۩۩۩ تزکیه و تعلیم از دیدگاه اهل سنّت ۩۩۩

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمْ الْکِتَابَ وَ ....

۩۩۩ تزکیه و تعلیم از دیدگاه اهل سنّت ۩۩۩

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمْ الْکِتَابَ وَ ....

آیا اختلاف مطالع در روزه وعید تأثیر گذاراست؟

آیا اختلاف مطالع در روزه وعید تأثیر گذاراست؟

هر سال مسلمانان در روزه و عید فطر و یا عید قربان با هم دچار اختلاف می شوند  بعضی از مسلمان ها به بهانه اینکه خودمان، هلال ماه را ندیده ایم روزه نمی گیرند و یا عید نمی کنند و دیدن برادران مسلمان خویش را قبول نمی کنند.

این در حقیقت بر می گردد به یک مسأله فقهی و آن اینکه آیا اختلاف مطالع در احکام شرعی همانند روزه و عید اعتبار دارد یا خیر؟

بعضی از مسلمانان همانند شافعی ها وهمفکرانشان براین نظراند که اعتبار دارد ولی بعضی دیگر از مسلمانان همانند احناف وهمفکرانشان براین نظراند که اعتباری ندارد و اگر دو نفرعادل از مسلمانان درهرگوشه ای ازاین کره خاکی هلال ماه را ببینند برهمه مسلمانان واجب است که گواهی آنها را قبول نموده ودیدن آنها را معتبر دانسته وبنا بر شهادت آنها روزه بگیرند و یا عید کنند.

آری دوستان؛ خداوند منان در قرآن به ما دستور داده که برای حل اختلافات به خداوند و رسول الله صلی الله علیه وسلم رجوع کنیم تا اختلاف ما بر طرف گردد، وقتی ما به قرآن وسنت رجوع می نماییم می بینیم که احادیث و روایات، نظریه احناف وهمفکرانشان را تأیید می کند و اختلاف مطالع را در روزه و عید اعتبار نمی کند و می گوید: که اگر دومسلمان گواهی دادند که ماه را دیدیم همه باید بنا برگواهی این دونفر روزه بگیرند. ناگفته نماند که در باره گواهی یک نفر نیز روایت داریم.

حالا به احادیثی که در این باره آمده توجه نمایید:

قال رسول الله صلی الله علیه وسلم صوموا لرؤیته وافطروا لرؤیته، فإن غبّی علیکم فأکملوا العدّة شعبان ثلاثین (متفق علیه)

رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: بادیدن هلال(ماه رمضان)روزه بگیرید وبا دیدن هلال(ماه شوال)روزه را خورده (عید نمایید)واگرچنانچه در( پایان شعبان)هوا ابری شد(وشما نتوانستید ماه را ببینید)ماه شعبان را، سی روز کامل حساب کنید.

اگر در الفاظ این حدیث دقت شود دو نکته بسیار مهم واضح خواهد گشت:1) بنای گرفتن روزه وهمچنین اساس عید نمودن، را رسول خداصلی الله علیه وسلم بر دیدن هلال ماه قرار داده است و از آنجائی که این حدیث عام وکلی است وتمام مسلمانان را مورد خطاب قرار داده منحصر نمودن به منطقه ویا کشور خاصی درست نیست.

2) در صورتی که هیچ یک از مسلمانان ماه را ندیدند آنوقت ماه شعبان را سی روزی دانسته وبعد از تکمیل سی روز شعبان، رمضان شروع می شود.

اگرهیچ یک از مسلمانان ماه را ندید ومعلوم نبود که این روز اول رمضان است ویا روز آخر شعبان، این روز را روزه گرفتن درست نیست زیرا این روز روز شک است وروز گرفتن این روز مخالفت با رسول خدا صلی الله علیه وسلم محسوب می شود.

عن صلة قال کنا عند عمار فی الیوم الذی یشک فیه فاتی بشاة فتنحی

 بعض القوم فقال عمار: من صام هذا الیوم فقد عصی أبا القاسم صلی الله علیه وسلم (ابوداود)از صله روایت است که ما در روزشک (که آیا این روز ازرمضان است ویا از شعبان)بنزد عمار رضی الله عنه بودیم که

 برایش(گوشت)گوسفند آورده شد بعضی از افراد حاضر در آنجا (چون این در آن روز، روزه داشتند)کنار رفتند (ونخوردند)عمار گفت: هر کس این روز (شک)را روزه بگیرد او با ابوالقاسم صلی الله علیه وسلم مخالفت نموده است.

ناگفته نماند که برای دیدن ماه مبارک رمضان دیدن دو نفر ویا حتی یک نفر کافی است ولی برای دیدن هلال ماه عید باید گواهان دو نفر باشند برای ثبوت این سخن به دو حدیث پایین دقت نمایید:

1) قال رسول الله صلی الله علیه وسلم: صوموا لرؤیته، وأفطروا لرؤیته، وأنسکوا لها، فإن غم علیکم فأتموا ثلاثین یوما، فإن شهد شاهدان مسلمان فصوموا وأفطروا. (نسائی وصحیح الجامع الصغیر)

یعنی رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: بادیدن هلال(ماه رمضان روزه بگیرید وبا دیدن هلال (ماه شوال)روزه را خورده (عید نمایید)وبنا بر دیدن (هلال ماه ذوالحجة) ربانی کنید واگرچنانچه هوا ابری شد( و شما نتوانستید ماه را ببینید)سی روز را کامل حساب کنید واگر دو مسلمان گواهی دادند

(که ماه را دیدند بنا بر دیدن آنها) روزه بگیرید ویا اینکه روزه را خورده (عید کنید).

2) عن ابن عمر قال تراءی الناس الهلال، فأخبرت رسول الله أنی رأیته، فصام وأمر الناس بصیامه. (ابوداود)

واز ابن عمر رضی الله عنه روایت است که ایشان فرمودند: مردم شروع به دیدن ماه نمودند ولی من (تنها) به رسول خداصلی الله علیه وسلم خبر دادم که من ماه را دیدم رسول خدا صلی الله علیه وسلم روزه گرفته وبه مردم دستور روزه گرفتن را صادر نمودند.

زمانیکه ما به اینجای بحث می رسیم بعضیها می گویند نه برادر اینگونه که شما بیان می کنید نیست ما روایتی داریم که بیانگر این مطلب است که اختلاف مطالع در روزه اعتبار دارد و سپس روایت زیرا ارائه می نمایند: عن کریب ان ام الفضل ابنة الحارث بعثته الی معاویة بالشام، قال:

 فقدمت الشام فقضیت حاجتها، فاستهلّ رمضان وأنا بالشام، فرأینا الهلال لیلة الجمعة، ثم قدمت المدینة فی آخر الشهر، فسألنی ابن عباس، ثم ذکر الهلال، فقال: متی رآیتم الهلال؟ قلت: رأیته لیلة الجمعة، قال أنت رأیته؟

قلت: نعم، ورآه الناس، وصاموا وصام معاویة، قال: لکنا رأیناه لیلة السبت، فلا نزاله نصومه حتی نکمل الثلاثین أو نراه، فقلت: افلاتکتفی برؤیة معاویة وصیامه؟ قال: لا، هکذا أمرنا رسول الله صلی الله علیه وسلم. (مسلم وابوداود)

از کریب روایت است که ام فضل بنت الحارث مرا به بنزد معاویه به شام فرستاد. ایشان می گوید: من به شام رفتم وکار ایشان را انجام دادم ومن هنوز در شام بودم که مردم شروع به دیدن هلال (ماه رمضان)نمودند  و هلال (ماه رمضان)را در شب جمعه دیدیم، سپس من در آخر ماه (مبارک رمضان)به مدینه آمدم، ابن عباس با من سخن گفت وصحبت از دیدن ماه شد او گفت شما هلال (ماه رمضان)را چه وقتی دیدید؟ من گفتم که من شب جمعه دیدم ابن عباس گفت: تودیدی؟ گفتم بله ودیگر مردم نیز دیدند، وروزه گرفتند ومعاویه نیز روزه گرفت. سپس ابن عباس گفت: ولی ما شب شنبه هلال( ماه رمضان)را دیدیم وبه روزه ما ادامه می دهیم تا اینکه سی روز را کامل کنیم ویا اینکه ماه شوال را ببینیم. من گفتم آیا به دیدن وروزه گرفتن معاویه اکتفا نمی کنی؟ابن عباس گفت: نه، اینگونه رسول خدا صلی الله علیه وسلم به ما دستور دادند.

آری دوستان هر کس با دقت به سخنان ابن عباس رضی الله عنه در این روایت نگاه کند برایش واضح می شود که اینجا دوچیز است:

1) قسمت مرفوع این حدیث یعنی دستور رسول خدا صلی الله علیه وسلم که همان جمله (وبه روزه ما ادامه می دهیم تا اینکه سی روز را کامل کنیم ویا اینکه ماه شوال را ببینیم). این جمله در حقیت همان حدیثی است که ما اول ذکر کردیم یعنی حدیث (صوموا لرؤیته وافطروا لرؤیته، فإن غبّی علیکم فأکملوا العدّة شعبان ثلاثین). وجمله آخر ابن عباس نیز بیانگر این مطلب است که فرمودند: اینگونه رسول خدا صلی الله علیه وسلم به ما دستور دادند.

2) قسمت برداشت ابن عباس که از این حدیث برداشت نموده که هر منطقه باید خودش ببیند برای این برداشت ابن عباس رضی الله عنه دلیلی ازگفته رسول خدا صلی الله علیه وسلم ندارد که هیچ برکه بر عکس وبر خلاف نظر ابن عباس رضی الله عنه نیزحدیث مرفوع از رسول خدا آمده که دیدن منطقه ی دیگری را برای اهل مدینه اعتبار نموده اند.

به دو حدیث زیر توجه نمایید:

1) عن رجل من اصحاب النبی صلی الله علیه وسلم قال: اختلف الناس فی آخر یوم من رمضان، فقدم أعرابیان فشهدا عند النبی صلی الله علیه وسلم بالله لأهلا أمس عشیة، فأمر رسول الله صلی الله علیه وسلم الناس أن یفطروا وأن یغدوا الی مصلاهم. (ابوداود)

یکی از یاران رسول خدا صلی الله علیه وسلم روایت نموده که مردم در باره آخرین روز رمضان اختلاف نمودند (که آیا این روز از رمضان است ویا اینکه از شوال است وامروز عید است)دو بادیه نشین  آمدند وبه نزد رسول خدا صلی الله علیه وسلم گواهی دادند که آنها دیروز شام هلال ماه شوال را دیدند، رسول خدا صلی الله علیه وسلم به مردم دستور دادند که روزه شان را خورند و(برای ادای نماز عید)به عید گاه بروند.

2) عن أبی عمیر بن انس عن عمومة له من أصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم أن رکبا جاءوا إلی النبی صلی الله علیه وسلم یشهدون أنهم رأوا الهلال بالأمس فأمرهم أن یفطروا وإذا أصبحوا

 أن یغدوا إلی مصلاهم. (ابوداود ابن ماجه ونسائی)

أبوعمیرفرزند انس از عموهایش که از یاران رسول خدا صلی الله علیه وسلم بودند روایت می کند: که کاروانی بنزد رسول خدا صلی الله علیه وسلم  آمده وگواهی دادند که آنها هلال( ماه شوال)را دیروز دیدند رسول خدا صلی الله علیه وسلم به مردم دستور دادند تا روزهشان بخورند وفردا (برای ادای نماز عید) به عیدگاه بروند. اگر اندک دقتی به این دو روایت کرده شود واضح می گردد که استنباط وبرداشت ابن عباس رضی الله عنه کاملا با این دو حدیث مرفوع در تضاد است ودرست این است که اگر هر جای این کره خاکی دیدن هلال ماه بثبوت رسید برای همه مسلمانان جهان واجب است که دیدن آنها اعتبار نموده وبنا بر دیدن آنها روزه بگیرند ویا اینکه عید نمایند، همانگونه که رسول خدا صلی الله علیه وسلم دیدن آن دو بادیه نشین  وگواهی افراد کاروان را برای اهل مدینه اعتبار نموده ودستور بخوردن روزه دادند.

در این جا مناسب می دانم که تأویلی را که استاد آلبانی رحمه الله برای حدیث ابن عباس رضی الله عنه بیان نموده را نیز بیان نمایم، استاد آلبانی رحمه الله می فرماید:  قطعا حدیث ابن عباس رضی الله عنه در باره افرادی است که بنا بر دیدن هلال ماه در شهرشان روزه گرفتند وسپس در وسط ماه به آنان خبر رسید که در شهر دیگری یک روزجلوتراز آنان هلال ماه دیده شده است در این صورت ساکنان این شهر به روزه خویش ادامه دهند تا سی روز آنان تکمیل شود ویا اینکه هلال ماه را ببینند...

این تأویل استاد آلبانی رحمه الله بنا بر علل زیر اعتبارشرعی ندارد:

اولا: گوینده این سخن یعنی ابن عباس رضی الله عنه هدفش این نبوده که استاد آلبانی تأویل نمودند، بلکه هدفش این بوده که چون ما، هلال ماه رمضان را بعد از شما دیدیم پس عید ما نیز بعد از شما خواهد بود مگر اینکه هلال ماه شوال دیده شود.

ثانیا: وقتیکه به ما خبر رسید وبرای ما ثابت شد که فلان روز در فلان شهر هلال ماه دیده شده چرا ما گواهی آنان را قبول نکنیم وبه روزه ادامه دهیم تا که سی روزکامل شود.

ثالثا: آیا اینجا استاد آلبانی تضاد گوئی نکردند زیرا استاد قایل به این اند که اگر درهر گوشه دنیا ثابت شود که هلال ماه دیده شده برای همه ضروری است که روزه بگیرند ویا عید کنند ولی باز در اینجا می گویند: این برای کسی است که با دیدن شهر خودش روزه گرفته است وباید برای این تفکیک دلیل باشد که خوشبختانه نیست.

رابعا: اصل اثبات دیده شدن هلال ماه است، حالا فرقی ندارد که در اول ماه ثابت شود ویا در وسط ویا آخر ماه.

خامسا: وقتیکه ثابت شد فلان شهر یک روز قبل از ما دیدند وامروز عید است اگر ما به این شهری که یک روز بعداز آنها هلال ماه را دیده وروزه گرفته اند بگوییم شما یک روز دیگرنیز روزه بگیرید آیا در این دستور دو اشتباه صورت نگرفته است؛ یک اینکه ما به آنها دستور دادیم که در روز عیدی که روزه درست نیست روزه بگیرند، دوم اینکه یک روزی را که از اول ماه رمضان خوردند قضای نیاورند زیرا با گرفتن این روز اضافی سی روز آنها تکمیل می شود.

خامسا: درست است در اول ماه اشتباه صورت گرفته ولی وقتی که جمعی گواهی دادند که آنها در فلان شهر یک روز جلوتر دیدند وامروز سی روز آنها کامل می شود وباید فردا عید شود این یک گواهی مستقل برای عید است نه تنها برای دیدن هلال ماه رمضان؛ پس چرا ما گواهی این افراد را بی دلیل رد کنیم.

نظرات 2 + ارسال نظر
یاس دلتنگ یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:57 ب.ظ http://yas-deltang.mihanblog.com/

سلام.وبلاگ قشنگی داری مطالبت هم زیباست.دوست عزیز منم خوشحال میشم بهم یه سر بزنی و نظرتو درمورد شعرهام بگی.

vghj دوشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:12 ب.ظ http://miad23.blogfa.com

سلام. من یک سوال در محضر شما داشتم خواهش میکنم خیلی با دقت جواب دهید
یک فرد مسلمان که روزه می گیرد و به خدا و شریعت اسلام اعتقاد دارد و نماز می خواندو واجبات دینی را نیز انجام می دهد و در زندگی نیز به گناهان بزرگ و کوچک مرتکب می شود عذاب قبرش چگونه است؟
آنکه می گویند که قبر یا باغی از بهشت یا گودالی از جهنم است چنین فردی بعد از عذاب قبر(به فرض)در کدام دسته قرار می گیرد؟
ممنون و منتظرم

علیکم السلام : برادر عزیز هر گنه کاری احتمال اینکه به عذاب قبر مبتلا شود وجود دارد لذا باید حتی الامکان از گناهان پرهیز کرد و از عذاب قبر به الله متعال پناه برد.
همانگونه که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم از عذاب قبر به الله متعال پناه می برده است .
ناگفته نماند که انسان اگر از عذاب قبر نجات یابد و یا اینکه عذاب قبرش به پایان رسد از آن به به بعد در نعمات الهی بسر خواهد برد .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد