۩۩۩ تزکیه و تعلیم از دیدگاه اهل سنّت ۩۩۩

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمْ الْکِتَابَ وَ ....

۩۩۩ تزکیه و تعلیم از دیدگاه اهل سنّت ۩۩۩

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمْ الْکِتَابَ وَ ....

زن چراغ خانه است نه کار گر کارخانه

زن چراغ خانه است نه کار گر کارخانه

بنده با این که زن کارمند ادرات و یاشرکتها بشود کاملا مخالف هستم واین را به صلاح جامعه وخیرزن نمی دانم شاید شما فکر کنید که این تنگ نظری است ولی بر عکس من فکر می کنم که این حقیقت گرائی است و آنچه من می گویم حقیقتی است انکار ناپذیر ولی از آنجائی که مشکلات اقتصادی مردم بسیار شده ، فکر دینی در میان اقشار جامعه کم رنگ شده ، تأثیرات افکار غربی در میان مسلمانان زیاد شده ،شهوات وهواهای نفسانی وشیطان ما را رها نمی کند ،این گفته من کمی عجیب وغریب به نظر می رسد.

بهر حال حالا بیاییم منطقی و بدون احساسات این مسئله را بررسی کنیم تا ببینیم که حق با چه کسی است وآیا سخن بنده که می گویم (زن چراغ خانه است نه کار گر کارخانه) بهتر است ویا سخن آنانی که می خواهند زن را جاروگر خیابان ، شکاربی توان در چنگال گرگان و عروسک دست بوالهوسان نمایند درست و صحیح تر است.

اولا: همه این را خوب می دانیم که طبیعت و مزاج زن با طبیعت و مزاج مرد کا ملا فرق دارد مرد سخت کوش وکوه مزاج است تحمل بسیاری از سردی و گرمیهای زندگی را دارد خوابیدن در برون منزل در دل بیانها ومقابله با سختیهای طاقت فرسا را دارد.

او می تواند در بسیاری از مواقع خطر ناک خود وناموسش را از گزند حوادث محفوظ نگه دارد.

ولی برعکس زن نرم طبیعت و ابریشم مزاج است تحمل بسیاری از سختیها و مشکلات را ندارد در دورن خانه می هراسد و در مواقع خطر حتی نمی تواند از خویش حفاظت کند.

ثانیا: از نظر عفتی مرد بیشتر می تواند آبروی خویش را حفاظت کند وکمتر تحت احساسات ؛خویش را ببازد و راحتر می تواند گرگان شهوت وهوسرانی را از خود دور کند ولی بر عکس زن از آنجائی که عموما حس عاطفی و احساسی اش بر عقل وهوشش غالب می آید زود تر فریب خورده وشکار گرگان درنده می شود.

ثا لثا: نیرو ، توان وقوت مرد برای کارهای بیرون از خانه از قبیل رانندگی ، کار در معدن ها، نجاری ، بنائّی وغیره بدرجه ها از نیر وتوان زن بیشتر است .

رابعا: با آمدن زن در میادین کار مزد کارگر پایین آمد زیرا زنان کارهای ارزان تری هستند و کارخانه دارها ، شرکت دارها و ادرات برای استخدام زنان در کارها هزینه کمتر خرچ نموده وسود بیشتری بجیب می زنند و با این طریق بسیاری از جوانان ما بی کار گشته ومعتاد وخلافکارمی شوند و جامعه باید هزینه بیتشری را برای اصلاح احوال این دسته از افراد بپردازد.

خامسا: مهمتر از همه که نظام خانوادگی فرو می پاشد، مادری که تا ظهر ویاگاهی هم تا شب کار می کند او کجا می رسد که از شوهر وفرزندانش پزیرائی کند او کجا می تواند از زندگی زن وشوهری لذت ببرد .

خانه وکانون گرم زندگی به سردی می گرود بچه بزرگ می شوند ولی بدون عاطفه ومهر محبت مادری نتیجه این می شود که در کودکی بچه در مهد کودک است چون مادر وپدر کار دارند ودر پیری پدر ومادر باید خانه سالمندان بروند چون بچه وقت ندارد.

آری علاوه از این علل می شود دها علت دیگری برای این جریان ارائه نمود ولی همینها بس است و می روی سر اصل موضوع که آخر چرا زن برای کار باید خانه را ترک کند وبیرون از خانه مشغول کار شود؟

ما وقتی برای جواب این سؤال به جستجو می شویم وتلاش می کنیم تا جوابی برای آن دریابیم از طرف حامیان فکر( زن باید بیرون از خانه کار کند) به این جوابها بر خورد می کنیم:

1= مرد به تنهائی نمی تواند جوابگوی مشکلات مالی واقتصادی باشد زن هم بعنوان یک شریک زندگی وظیفه دارد در این راستا با مرد همکاری کند تا مرد در زیر بار مشکلات له نشود.

2 = آزادی وبرابری زن مرد خواهان این است که زن هم مانند مرد می تواند در بیرون از خانه کار کند و پول بدست آورد.

3 = بی سرپرستی بعضی از زنان وخانوادها باعث شده تا بعضی خانمها برای مخارج زندگی خویش از خانه بیرون شده وکارهای بیرون را انجام بدهند تا از گرسنگی نمیرند وبتوانند ولو با سختی زندگی کنند.

حالا بیایم برای واضح شدن حقیقت اولا این سه دلیل را بررسی کنیم و ثانیا علتهای دیگری که در اصل پشت این جریانات نهفته است از قبیل بی ارزش نمودن زن وسوء استفاده نمودن از وی وعلل دگربحث نماییم.

مسئله اول : و آن اینکه مرد به تنهائی نمی تواند جوابگوی مشکلات مالی واقتصادی باشد زن هم بعنوان یک شریک زندگی وظیفه دارد در این راستا با مرد همکاری کند تا مرد در زیر بار مشکلات له نشود.

ما هم این جریان را قبول داریم که مرد به تنهائی نمی تواند بار سنگین زندگی بدوش بکشد وباید زن با او همکاری کند تا اینکه مرد زیر بار سنگین زندگی له نشود ولی ما می گویم زن باید کارهای درون خانه را بکند ومرد کارهای بیرون خانه را تا اینکه بگفته معروف ( مرد کند کاری وزن کند کاری تا بچرخد روزگاری) .

آخر دوستان عزیز و برادران من کسی که خودش دها کار دارد ودها مشکل زندگی را می تواند حل کند چرا او را دنبال کار دیگری بفرستیم و برای اجرای کارهای او چند نفر دیگر استخدام کنیم ؟ آیا این عاقلانه است؟ بعنوان مثال شما دقت کنید که یک خانم وقتی کارمند است این خانم باید در بیشتر اوقات غذای آماده از بازار بخرد و بایدبرای حفظ و نگهداری بچه اش اورا به مهد کودک بفرستد ویا اینکه خادمی بگیرد وباید برای رفت آمد خود به اداره ورفتن بچه به مهد کود سرویس گرفته وماشین کرایه کند .

حالا خوب دقت کنید که پول غذاهای که از کافه گرفته می شود مخارج معهد کودک وخادم وکرایه سرویسها بیشتر خواهد شد ویا حقوق نا چیزی که این زن می گیرد.

پس با بیرون نمودن زن از خانه وبردنش در ادارات وکارخانه گاهی باعث هزینه های بیشتری نیز خواهد شد تؤام با اینکه فضای پرمهر محبت خانه نیز از بین می رود .

مسأله دوم : واما مسأله آزادی وبرابری زن با مرد این یک جریانی است که نه عقل این را قبول دارد ونه شرع وهم نه طبیعت وزن ومرد بیانگر این جریان اند.

شما دقت کنید که زن از نظر بدنی با مرد کاملا متفاوت است واز نظر احساسات وخواهشات کاملا با مرد سازگاری ندارد واز نظر قدرت و توان بدنی هرگز زن مرد را نمی شود با مقایسه کرد ودها فرق دیگری که در میان زن ومرد وجود دارد.

 لذا وقتی این همه فرقها در میان این دو هست چطور می شود گفت که زن ومرد باید با هم برابر باشد و هرکاری که مرد می کند زن هم حق دارد که آنکار را انجام دهد ویا مرد بگوید که زن هر کاری که می کند من هم باید آنرا انجام دهم.

البته این جا باید گفت که اسلام برای هر دو کار داده ولی هر یک به تناسب طبیعت و مزاجش و این عین انصاف است.

ناگفته نماند که بعضیها انصاف وعدالت را با مساوات وبرابری یکی می دانند واین کاملا اشتباه است زیرا این دو باهم کاملا فرق دارد اسلام در میان زن ومرد در همه جا عدالت وانصاف را رعایت کرده ولی در همه موارد مساوات وبرابری را رعایت ننموده زیرا در بعضی مواقع اگر مساوات وبرابری بیاید ظلم هم می آید.

 بعنوان مثال: یک مهندس ویک کارگر معمولی هر دو در یک شرکت کار می کنند ولی مهندس در ماهی دومیلیون حقوق می گیرد ولی این کارگر که از نظرکار شاید در بعضی مواقع کارش از مهندس سخت تر هم باشد ماهی سیصد هزار تومان حقوق می گیرد.

حالا اگر کارگر به گوید که حقوق مهندس هم باید همانند حقوق من باشد ما هر دو باید برابر باشیم آیا این ظلم به مهندس نمی شود ولی اگر این جا این برابری را رعایت نکنیم وبه هر کس مطابق توان وکارائی وی حقوق بدهیم این عین عدل وانصاف است. جریان زن مرد در حقوق اسلامی کاملا همین گونه است. که اگر در بعضی مواقع مساوات وبرابری را مد نظر بگیرم برزن و مرد هر دوظلم خواهد شد.

مسئله سوم : اینکه بعضیها می گویند:  بی سرپرستی بعضی از زنان وخانوادها باعث شده تا بعضی خانمها برای مخارج زندگی خویش از خانه بیرون شده وکارهای بیرون را انجام بدهند تا از گرسنگی نمیرند وبتوانند ولو با سختی زندگی کنند.

آری این یک واقعیتی است که کسی منکرش نیست ما هم می دانیم که بعضی از زنان با از دست دادن پدر ویا شوهر ویا هر سر پرست دیگر در مسیر زندگی تنها می مانند و گاها مجبور می شوند برای حل مشکلات و مخارج خویش مجبور به دکارهای بیرون از خانه بشوند ولی اسلام برای این جریان راه حل بهتری را ارائه نموده  اسلام گفته برای حل این مشکل باید امور زیر رعایت شود:

1 = خیرین و نیکوکاران ثروتمند باید با دادن صدقات وتعاونهای مالیشان ؛ مستمندان و نیازمندان جامعه را یاری نمایند.

2= حکومتها باید مخارج این نوع بی سر پرستان را پر داخت نمایند و نگذارند که بااز دست دادن سرپرستانشان مشکلات مالی واقتصادی آنها را له کند.

3 = خود زنان در درون خانه هایشان کارها درآمد زا از قبیل نقاشی ،خیاطی ،گلدوزی ودیگرها کارهای مختص به خانمها را نجام دهند واز این طرق امرارمعاش نموده وزندگی باعزتی را بگذرانند و این را یقین داشته باشند که وقتی برای حفظ عفت ودین خویش کار کنند الله مهربان در روزی آنها برکت خواهد داد.

آری دوستان این بحث را به پایان برده بگویم که بنده با کار زن مخالف نیستم بلکه بر زن واجب می دانم که باید کار کند ولی کاری که عقل وشرع و با ساختاربدنی وطبیعت نرم وی سازگاری دارد ازقبیل:

1= خدمت به شوهر.

2= شیر دادن فرزندان.

3= سرپرستی وتربیت فرزندان.

4 = آماده نمودن غذا و آشپزی.

5 = دوخت لباس خویش ، شوهر وفرزندان.

6 نظافت عمومی منزل.

7= پذیرائی از مهمانان.

در پایان هم دوست دارم که مختصری از دیدگاه غرب وغرب زدها را با دیدگاه شرع و شرع پسندان مقایسه کنم تا خوب از بد تشخیص داده شود و مدافع واقعی حقوق زنان مشخص شود.

خلاصه دیدگاه غربیهای که چراغ خانه را خاموش کرده و زن را کار گر کار خانه نموده اند از قرار زیر می باشد:

1 = زن باید کار کند.

2 = زن باید حجاب را بدور اندازد.

3= زن باید در تمام کارها برابر با مرد باشد.

4 = زن به هر راهی رفت و هر کاری کرد نباید کسی بر او تعرض کند.

5 = زن یک کالای بی ارزشی است که می شود از عکسش برای فروش خر و دیگر کالا استفاده کرد.

6 = با عزت و آبروی زن بازی کردن ایراد ندارد.

7= زن وسیله ای است برای فروکش نمودن شهوات لذا می شود در این راستا به هر نحوی از آن استفاده کرد.

ووهزار یک دیدگاه غلط ونادرستی که این نادانان نسبت به این قضیه دارند و با این کارها نادرست وافکارمخرّب ارزش وعزت زن را پایین آوردند وزنی که وجودش باعث فخر جامعه بود باعث سرافکندگی ملتها شده است.

خلاصه دیدگاه اسلام در باره زن این است :

1 = زن چراغ خانه است.

2 = زن کار گر کار خانه نیست.

3= زن اولین مربیّ بشر است.

4 = زن مادر محبوب بچه هاست.

5 = زن انیس دل شوهر است.

6 = زن نگهبان ناموس شوهر است.

7 = زن نگهدارنده اموال شوهر است.

8 = زن سرپرست کارهای دورن خانه است.

9 = زن باید خوراک وپوشاک و مسکنش از جانب شوهر و قبل از آن از جانب پدر ودیگر اولیاء مهیاّشود.

10 = مسؤلیت زن پذیرائی از شوهر، امور دورن خانه، تربیت فرزندان و حفظ مال وناموس شوهر است.

11= مخارج دکتری و دیگری مخارج بعهد شوهراست.

خلاصه اینکه زن همچون شمعی است درون خانه که از وجود او خانه ها روشن است و یا همانند گلی است درون گلدان که بی او گدان رونقی ندارد و یا همانند ملکه ای است در کندو که بی او زنبور وعسلی نخواهد بود.

نظرات 2 + ارسال نظر
فرهاد یکشنبه 26 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:01 ب.ظ

خانه نشینی زنان مساویست با=رشد پایین و کم اقتصادی و علمی و همچنین موجب راکد ماندن فرهنگ میشود

آری این هم یک نظر است اما خلاف واقعیت

دوست خوبت پنج‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 05:15 ق.ظ

ضمن احترام به عقاید و نظرات شما
دوست عزیز اگر مرد قادر است گرگان شهوت و هوس رانی را از خود دور کند پس چطور قادر نیست گرگ شهوت و هوس رانی خود را رام کند؟ اگر مرد چنین قدرتی داشت آیا باز هم زن به قدرت بیشتری برای دفاع از خود، به عقل بیشتری برای فریب نخوردن از مردان هوس ران و به حجاب بیشتری برای تبدیل نشدن به لقمه ی چرب و نرم مردان، نیازی داشت؟
اگر زن معلم نمی شد، دختران ما از تیر نگاههای زهر آلود گرگان شهوت و هوس رانی، گزندی نمیدیدند؟
اگر زن پزشک زنانه نمی شد، زنان ما از دست درازی گرگان شهوت و هوس رانی به ستوه نمی آمدند؟
اگر زن سلمانی نداشت، تارهای ابریشمی موی زنانمان بایستی به دست گرگان شهوت و هوس رانی سپرده می شد یا اینکه بایستی تمام عمر آنها را با خود حمل می کردند و یا بدون اینکه به زیبا شدن برای همسرانشان فکر کنند آنها را با دستان خود چپاول می کردند؟
اگر زن پرستار نمی شد، مشکل شرع با تماس فیزیکی همین گرگان شهوت و هوس رانی با زنان بیمار حل می شد؟
اگر زن خدمه ی بیمارستان نمی شد، همین گرگان شهوت و هوس رانی بیماران بخش زنان را تر و خشک می کردند؟
و هزاران اگر دیگر در مقابل هزاران تفاوتی که شما میان زن و مرد می بینید.
اگر زن چراغ خانه است و کارگر نیست پس دیگر خانه و کارخانه و اداره یکی است.
دوست عزیز چشمانتان را بیشتر باز کنید و به جز خود دیگری را نیز ببینید. زن چراغ خانه است نه آشپز و چای پز و مهماندار و بچه بیار و اتو کش و مزون و گاو شیرده و نظافت چی و خدمه ی شوهر و .....
هر کدام از دیدگاههای غربی که عنوان فرمودید ساعتی جای سخن و قیاس دارد و آن هر کدام از دیدگاههای اسلامی که بیان نمودید، ساعت ها.
برادر آنچه شما می گویید این است: زن چراغ خانه نیست بلکه زن شمع خانه است، باید بسوزد تا خانه روشن شود.
مؤید باشید

دوست عزیز و گرامی :
اولا :خدمت جنابعالی سلام عرض می نمایم.
ثانیا: برادرم ؛اسلام همانگونه که به مرد که یکی از دوشریک زندگی است دستور کار بیرون داده و به شریک دوم که زن است دستور کار در درون خانه را داده است .
ثالثا: اسلام بشرط حفظ حجاب و ایمان و عزت؛ کارهای زنانه و بیرون از خانه را نیز اجازه داده است .
رابعا: اسلام با بی بندباری مروجه در جوامع بشری و کارهای مخلوط زن با مرد مخالف است .
خامسا: درست است که انسان می تواند بر هوای نفس و شهوات غلبه پیدا کند ولی چه کنیم که متأسفانه بسیاری منادی شهوات و هواهای نفسانی اند وبا نام آزادی زن از زن بعنوان یک کالای تبلیغاتی استفاده می کنند.
سادسا: برادر عزیز زن اگر اتو می کشد، چای درست می کند، غذا می پزد و..... خود نیزاز آنها استفاده می کند و بهترین شریک زندگی وعاشق زارش و فرزندان جگر گوشه اش ازآن استفاده می کنند.
آیا اگر مرد در هواهای گرم تابستان عرق می ریزد و در هوای سر زمستان در میان برف وبارن بخود می لرزد و برای خانمی که در خانه نشسته در تابستان از هوای سرد کولر و در زمستان از هوای گرن بخاری استفاده نموده و با فرزندانش تلویزیون نگاه نموده خوش می گزراند؛ کار می کند و زندگی آنها را تأمین می کند ،این زن چای و غذای درست کرد که خود و فرزندانش نیز از آن استفاده می کنند این بنظر جنابعالی عیب است؟!!
درآخر باید گفت دوست عزیز تحت تأثیرغربیها قرارگرفتن و فرهنگ ناب اسلامی را بفراموشی گذاشتن بلای را بر سرما آورده که امروز ما مسلمانان که دارای فرهنگ ناب اسلامی هستیم در قبال غربی های بی فرهنگ مدعی فرهنگ احساس حقارت می کنیم !!!
برادر آنچه اسلام می گویید و بنده نیز بادل جان آن را قبول دارم این است: (زن چراغ خانه است ونه کار گرکارخانه) ،ولی متأسفانه آنچه غربیها و همفکران آنها می گویند دراصل این است : (زن کالای تبلیغاتی ، وسیله هوس رانی ومزدورمردان است).

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد