۩۩۩ تزکیه و تعلیم از دیدگاه اهل سنّت ۩۩۩

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمْ الْکِتَابَ وَ ....

۩۩۩ تزکیه و تعلیم از دیدگاه اهل سنّت ۩۩۩

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمْ الْکِتَابَ وَ ....

تفسیر سوره بقره آیه 1 تا 5

(بسم الله الرحمن الرحیم)

 

بنام معبوى به حق ، ذات  بسیار بخشنده وبسیارمهربان

 

 ترجمه زیبا برای کلام خدا

 

الم (1)

 

الف ، لام ، میم .

 

 ذَلِکَ الْکِتَابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ (2)

 

این کتابی است که درآن شکی نیست وراهنمائی است برای

 

پرهیزگاران .

 

 الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاة وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ (3)

 

آنانی که به چیزهای مخفی یقین می دارند ونماز را برپا

 می دارند وازآنچه ما به آنها روزی دادیم خرچ وانفاق

می کنند.

 وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَبِالآخرَةِ  

هُمْ یُوقِنُونَ (4)

وآنانی که به آنچه بر تونازل شده وبرآنچه پیش از تو نازل شده

 ایمان می آورند وبه سرای دیگرنیز یقین می دارند.

أُوْلَئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ هُمْ الْمُفْلِحُونَ (5)

این دسته از افراد بر هدایتی از جانب پر وردگارشان اند 

واینها ، کامیابان اند.

 

تفسیر آسان درفهم قرآن

 

نام این سوره بقره است وبقره یعنی گاوه ماده.

 اسم این سوره از جریان گاوی گرفته شده که خداوند به

 بنی اسرائیل دستور داده بود تا ذبح کنند واز گوشت آن

به مقتولی که قتلش مشخص نیست بزنند تا زنده شود

وقاتل خویش را معرفی کند.

سوره بقره از سورهای مدنی است یعنی ازسورهای که بعد

 از هجرت نازل شده است زیرا سورهای قرآن یا قبل از هجرت

 نازل شده اند که به آنها مکی گویند ویا اینکه بعد از هجرت

 نازل شده اند که به آنها مدنی گویند.

نام این سوره را بنام بقره خود رسول خدا صلی الله علیه وسلم

 بیان نمودند چناچه در روایت مسلم از رسول خدا صلی الله

 علیه وسلم چنین روایت شده است : لا تجعلوا بیوتکم قبورا فان

 البیت الذی تقرأ فیه سورة البقرة لا یدخله الشیطان.

یعنی خانه هایتان را گورستان قرار ندهید زیرا خانه ای که در

 آن سوره بقره خوانده شود شیطان داخل نمی گردد.

ودر روایتی دیگراز مسلم در باره نام وفضیلت این سوره از

 رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم چنین روایت شده است :

 اقرءوا القرآن فانه شافع لأهله یوم القیامة اقرءوا الزهراوین

 البقرة وآل عمران فانهما یأتیان یوم القیامة کأنهما غمامتان أو

 کأنهما غیایتان أو کأنهما فرقان من طیر صواف یحجان عن

 أهلهما یوم القیامة پم قال اقرءوا البقرة فان أخذها برکة وترکها

 حسرة ولایستطیعها البطلة.

یعنی : قرآن بخوانید زیرا در روز قیامت شفاعتگر خواننده اش

 خواهد شد. دو سوره روشن بقره وآل عمران را بخوانید زیرا

 این دو در روز قیامت همانند دو ابر ، یا دو سایبان ویا دو

 دسته ی پرنده متصل بهم خواهند آمد واز خوانندگانشان دفاع

 خواهند نمود وسپس فرمودند : سوره بقره را بخوانید زیرا

 یادگیری آن برکت ،ترک آن حسرت وافسوس است وجادگران

 هرگز نمی توانند آنرا حفظ کنند.

قبل از اینکه در باره آیات بالا توضیحی بدهم مناسب می دانم

 که آنچه خداوند با نحوه بیان آیات در دو رکوع اول سوره بقره

 بیان نموده  را توضیح دهم .

در دو رکوع اول سوره بقره خداوند انسانها را بنابر قبول وعدم

 قبول اسلام به سه دسته نموده :

(1)- مؤمنان پرهیزگاریعنی کسانی که ظاهر وباطن اسلام

 وقرآن را پذیرفتند، وآیات اولیه این سوره تا آیه پنجم در باره

 این دسته از افراد است که خداوند آنها را راه یافت وکامیاب

 معرفی نموده است.

(2)- کفار یعنی کسانی که ظاهر وباطن اسلام وقرآن را

 نپذیرفتند وقبول ننمودند ودوآیه (6) و (7) این سوره در باره

 اینهاست وخداوند منان در باره این گروه فرموده که اینها کر و

 کوران معنوی اند وبرای اینها عذاب دردناکی در جهنم تدارک

 دیده شده است.

(3)- منافقین یعنی کسانی که به ظاهر اسلام را پذیر رفته ولی

 در باطن و درون عقیه ای به اسلام ندارند بلکه از مخالفین دین

 وایمان اند و از آیه (8) تا(20) این سوره در باره این گروه

 بحث وگفتگو شده است .

این گروه چون خطر آنها از همه بر اسلام مسلمین بیشتر است

 خداوند منان در باره آنها بیشتر توضیح داده است وخداوند

 منان در جای دیگری از قرآن در باره آنها فرموده :

 ان المنافقین فی الدرک الأسفل من النار .

 الم (الف ، لام، میم) از حروف مقطعاتی هستند همانند

 (المص والمر....) که در اوائل بعضی از سورهای قرآنی آمده

 وجزء آیات متشابهاتی اند که فقط خداوند معنای آنها را

می داند وبس.

آیات متشابهاتی که در قرآن آمده بردو قسم اند:

(1)- آیات متشابهاتی که معنای آنها را جزخداوند منان کسی

 دیگر نمی داند مانند الم ودیگر حروف مقطعاتی که در اوائل

 بعضی از سورهای قرآنی آمده اند.

(2)- آیات متشابهاتی که معنای آنها را انسانها می دانند ولی

 کیفیت وچگونگی آنها را بجز خداوند کسی دیگر نمی داند

 مانند آیات صفات الهی که در قرآن آمده اند.

(لا رَیْبَ فِیهِ) یعنی در این شکی نیست که قرآن کتاب خداوند

 است اما اینکه کفار شک می آورند، این بنا برعقلهای ناتوان

 آنها است ونه بنا بر اینکه خدای ناخوسته در قرآن عیب نقصی

 وجود دارد ، بدین سبب است که خداوند فرموده:  در این کتاب

 شکی نیست ونه گفته که در آن شکی ندارند زیرا شاید بعضیها

 بنا بر شبهات وعقلهای ضعیف و نا توان به قرآن شک کنند

 ولی در حقیقت در قرآن هیچ شکی نیست.

(هُدًى لِلْمُتَّقِینَ  ) متقین یعنی : پرهیز گاران وتقوی یعنی:

  پرهیز از هر چیز ناپسندی که شریعت عمل به آن راپسندیده

 نمی داند.

متقین ، مؤمنین ، صالحین ودیگر القاب نیک همانند اینها که در

 قرآن آمده مراد مسلمانان است زیرا هر مسلمان واقعی نیک

 وپرهیزگار است.

قرآن برای پرهیزگاران برنامه ی هدایت است چون از

برنامهای هدایتی آن استفاده نموده وبه آنها عمل می کنند.

در آیات بالا خداوند متعال ویژه گیها وصفاتی برای

پرهیزگاران ذکر نموده که از قرار زیر می باشد:

(1)- ایمان به غیب دارند.

  (2)- نماز را برپا می دارند.

(3)- در را خدا زکات وصدقات می دهند.

(4)- به قرآن وتمام کتابهای پیشین الهی ایمان می آورند.

  (5)- به قیامت وروز رستاخیز یقین می دارند.

خداوند منان بعد از بیان این ویژگیهای وخصوصیات برای

مؤمنان وپرهیزگاران می فرماید : اینها بر راهنمائی از جانب

 پروردگارشان اند واینها کامیابان اند.

یعنی کسی که داری این ویژگیها باشد او هدایت یافته وکامیاب

است گرچه مردم او را به حقارت بنگرند وگرچه مردم او را

 ناکام بدانند .

آری امروزه مردم هدایت وکامیابی را در چیزهای دیگری

علاوه از مسائل عقیدتی ومعنوی تصور می کنند ولی خداوند

 منان هدایت وکامیابی را در ویژگیها وخصوصیات ذکر شده

 بالا که همه عقیدتی ومعنوی اند می داند ودر حقیقت هدایت

 یافته کسی است که خداوند او را هدایت یافته معرفی کند

 وکامیاب کسی که الله مهربان او را کامیاب بداند.

نامه پر مهرتان دستم رسید

نامه پر مهر 



نامه پر مهرتان دستم رسید 


                             بر دلم نور محبت آفرید

قلب من خوش گشت وروحم شادمان

                          این تمنای دلم بود در نهان

ابر رحمت بود باریدن گرفت

                        لاله های عشق رویدن گرفت

جام آبی بود در صحرای خشک

                رنگ و بویش ناز همچون عطر ومشک

فصل پاییز دلم شد چون بهار

                        لاله های مهر، کردش لاله زار

درجدائی مؤنس قلبم رسید

                           غربت ظالم را کرد ناپدید

هر که کرد یادی زما او شاد باد

                          وزغم ورنج زمان آزاد باد

هر که یادم کرد یادش زنده باد

                           دائماَ اوشاد وهم فرخنده باد

زمن بشنو الا ای عاشق زار

زمن بشنو  




زمن بشنو الا ای عاشق زار

                        نمایم بهرتو عشق را نمودار

به عشق وعاشقی کاری ندارم

                           دلی دارم ومعشوقی ندارم


ولیکن بهر تو گویم سخن را

                    که از بهر تو حل گردد معّما


اگر عاشق به معشوق دست یابد

                        چوخورشید درخشان باز تابد


به معشوقش دهد هم مال وهم جان

                         شود همچون غلامی تابع آن


شود خورد خوراکش عشق محبوب

                     نماید هر بدی را خوبی محسوب

و گر محبوب گوید وای برایت

                         به او گوید عزیز جانم فدایت

وگر قادر نگردد وِصل محبوب

                     شود عاشق زاهل قبر محسوب


شود دنیا برایش تنگ وتاریک

                         وقلب او شود وز مو باریک


زخویش و زندگی بیزار گردد

                     بخود هم شربت مرگ را پسندد

نبیند بهر خویش یک دَمِ بی غم

                       شود چشمان او وز اشک پرنم

الا شاعر تو که عاشق نبودی

                        چرا آخر چنین شعری سرودی


بله دوستان منم عاشق نبودم

                       زبهرعاشقان شعررا سرودم


که تا گردند وزین هم خرم شاد

                      به من گویند بتو صد آفرین باد

ده صفت در رازرهبری مؤثّر در مسیر دعوت دین

ده صفت در رازرهبری مؤثّر  

در مسیر دعوت دین 

 

رساله که درزیرخواهی خواند ترجمه رساله (عشرهمسات فی

أسرارِ القیادة والتأثیر) نوشته عبد الرحمن بن محمد السید است

 که ازسایت عربی (صید الفوائد) گرفته وبه زبان فارسی برگردانده

 شده است امیدوارم که این رساله کوچک برای شما کاربران

اینترنتی مفید واقع شود وازخواندن آن بهره کامل را ببرید و

برای نویسنده ومترجم آن نیزدعای خیر فرماید.

 

ده صفت در رازرهبری مؤثّر

 

ای صالحان برجسته..

امروزه امّت اسلامی نیازمبرمی به مردانی دارد که در آنها بطور

 کامل ویژگی های اثرگذاری و اخلاق رهبری یافت شود..

بلکه این نیاز را دارد تا ریاست ورهبری اسلام  را در میان ملت ها

 واز طریق افرادی که دارای بلوغ فکری ، خرد و بینش اند دوباره

 طلب وبازگشت داده شود..

وباید این مسئله - یعنی ساخت رهبران – در نزد بزرگان و

اصلاح طلبان در فهرست اولویتها ودر رأس امور قابل توجه قرار

 داده شود..

وبرای دعوتگران عامل و مربّیان کامیاب مناسب است که برای

 امت اسلامی ، آن گونه رهبران موفّقی را آماده کنند که نه معنای

 ناتوانی و تنبلی را بشناسند ، ونه مانعی آنها را ازجانفشانی و

بخشش بتواند جلوگیری کند ، و نه هم طعم راحتی را شناخته..

و نه هم سستی در آنها راه پیدا کند..

(چه زیبا فرموده است شاعر) :

لا تحسبنَّ المجدَ تمراً أنتَ آکلُهُ 

 لن تبلُغَ المجدَ حتى تلعَقَ الصبِرا

هر گز گمان مبر که بزرگی همانند خرمائی است که تو

 آن را بخوری .

توهر گز به بزرگی نخواهید رسید تا شیره تلخ صبر را نلیسید.

واین برالله مهربان بعید نیست..


والحمد لله امت اسلامی سخاوتمند وزایاست..

وقطعا من این زمزمه ها را از اینجا و آنجا گردآورده نوشته ام

تا کمکی در این راستا باشد..

و با دقت کامل اینها را چیده ام تا اولا برای خودم وثانیا هر یک

 از برادرانم معین ومددگاری باشد..

از الله خواهانم که برای این جریان دلهای مؤمنی را باز نماید..

و اینکه چراغ راهنما و کلید ی برای هرکسی باشد که قصد تأثیر

گذاری ورهبری را دارد...

 

صفت اول

 

  یکی ازصفات رهبرمسلمان این است  که معتقد به الله متعال

ومطیع دستورات اوبوده واعمالش خالصانه برای او باشد.

 خداوند می فرماید: " قل إنَّ صلاتی ونُسُکی ومحیایَ ومماتی للهِ

 ربِّ العالمینَ لا شریکَ له "  یعنی : بگو که قطعا نمازم ،قربانیم ،

 زندگی و مرگم (همه وهمه)،از آن پروردگاربی شریک جهانیان

 است "

ونیز می فرماید: " یرفعِ اللهُ الذینَ آمنوا منکم والذینَ أوتوا العلمَ

درجات " . یعنی : خدا وند کسانی را که ازشما ایمان آورده و

 کسانی که به آنها علم داده شد رابه درجها بالا می برد."

 


صفت دوم

از صفات فرمانده موفّق.. همّت بالا.. اهداف والا.. روش

 واضح.. مقصد سالم.. و پاکی اعتقاد....می باشد .

الله مهربان می فرماید: " وما أُمِروا إلاَّ لِیعبدوا اللهَ مُخلِصینَ لهُ

الدینَ حُنفاء " . یعنی : به آنها دستور داده نشده مگر اینکه الله

 را خالصانه عبادت و پیروی کنند.

 

 

صفت سوم

 

  آری صفت سوم؛ احترام گذاشتن و توجه دادن برای همه است..

زیرا از قوی ترین رازهای برتری بشری ، میل در ستایش ،

دوستی قدردانی ، تقاضا ی توجّه  وحرص برآن است..

براین اصل پیامبر صلَّى اللهُ علیهِ وسلَّم در برخورد با ابو سفیان

 رضی الله عنه در سال فتح مکه جامه عمل پوشاندند..

هنگامی که عباس رضی الله عنه گفت : ای رسول الله صلی الله

علیه وآله وسلم ابوسفیان فردی است که فخررا می پسندد ، پس

به او در این باره چیزی عنایت فرمایید ، رسول الله صلی الله

علیه وآله وسلم فرمودند: درست است ،وسپس فرمودند: هرکس

وارد خانه ابوسفیان شد در امان است.

 

صفت چهارم

 

واز رازهای موفّقیت یک رهبر کامیاب ومؤثّر ...پرهیز از انتقاد

 و کاهش دادن سرزنش است....

زیرا گریز و دوری گرفتن از هرکاری است که باعث خدشه دار

شدن شخصیت و یا جریحه دار شدن بزرگی اوشود جزء طبیعت

 هر انسانی است..

لذا برای یک مربّی مناسب است که برای درمان و اصلاح ؛

 بهترین راه انتخاب کند..

 الله متعال می فرماید: وقولوا للناس حسنا یعنی : به مردم سخن نیکو

 بگویید."

 

صفت پنجم

 

یکی دیگرازمهم ترین اخلاق یک رهبر با نفوذ این است..

که خواهان خیر ونیکی برای همگان باشد..ودر راستای حل

مشکلات آنان تلاش و کوشش نماید..

و پیشبرد منافع عمومی ملت رابر نیازها و مصالح شخصی

خویش ترجیح دهد..

و اگر شما در سیرت وزندگی  پیامبر محبوب ما محمّد صلی الله

علیه وآله وسلم بیندیشید برایتان نیاز آنچه که من در باره آن سخن

 می گویم واضح خواهد گشت.

آیا پیامبر صلَّى اللهُ علیِهِ وسلَّم شبی رابا خواندن این گفته خداوند

(إن تُعذِّبهم فإنهم عبادُک وإن تغفِر لهم فإنک أنتَ العزیزُ الحکیم )

یعنی اگر آنها  عذاب دهی بندگان تو اند ، واگر هم  آنها را ببخشی

، تو قطعا تو دارای عزت بسیاروحکمت بی نهایتی"  ؛ سپری

ننمودند ودر حالیکه دستانش را بلند نموده و فرمودند : بار الهی،

 امت من! امت من!  و گریه می کردند.
به احنف بن قیس گفته شد: سردارورئیس کیست ؟ او گفت : "کسی

 است که در خود حقیر، در مالش ابله ، متوجّه کار قومش ، وبه

 فکر عموم مردم باشد.

 

صفت ششم

 

راستی و صداقت در نصیحت و خیرخواهی دریک رهبر یکی

دیگراز رازهای برتری و ذی نفوذ قراردادن وی است...

اواز شدت دوستی با افراد تحت تربیت خویش وعلاقه شدیدی که

نسبت به آنها دارد حرص زیادی به خیر خواهی و راهنمائی آنها

 دارد...

 

صفت هفتم

 

داشتن دلی صاف ،پاک از کینه ها وسنگنیها وپرهیز از

درگیریها وکشمکشها یکی دیگر از صفات زیبای یک رهبر مؤثر

 و ذی نفوذ است.
الله متعال می فرماید" والذینَ جاءوا من بعدهم یقولونَ ربَّنا اغفِر

 لنا ولإخواننا الذینَ سبقونا بالإیمان ولا تجعل فی قلوبِنا غِلاً للذینَ

 آمنوا "  یعنی : کسانی که بعد از آنها آمدند می گویند : پروردگارا

 ما و برادرانی پیش ازما با ایمان از این دنیا رخت سفر بربستند

 را ببخش، و در دل ما هیچ کینه علیه کسانی که ایمان آورده اند

 قرار نده "..

احنف بن قیس گفت : مجادله و درگیری بسیارباعث رویش نفاق

 در دل می گردد.

 

صفت هشتم

 

صبر و شما چه بدانید که صبر چیست؟.. رهبر بی صبر و

بی شکیبا همانند ماهی است که از آب بیرون شده است.. آیا او

می تواند زنده بماند ؟

(چه زیبا فرموده است شاعر) :

الدهرُ یخنِقُ أحیناً قِلادتهُ *** فاصبِر علیهِ ولا تجزع ولا تثبِ

زمانه گاهی گردن بندش را به گردنت انداخته ترا خفه می کند

پس برآن صبر نما وصر وصدا نکن و بالا پایین نپر.


حتى یُفرِّجها فی حالِ مُدَّتِها***فقد یزیدُ اجتناناً کلّ مضطربِ

تا اینکه خود سر وقت آن را دورکرده گشاده نماید...... زیرا

گاهی مشکلات هر پریشانی افزوده می شود.

 

صفت نهم

 

برای اینکه یک رهبر بزرگ و موفّق گردی : ضروری است که

 یک شنونده خوب ویک سخنگوی ماهری باشی تا بتوانی دیگران

را متقاعد وقانع نمائی.

خداوند می فرماید: " ومنهم الذینَ یُؤذونَ النبیَّ ویقولونَ هوَ أُذُنٌ قل

أذنُ خیرٍ لکم "یعنی: بعضی از آنان (منافقین) پیامبرخدا آزار

می دهند، و می گویند ، او خوب به سخنان ما گوش می دهد

 (ودرست ونادرست را تشخیص نمی دهد) ، "بگو بله ، او به

نحوی گوش می دهد که برایتان بهتر است.

 


صفت دهم

 

سخن پایان .. همانا از ویژگیها و خصوصیات یک رهبرتک

وکم نظیر : ترس از پروردگار ، فروتنی درمقابل او ، وشکستگی

در روبرویش ، واز خویش محاسبه نمودن وبه درگاه او رجوع

کردن است.

سعید بن مسیّب گفته است: هر کس با الله خود را از دیگران

 بی نیاز نمود مردم محتاج او می شوند.

عزیزانم : این چنده قطره ای از یک سر چشمه... ومشتی

ازخرواراست.. این چند خط حق این بحث بزرگ را نمی تواند

اداء کند ، همانا اینهاکلیدها و اشارهای سریعی در این

موضوع اند ، لذا هر کس که علاقمند به دانستنیهای بیشتری

 در این موضوع است به او توصیه می شود که به این دو

 کتاب ارزشمند : 1 = کیفَ تُصبِحُ قائداً ؟ (چگونه می توان به یک

 رهبر تبدیل شد ؟) نوشته: خالد ابو صالح  و 2 = أسرارُ القِیادةِ

والتأثیر (رازهای رهبری وذی نفوذ شدن ) نوشته : سُلیْمان بن

 عوض ،رجوع کند.


خدا وند به من و شما توفیق کارهائی را عنایت فرمایید که

 باعث خوشحالی او می گردد..زیرا الله متعال داناترین و

 خردمندترین است ... ورحمت الله وسلام بررهبر وامام

ما محمد بن عبدالله و خاندان و یاران او و کسانی که ازآنها

 به نحو احسن پیروی نمودند؛ بادا..

 

242 فعالیت مثبت برای یک مسلمان

بسم الله الرحمن الرحیم 

242 فعالیت مثبت برای یک مسلمان



دوستان عزیر و خوانندگان گرامی رساله ای را که در حال خواندن

 آن هستید در حقیقت ترجمه رساله ای به نام (أکثر من 200 نشاط

إیجابی للفرد المسلم) نوشته خالد بن عبدالرحمن الدرویش می باشد

که بنده آنرا از سایت عربی (صید الفوائد) گرفته وبرای خوانندگان

 عزیز و گرامی ترجمه نمودم امید وارم که الله مهربان این عمل را

 برای بنده ونویسنده آن باعث اجر وثواب گردانده وبرای خوانندگان

 گرامی نیز مفید ومثمر ثمر قراردهد.

دوستان عزیز خود این رساله را خوانده ودیگران را به خواندن

آن تشویق نمایید تا اینکه شما نیزازاین اجر وثواب محروم نگردید.

برادران عزیزم در اینجا می خواهم برایتان فعالیت های مفیدی

که تأثیرات بسیارمثبتی در زندگی دارند را برایتان بیان نمایم،

که می شود از آن جمله امور زیررا نام برد :  

1 - روزانه خواندن بخشی از قرآن.


2 - مشارکت در ساخت وساز مساجد.


3 - یتیمی را سرپرستی و حمایت نمودن.


4 - حفر چاه آب.


5 - ماهانه اندکی از حقوق را به یکی از مؤسسات دعوتی دادن.


6 - به خانوادهای نیازمند کمک نمودن.


7 - کتاب های دعوتی و تربیتی خواندن.  


8 - جلسه هفته ای برای بحث و گفتگوهای دینی برگذار نمودن.


9 - با دوستان جدیدی آشنا شدن.


10- روزانه یک ساعت پیاده روی نمودن.

11 - تماس و ملاقات ماهانه با خانواده و دوستان.


12 - پس از نماز صبح ذکر خداوند متعال را نمودن.


13 - سرگرمی هفته ای انجام دادن.


14 - ملاقاتی با یک داعی خوب داشتن .


15 - نشستی برای نوشتن کتاب داشتن.


16 - هرماه یک باربرای زیارت قبرستان رفتن .


17 - آماده سازی غذای عروسی فقراء همراه با فعالیت دعوتی.


18 - رفتن به بازدید جعیت های خیریه.


19 - در کتابخانه ای مطالعه نمودن.


20 - هفته ای یک ساعت در مسجدی اعتکاف نمودن .


21 - بر گذاری پیاروی گروهی به همراه دوستان و در امور خیر

با هم سخن گفتن.


22 - هفته یکباردر کلاسهای تربیتی حاضر شدن.


23 - سفری برای کوچک های خانواده ترتیب دادن.


24 - در کلاسهای آموزشی تابستانی ویا دوره ای شرکت نمودن.

 
25 - برای اداء نمازباجماعت در مسجد شرکت نمودن.


26 - پیامک های برادرانه از طریق تلفن های همراه فرستادن.


27 - روزانه کار خوبی ویا پیشنهاد جدیدی دادن.


28 - داعی موفّّقی را دعوت دادن واز تجربه هایش استفاده نمودن.


29 - در آغاز هرروز صدقه ای دادن.


30 - روزانه چند لحظه ای فکر کردن.


38- حضور درس فقهی .


31 - به پدر و مادر هدیه دادن.


32 - هفته ای یک مقاله دریکی مجله های هفته ای نوشتن.


33 - برای نمازها آماده گیری نمودن.


34 - از بیماری عیادت و بازدید نمودن.


35 - در ماه رمضان عمره ای انجام دادن.


36 - با اخلاق زیبای جدیدی خود را آراسته نمودن.


37 - به رادیو قرآن گوش دادن.


38 - در کلاس درس فقه حاضر شدن.


39 - سوره ای بهمراه تفسیر از قرآن خواندن.


40 - هرهفته شبی را به عبادت سپری نمودن.


41 - داستان های پیامبران را شنیدن.


42 - زندگینامه پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم را خواندن.


43 - کتاب اربعین نووی (چهل حدیث) را حفظ کردن.


44 - در مسابقات قرآنی شرکت کردن.


45 - کتابی در مورد تاریخ اسلامی خواندن.


46 - در غیاب وپشت سر برادران مسلمانت برای آنها دعای

 خیر نمودن.


47 - یک روزدر راه خدا روزه گرفتن.


48 پوستر نصیحتی و دعوتی در اماکن متفرق چسپاندن.

49 - در مراسم جنازه ای به نیّت پند گیری شرکت نمودن.


50 - ایده ای را برای دوستان مطرح نمودن.  


51 – اذکار صیح وشام را خواندن .


52 - احادیث گلچینی راحفظ و عمل نمودن.


53 - ذخیره نمودن مقداری پول برای مواقع اضطراری.


54 - بخشی از درآمد ماهانه در راه خدا دادن.


55 - افتتاح پروژه های کوچک برای افزایش درآمد سالیانه.


56 - نوشتن ایده ها برای افزایش درآمد ماهیانه.


57 - دریکی از برنامه های رادیویی کار کردن.


58 - در مسجدی سخنرانی کردن.


59 - در پایان روز صدقه ای دادن.


60 - خانواده ای به زیارت وملاقات هدفمند اقوام ودوستان رفتن.


61 - در مناسبت ها هدیه دادن .


62 - چاپ نمودن قرآن کریم باترجمه.


63 - چیزهای مضرو موذی را از جاده ها وراها دور کردن.


64 - با دوستی تماس گرفتن وپیشنهاد همکاری دادن.


65 - توزیع مواد غذایی به نیازمندان.


66 - جمع آوری کمکهای مالی برای پروژها وکارهای خیریه.


67 - خواندن نماز ضحی (چاشت).


68 - مخفیانه صدقه دادن.


69 - قبل از خواب نماز وتر خواندن.


70 - جمع آوری لباس های کهنه و صدقه دادن آنها.


71 - با وضوخوابیدن.


72 - بدون شناخت قبلی با کسی کمک کردن.


73 - دعوت دوست یا خویشاوندی را پذیرفتن.


74  به پیش خدمت برخی از آموزه های اسلام را آموختن.


75 - برای نرم نمودن دلی هدیه دادن.


76 - وقتی را برای دعوت غیر مسلمانان اختصاص دادن واز

دیگران کمک خواستن.


77 - به وقت ضروت ونیازشدید شرعی وبه نیّت ثواب خون دادن.

 
78 - در روزی صد بار استغفار نمودن.


79 - برای نیازمندان لباس عید خریدن .


80 - طلب مالی را معاف نمودن .


90- توصیل مسافر ومساعدته وتودیعه .


81 - برای بهبودی بیماران دعا نمودن.


82 - دوستان را برای افطاری دعوت دادن.


83 - سوره (ملک) را حفظ نمودن.


84 - از خدا برای مرد وزن مسلمانان طلب آمرزش نمودن.


85 - با لب پر خنده با هر کس ملاقات کردن.


86 - پخش نوارهای در باره توجه دادن به خواندن نمازها با

جماعت در مسجد .

 

87 - گوش دادن به اناشید هدفمند اسلامی.


88 - فردی را برای صرف غذا به رستورانی دعوت دادن.

89 - هفته ای را برای ساماندهی و چیدمان کارها اختصاص دادن.


90 - مسافری را به جای رساندن و به او کمک کردن وبا او

 خداحافظی نمودن.


91 - روز جمعه بر رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم زیاد

درود فرستادن.

 

92 - از مهمان پذیرائی نمودن.


93 - روز جمعه سوره (کهف) را خواندن.


94 - عطری خریدن وبه کسی که دوستش داری دادن.


95 - هر کس به تو نیکی کرد به او (جزاک الله خیراً) گفتن .

96 - گفتن (من تورا بخاطر الله دوست می دارم) باهر کسی را

 

 که ملاقات نمودی .

 

 97 - داوطلبانه در یک موسسه خیریه کار نمودن.


98 - به سخنرانی علمی و فکری گوش دادن.


99 - بیانیه برای درس یا سمینار یا جریان دعوت به دینی را

پخش نمودن.


100 - سالی یکبار به زیارت مسجد النبی صلی الله علیه وآله

وسلم رفتن.


101 - وسایل جدیدی برای شادی وخوبی روزانه مهیّا نمودن.


102 - در طول روز با ذکر(سبحان الله والحمد لله ولا إله إلا الله

والله أکبر) مشغول بودن.  


103 - روزانه با نیّت خیر همراه بودن.


104 - کلمات اذان را بعد از مؤذن تکرار نمودن.


105 - به زیارت برادر دینی رفتن.


106 - کسی را به انجام کار خیری راهنمائی نمودن.


107 - حصه معینی از قرآن حفظ نمودن.


108 - نمازهای سنت رواتب قبل وبعد از نمازهای فرض را

خواندن .

 

109 - اخبار مسلمانان جهان را دنبال نمودن وبرای آنها دعا

 

 نمودن.


110 - با نیاکان همراهی نمودن.


111 - همسایه را اکرام واحترام نمودن.


112 - با اهل خیر آشنا شدن .


113 - به ظاهر اسلامی و تیپ زیبا توجه دادن.


114 - به سلامتی جسمانی توجه دادن.


115 - بروضو محافظت نمودن وبرای هر نمازی تجدید وضو

 کردن.

 

116 - به روزه دارافطاری دادن.


117 - یک ایده و یا پیشنهادی برای دیگران ارائه نمودن.


118 - خاطرات سال فراموش شده ای را زنده کردن.


119 - عطرزدن.


120 - یاد گرفتن قرآن کریم.

121 - خود را محاسبه نمودن.

 
122 - سفارش خوبی انجام دادن.


123 - قرضی را پرداخت کردن.


124 - کسی را نصیحت نمودن.


125 - به تفریح رفتن ومشغول سرگرمی شدن.


126 - روابط خویشاوندی وصله احرام بر قرار نمودن.

 
127 - سلام را انتشاروپخش نمودن.


128 - مظلومی را یاری و حمایت نمودن.


129 - برای تبلیغات دینی در میان مردم رفتن.


130 - منکر ظاهری را تغییر دادن.


131 - برای کارها ی دعوتی وخیری برنامه ریزی نمودن.


132 - وقت وبرنامه روزانه رامنظم نمودن.


133 - به مسکینی خوراک دادن.


134 - مرد نیکی را ازدواج دادن.


135 - مشکل کسی را حل کردن.


136 - بی خبر وغافلی را متوجه نمودن.


137 - نادانی را آموزش دادن.


138 - گرسنه ای را سیر کردن.


139 - آشنائی و شناسایی پیدا نمودن با هر برادری که ملاقات

می کنی .

 

140 - مخلصانه کار کردن.

 
141 - فرصت های خوب بدست آمده را غنیمت شمردن.


142 - درمقابل نعمت های بی حساب الله متعال شکر نمودن.

143 - برای کار نیک مداومت نمودن.


144 - مسائل را از اهل علم پرسیدن.


145 - عیوب دیگران را پوشاندن.


146 - وقت سحر را برای نماز و دعا غنیمت شمردن وبر این

عادت نمودن .


147 - نظافت نمودن وعطرزدن مسجد.


148 - از کسی که درمسیردعوت دین خدمتی انجام داده تشکر

کردن.


149 - بر سخنانی حریص بودن که در نزد الله متعال دارای

اجر وثواب اند.


150 - از خدا در قبال نعمت اسلام سپاس وستایش نمودن.

151 - با نیّت های نیک عادت ها را به عبادت تبدیل نمودن.

 

152- برانجام کارهای خیر عادت نمودن.


153 - به کسانی که در اطراف شما اند وضو و نمازرا آموزش

دادن.

 

154 - صدقه جاریه ای بجا گذاشتن.


155 - جامعه را محرابی برای عبادت ساختن.


156 - درکار خیرهمکاری وتعاون نمودن.


157 - با کسی که می خواهد زن بگیرد همکاری نمودن.


158 - برای یتیمان بی سرپرست خانه ساختن.


159 - عبادات موقتی را انجام دادن .


160 - مجالس بی کاروبیهوده را به مجالس علم واصلاح مبدّل

نمودن.

 

161- احساس خوبی از تمام کارهای خوبی که انجام می دهی

 

داشتن.


162 - فرصت انجام کار خیر برای دیگران فراهم ساختن.


163 - دید مثبتی به زندگی داشتن .


164 - نوارهای اسلامی گوش دادن.


165 - وقت را غنیمت شمردن ودر یک وقت بیش از یک عبادت

 انجام دادن.


166 - از توانائیها و امکانات درراستای اسلام بهره برداری نمودن.

167 - در مجله اسلامی شرکت نمودن.


168 - از جریانات دعوت دینی با مشارکت مالی حمایت نمودن.


169 - در یک کار نیک چند نیّت خوب را گنجاندن .


170 - برای مناسبتهای اسلامی آماده شدن و برنامه ریزی کردن.


171 - غم دیگران را بدوش کشیدن و به فکر آنها بودن.


172 - عناصر جدیدی را برای کار دعوت دین ایجاد کردن.


173 - اوقاتی که از نظر شرع انجام عبادات نفلی درآنها فضیلت

 دارند را غنیمت شمردن.

 

 174 - بذرحس انجام کارهای نیک و دعوتی را دردیگران کاشتن.


175 - منزل را یک منزل اسلام و دعوتی ساختن.


176 - در تمام حالات سخن نیک گفتن.


177 - نیازهای مردم را برآورده نمودن.


178 - ضمینه شادی را برای برادران و دوستان فراهم نمودن.


179 - در ایجاد راهای خیر فکر نمودن.


180 - با هم کلاسیها دست بین.

181 - بعد از ادای نمازی منتظر نماز دیگری بودن.


182 - میدان دعوت دینی برای خانواده ایجاد نمودن.


183 - در شرکت در صف اول نماز مداومت نمودن.

184 - از مغرب تا عشاء در مسجد عبادت نمودن.

 

 185 - یکی از اتاقهای منزل را نمازخانه مقرر نمودن.


186 - برای ادای نماز زود به مسجد رفتن.


187 - انجام خدمات عمومی که دل انسانی را بدست می آورد .


188 - هنگام ملاقات با برادران دینی ؛ دوستی ،اشتیاق وعلاقه 

 اظهارنمودن.

 

189 - به خود و خانواده خدمت نمودن.


190 - در تلاش و جستجوی دوستان و برادران بودن.


191 - از خلال تفکر درآنچه خداوند برای پرهیزگاران آمده نموده

 در مسیروحال وهوا بهشت زندگی کردن.


192 - به نیّت اجر وثواب سنّت ها را انجام دادن.

193 - قرآنی در جیب داشتن تا در اوقات فراغت تلاوت نمودن.


194 - از طریق تلفن همراه در خدمت اسلامی شرکت نمودن.


195 - در زندگی و کار زمینه های متنوعی ایجاد نمودن.


196 - یک شعار و یا هدفی در صفحه نمایشی تلفن همراه گذاشتن.


197 - به قصد دعوت دادن بسوی الله مسافرت نمودن.

198 - استخدام برادر دینی در یکی از پست های خالی.


199 - به زائران حج وعمره کمک کردن.


200 - محاسن سیرت پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم را دانستن

وازآنها پیروی نمودن.

 

201 - درشعبه ای از شعبه جات دعوت دین تخصّص حاصل

 

نمودن.

 

 202 - توسعه وسایل دعوت دین و نوسازی آنها.


203 - تشنه ای را آب دادن.


204 - پروژه سرمایه گذاری برای آخرت ایجاد نمودن.


205 - به نیّت بهبود یافتن از بیماری صدقه دادن.


206 - مهارت مورد نیاز درشغل خویش را داشتن.


207 - از محرمات الهی دوری کردن .

 208 - برسنّت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم پایبندی نمودن.

 

209 - نسبت به مسلمانان خوش گمان بودن.

 

210 - حریص برخواندن اذکار حالات ومناسبتها بودن.

 

211 - آنچه که خدا می پسندد بر آنچه که نفس می پسندد ترجیح

 

 دادن.

 

 212 - با احساس دخول به بهشت  بعد ازهر وضو دو رکعت نماز

 

 خواندن.

 

213 - اهداف هفته ای یا ماهانه برای خود انتخاب نمودن.


214 - در راستای آشتی دادن مردم و دلهای را یکی کردن تلاش

نمودن.


215 - امام مسجد را در راستای دعوت دین فعال نمودن.


216 - سایتهای اسلامی را درسراسر اینترنت شناسائی و انتشار

دادن.


217 - جلسات حفظ قرآن را در مساجد فعال کردن واز نظر

 مادی ومعنوی حمایت نمودن.


218 - سنت اعتکاف رادر میان مردم زنده نموده و خود بدان

عمل نمودن.


219 - پخش نوار های قرآنی در میان برادران دینی.


220 - جستجووتلاش درراستای شناسائی احوال بستگان فقیر و

 محتاج و کمک و مساعدت به آنان.


221 - دسیسه های دشمنان اسلام برعلیه امت اسلامی را شناسایی

نمودن.


222 - اعتقاد به قضاء وقدر(سرنوشت) را تقویت نمودن.

 واینکه یقین داشتن که روزی ،مرگ وزندگی بدست خداست پس

 

جای هیچ ترسی نیست.


223 - یک نسل نمونه وتک قرآنی از خلال زندگی اجتماعی ساختن.

 

 224 – برخوراکی ، نوشیدنیها، لباسها و جاهای ....غیرمرفّهین

 

عادت نمودن.

 

225 -  شناسایی سامان و وسایل دنیا و مقایسه نمودن آنها در

 

 مقابل سامان آخرت  و اینکه سامان دنیا در مقابل آنچه الله برای

 

 پرهیزگاران در بهشت آماده نموده هیچ است.


226 - همسر و فرزندان درخانه را اینگونه تربیت نمودن که به

اسلام عمل نموده ودیگران را بسوی آن دعوت دهند.

 

227 - موظف نمودن خانواده مسلمان برای خدمت به دعوت دین

 

 و انتشار آن در محله ومحلات همجوار آن.


228 - کاهش دادن از سخنان مجازواضافی و جایگزین نمودن آنها

 به ذکر ، تلات قرآن وسخن نیک.

 

229 - دعا یکی از مهم ترین وسایل دعوتی برای هدایت دیگران

 

 بحساب می آید.

 

230 - ازاعمال خوب و نیک آنهائی را که پاداش بیشتری به نزد

 

الله دارند برای عمل انتخاب نمود.

 

231 - هرسال به نمایشگاه سالانه کتاب رفتن.  

 

232 - هیچ یک کارهای خوب را حقیر نشمردن.

 

233 - به مردم اطراف خود این احساس را دادن که مخلصانه

 

حریص انجام کارهای نیک هستی.  

 

234 - قدر شب های طولانی و روزهای کوتاه زمستان را دانستن

 

 و برای عبادت در شب و روزه در روز این موسم را غنیمت

 

شمردن.

 

235 - اشاعه روحیه جدّیت و انگیزه ذاتی در افراد ملت.

 

236 - در کار اسلامی و حرکت بخاطر آن احساس مسئولیت

 

شخصی نمودن.

 

237 - برای هسته های مثبت برای پروژه های خیریه برنامه

 

ریزی نمودن.

 

238 - اشاعه هرعمل مثبت اسلامی بنزد دیگران.

 

239 - صادقانه از الله مهربان درخواست شهادت نمودن وبرای

 

 این کار آمادگی کردن.

 

240 - شرکت در جشن ها ی اسلامی و تکیه گاه برادران دینی

 

در این مواقع بودن.

 

 241 - بر دعا در اوقاتی که قبول می شود مداومت نمودن.


242 - خانه را محراب عبادت گرداندن.



* برادرم ، همیشه ، درهمه جا و با هر انسانی بابرکت باش *

 
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

چه کنیم تا فرزندان ما صحابه رضی الله عنهم را دوست بدارند؟

چه کنیم تا فرزندان ما

 صحابه رضی الله عنهم

را دوست بدارند؟ 

 

رساله ای که می خوانید در حقیقت ترجمه (15 فکرة فی کیف

 نحبّب أبنائنا بالصحابة) نوشته المربی وگرفته شده از سایت

 (صیدالفوائد) می باشد که بنده آنرابرای شما برادران وخواهران

 عزیز ترجمه نمودم امیدوارم که الله متعال این کار کوچک را

 برای بنده ،نویسنده ،انتشاردهنده وخوانندگان آن باعث اجر

و ثواب قرار دهد . آمین .

 

پانزده ایده

درچگونه محبوب قراردادن

صحابه بنزد فرزندان ما

 

 

ما در این جا بعضی از روشها و طریقهای مفیدی که باعث

می شود دختران وپسران ما صحابه رضی الله عنهم را دوست

بدارند را برایتان بیان می داریم: 


1 - اگر پسرتان به نام صحابی است، به او داستان آن صحابی

 بهمراه برخی از دست آوردها وکارهای وی را برایش بیان

نمایید.
2 - بازی با فرزند بوسیله (داستان و شخصیت) : گروهی از

نامهای صحابه را نوشته و در جلوی فرزندتان بگذارید ، و

مجموعه ای از داستانها نوشته شده در باره اصحاب را نیز در

 جلویش گذاشته و سپس داستانی را نسبت به یکی از یاران پیامبر

صلی الله علیه وآله وسلم بیان نمایید و بعد از پایان داستان از او

 بخواهید که نام آن صحابه وکتاب قصه ای که در باره اش نوشته

 شده را برایتان نشان دهد.
3 - از فرزندتان بخواهید که اسامی دانش آموزان هم کلاس خود

 و یا فرزندان همسایه را که نام آنها نام یکی از صحابه است را

نام ببرد وسپس به او جایزه داده وبه او بگو که دوستانش را از

 این جریان خبر دار نماید .


4 - کتاب های که در باره زندگی اصحاب نوشته شده وپر از

 نامها ،تعداد و داستانهای صحابه رضی الله عنهم اند از آنها

برای فرزندتان بخرید وبخوانید.

5 - چه زیباست که تمام اعضای خانواده هفته وار جمع شده و

از میان صحابه رضی الله عنهم (شخصیت آن هفته را انتخاب

 کنند) ، بگونه ای که یکبار از مردان صحابه و یکبار هم از

زنان صحابه انتخاب نمایند و برخی از داستان های آنان را بیان

 دارند ، وتمام اعضای خانواده اخلاق آن صحابه را عملی کنند 

 ، بعنوان مثال : شخصیت یک هفته صحابی بزرگوارعبدالرحمن

 بن عوف رضی الله عنه معین گردانده ایشان بسیارصله ارحام

برقرار می داشتند وبه زن بیوه ها ومساکین کمک می کردند .

پس شعار آن هفته باشد (کمک به زن بیوه ها و مساکین).

6 - (نمایشنامه بازی کردن) هر یک ازپدرومادر نقش صحابی

را انتخاب نمایند ، در این نمایشنامه چندین نفرشرکت کنند ، و

تمام اهل خانواده بطور گروهی تلاش کنند (فیلمنامه و گفتگو) این

 نمایش نامه را بنویسند وهمه با هم طوری بازی کنند که همه به

 گونه ای در آن نقش داشته باشند این گونه  بهترحقیقت اصحاب

رضی الله عنهم در ذهن فرزندانتان مجسم می شود.

7 - با فرزندانتان به هدف آشنا نمودن آنها به سرگذشت وزندگی

 صحابه به مناطقی بدور از شرکی همانند کشور اردن سفر کنید ،

 که پر از آثار صحابه بزرگواراست.

8 – برای فرزندانتان مسابقه ای تحت عنوان (این صحابه کجا

 دفن شده است؟) بر گذار کنید.

اصحاب در گوشه وکنار جهان واکثر کشورها ی اسلامی منتشر

 شدند، ودر سینه خاکی آنها جاه گرفته اند بعنوان مثال : ابو ایوب

 انصاری در ترکیه وفات نموده وبه خاک سپرده شده است، و

این زیباست که فرزندتان در میان آن صحابه وشهری که در

 آن دفن شده در این مسابقه ویا بازی ارتباطی را برقرار نماید.  

9 - با نام یکی از صحابه بر فرزندانتان کنیت بگذارید تا با این

 طریق در دل فرزندتان از کوچکی خواه پسر باشد ویا دختر نهال

 محبت با اصحاب کاشته شود.

10 – زمان اتفاق یک جریان منفی یا مثبت نام یکی از صحابه

 را گرفته وبه فرزندتان بگویید : چرا همانند فلانی نیستی؟ یااینکه

 بگویید : تو همانند فلانی هستی؟ به طور طبیعی او خواهد پرسید

 که مگر فلانی چه کاری را انجام داده است ؟ سپس شما داستان

 مناسب با آن وضعیت را برایش بیان نمایید ، اینگونه این صحابی

 در ذهنش بهترجای می گیرد.

11 - بسیاری از جاده ها ،خیابانها، مناطق و مدارس به نام

برخی از اصحاب عزیز نام گذاری شده اند، این بسیار زیباست

 که هر گاه با فرزندانتان بر جادها، خیابانها ، مناطق و مدارسی

به نام اصحاب است گذر می کنید آن صحابه را برای فرزندانتان

 معرفی کنید و بعدا از فرزندانتان بخواهید تا درباره زندگینامه آن

صحابی تحقیق کنند وبرایشان در انجام این کار جایزه بدهید.
12 - فرزندانتان را بر نگاه نمودن وخواندن کتابهای که از

 سرگذشت وزندگی اصحاب سخن می گوید عادت دهید و رفته

 رفته آنها را بسمت کتابهای سهل ،آسان  و حتی بزرگ ببرید.
13 - راهنمای وارشاد نمودن فرزندان که به صحابه احترام

گذاشته وبه آنها توهین نکند وهرگزدشنام ندهند.
14 - لقب های هر صحابی را بیان نمودن همانند ابوبکر

الصدیق(راستگوی، تأیید گر) ،عمر الفاروق (جدا کننده حق

از باطل)، عثمان الحیاء (باشرم ، باحیاء) خالدبن ولید القوة

 (قدرتمند، توانا).

15 - سلسله کتاب  : ( صور من حیاة الصحابة ) یعنی تصویرهای

 از ندگی صحابه ، را برای کودکان خواندن.

 

سی عامل اثرگذار درتربیت

سی عامل اثرگذار درتربیت

 

رساله که در حال خواند او هستید در حقیقت ترجمه رساله

(30 وسیلة للتأثیر التربوی) نوشته (أبو عبد الله الشدوی) است

که ازسایت عربی (صید الفوائد) گرفته و برای شما خواهر و

برادران دینی ترجمه شده است امیدوارم که این رساله کوچک

 برایتان مفید و برای بنده ونویسنده آن باعث اجر وثواب اخروی

 گردد.

الحمد لله وحده والصلاة والسلام على من لا نبی بعده,,


در این شکی نیست که روند آموزشی یک عملیات متراکمی است

که نیازبه وقت و تلاش زیادی دارد وپیش ازآن نیز برای دادن

میوه رسیده اش با اجازه الله متعال نیاز به اخلاص و صداقت دارد

، من در این مقاله سعی خواهم نمود تا مهم ترین عوامل تأثیرگذار

 تربیتی که فرد تحت پروش را از مرحله ای به مرحله بالاتری

 منتقل داده وسطحش را بالا می برد را بیان کنم.


اکنون ، با این عوامل توجه نمایید:

1 - بر تری مربّی از فرد تحت تربیت در جوانب متعدد.


2 - اتصال قوی داشتن با الله متعال (و این خود ازمهم ترین

عوامل است).

3 - بیداری تربیتی (هدفم این است که باید مربّی حسی داشته باشد

 که با آن احوال فرد تحت تربیتش را دانسته وبتواند او را در

کارهای که از او سر میزند اصلاح نموده وبااو برخورد مناسبی

 را داشته باشد.  

4 - داشتن علم دینی.

5 - به همراه فرد تحت تربیت زندگی کردن (یعنی با فرد تحت

 تربیت در برخی از جنبه های زندگی مشارکت نمودن وارزش ها

و اصول را از خلال این زندگی به او انتقال دادن)

6 - قناعت داشتن به ایده.

7- داشتن اندوه ونگرانی برای این تربیت.

8 - باز بودن و انعطاف پذیربودن.

 9 - بذل وبخشش نمودن .   

10 - مراعات نمودن نیازهای فرد تحت تربیت (از نظرروحی ،

 مالی و اجتماعی).

11 - بهره برداری از حوادث وجریانات (سیرت پیامبرصلی الله

علیه وآله وسلم پراست از وقایعی که با آنها افراد را تربیت

نمودند).

12 - رعایت قاعده و قانون تبادل (هر فرد تحت تربیت شما

که پیشنهادی می دهد او به شما نزدیک تر می شود ، وهرگاه

 نسبت به بعضی از امور با او رک باشی او نیز با تو رک خواهد

 بود ، و غیره).

13 - بالا بودن اطلاعات و معلومات مربی.

14 – خوب تربیت دادن (کافی نیست که او را تربیت کنی مهم

این است که بهترین ومناسب ترین روش را در تربیت اختیار

 نمائی). 

15 - پیدا نمودن انگیزها.

16 - بازسازی و تنوّع.

17 - آگاهی مربّی (از فقه واقعیت ،از فقه موازنه واز فقه

 اولویت ها).

18 - توانایی برتشخیص توانها و رشد دادن آنها.

 19 - برنامه ریزی و مدیریت.

20 – رعایت قانون (نظریه مربی تاثیر زیادی در فرد تحت

تربیت دارد) هر گاه او را به صفتی نسبت دهی خواه مثبت ویا

منفی در او تأثیرات زیادی خواهد گذاشت .

 21 - وسعت افق دیدگاه.

22 - تسلط بر مهارت های پیگیری. .

 23 - عزت دادن و ستایش نمودن.

24 - ایجاد نمودن وسایل کمکی برای تربیت.

25 - تلاش برای حذف یا کاهش عواملی که تأثیرات منفی بر

فرد تحت تربیت می گذارد.

26 - سرپرستی مستمرودائمی .

27 - کلی وجامع بودن برنامه ها و تعادل در آنها.

 28 - توجه دادن به وسایل عملی در تربیت (از قبیل عمره ،

شب بیداری ، رفتن به کتابخانه........ و غیره).

29 - مشارکت اجتماعی با فرد تحت تربیت درشادیها واندوهایش.

30 – احساس انتقالی (یعنی اینکه فرد تحت تربیت خود احساس

کند که از مرحله ای به مرحله ی بالاتر و بزرگتری انتقال

می یابد).

یازده وسیله برای تحت تأثیر قرار دادن دل افراد

 

بعد از حمد وثنا بر الله متعال و درود وسلام بر محمّد بن عبدالله

 وخاندان ویارانش ، باید گفت رساله ای که در حال خواندن آن

 هستید در حقیقت ترجمه رساله(11 وسیلة للتأثیر على القلوب)

 نوشته: إبراهیم بن عبد الله الدویش است که از سایت عربی

( طریق الاسلام) گرفته وبرای شما برادران وخواهران گرامیم

ترجمه نمودم امیدوارم که الله مهربان این عمل بسیار کوچک

را برای بنده ونویسنده آن اجر وثواب اخروی وبرای شما

خوانندگان عزیز گرامی مفید ومثمر ثمر قراردهد.

آمین یا رب العالمین

 

 

یازده وسیله برای

 

تحت تأثیر قرار دادن دل افراد

 


اینها تیرهای شکار دلها اند ، هدفم این است که اینها کارهای

 نیکی است که با آنها دلها نرم ومایل ، عیبها پوشیده و از

لغزشات در گذر می شوند  واین ها صفاتی اند که به سرعت

 و به طور مؤثر بر دلها اثر می گذارند ، لذا تو ای کسی که

 تیران سرعتی را دوست داری که چون آنها را رها کنی با

 آنها دلهای را شکار کنی پس بر آنها حریص باش ، وخودت

برای بهتر به هدف زدن  با نفست جهاد نما و در این باره از

 الله کمک بخواه.



 

وسیله اول : لبخند زدن:



از قدیم گفته اند : لبخند همانند نمک در غذا است ، واین سریع

 ترین تیری است که دلها را شکار می کند تؤام با اینکه این خود

 یک عبات ویک صدقه است همانگونه که درروایت ترمذی آمده

است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: لبخندت در

 چهره برادرت صدقه است.عبدالله بن حارث رضی الله عنه

می گوید: من کسی را ندیدم که از رسول الله صلی الله علیه و

آله وسلم بیشتر لبخند بزند.

 


وسیله دوم : اوّل سلام نمودن :



اول سلام نمودن تیری است که بر دل سیاهی خورده واورا شکار

 افتاده در جلویت قرار می دهد ، واین کار اگربا چهره ای باز

، شادی ، برخورد گرم و دست دادن محکم صورت گیرد قوی تر

 و بهتر خواهد بود این خود اجر وغنیمتی است زیرا بهترین افراد

 کسانی است که اول سلام می کنند.

 عمر الندی می فرماید: (من با عبدالله بن عمر رضی الله عنهما

از خانه بیرون شده وبه جائی می رفتیم در مسیر راه هیچ کسی

 را نمی دید خواه کوچک باشد ویا بزرگ مگر اینکه سلامش

 می کرد.

حسن بصری می فرماید: مصافحه ودست دادن به دوستی ومحبت

 می افزاید.

و رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید : هیچ کار

 نیکی را حقیر نشمار حتی اگر ملاقات نمودن با برادر با چهره

باز باشد.

در موطاء امام مالک آمده که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم

 فرموده اند:، مصافحه نمایید زیرا کینه را از بین می برد به یک

 دیگر هدیه دهید تا با هم دوست میگردید وبغض کینه ها را از

بین می برد.

ابن عبد البرمی فرماید: این روایت با سندهای متعددی که همه آنها

 حسن اند روایت شده است.  

 

وسیله سوم : هدیه دادن:



این وسیله دارای اثر شگفت انگیزی است که گوش ، چشم و

 قلب را افراد را تسخیر خودش می کند، آنچه که امروزه مردم

 در مناسبتها به یکدیگرهدیه می دهندکار ستوده ومستحبی است

ولی باید یک چیز را مد نظر داشت که در آن فرد خودش را به

 سختی ومشقت نیندازد. ابراهیم الزهری (من برای پدرم هدیه ای

 آوردم پدرم به من دستور داد تا نام اقوام نزدیک وخانواده اش

را بنویسم  ومن این کار را کردم ، او گفت : فکر کن آیا کسی

هم مانده که آنرا فراموش کرده باشیم ؟من  گفتم نه ایشان

فرمودند: بله مردی داری چنین مشخصاتی هست که با من

ملاقات نمود ومرا زیبا سلام نمود برای او نیز ده دینار

بنویس.

نگاه کنید سلام زیبا در او تاثیر گذاشته و می خواهد با دادن

هدیه پاداشش را بدهد.



وسیله چهارم : سکوت و کم سخن گفتن مگر درمواقع

مناسب ومفید:



واز بلند نمودن صدا وزیاد سخن گفتن در مجالس پرهیز نما ،

 از اینکه در سخن گفتن رئیس مجلس باشی بر حذر باش وهمیشه

 با لحن نرم سخن نیک بگو.

زیرا در روایت بخاری ومسلم از رسول الله صلی الله علیه وآله

 وسلم روایت شده که ایشان فرمودند: سخن نیکو صدقه است.

سخن نیک اثر شگفت انگیزی در بدست آوردن دلها و نفوذ در

آنها را دارد، حتی با دشمنان چه جا با برادرانت وفرزندان دینت

، نگاه کنید در روایت بخاری ومسلم آمده که عایشه رضی الله

عنها، به یهودیان می گوید (مرگ و لعنت بر شما) چون آنها به

رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم توهین نموده بودند ولی

رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم  به عایشه رضی الله عنها

می فرماید: (آرام ای عایشه ، خداوند در تمام امور نرمی

 دوست می دارد).

 و أبو یعلى ،البزار ودیگر محدثین از انس رضی الله عنه

روایت نمودند که ایشان فرمودند: رسول الله صلی الله علیه

وآله وسلم فرمودند: خوش اخلاق باش و بسیار ساکت سوگند

به آنی که جانم در دست اوست : انسانها با چیزی بهتر از این

 دو نمی توانند خودشان را آراسته کنند. چه زیبا فرموده است

 شاعر:

قد یخزنُ الورعُ التقی لسانه …… حذر الکلام وإنه لمفوه


گاهی آدم پرهیزگار زبانش را دربند می کند...... از ترس سخن

گفتن ودر حالیکه می خواهد سخن بگوید.

 

وسیله پنجم : رعایت خوب گوش دادن و ادبیات سکوت :



سخن فردی که با تو صحبت می کند قطع نکردن رسول الله

صلی الله علیه وآله وسلم سخن کسی راکه با او صحبت می کرد

 قطع نمی کردند تا اینکه خود آن فرد سخنانش را به پایان

می رساند هرکس در این راستا با خودش جهاد کند مردم توستش

 داشته پسندش می کنند. بر عکس فردی که زیاد پر حرفی نموده

 وسخن دیگران را قطع می کند.

درباره این صفت اخلاقی عجیب از عطاء رحمه الله بشنو که

می فرماید: گاهی فردی برایم سخنی بیان می دارد ومن به آن

 طوری گوش می دهم که گویا تا بحال آن را نشنیده ام ودر

حالیکه من آن سخن را پیش از آن که این فرد متولد شود

شنیده ام.

 


وسیله ششم : ظاهر مرتب ،منظم وخوبی داشتن:

 

هدفم از ظاهر مرتب ؛ داشتن ظاهرزیبا ،لباس خوب وزدن عطر

خوش بوست در صحیح مسلم آمده که رسول الله صلی الله علیه

وآله وسلم فرموده اند : خداوند زیباست وزیبایان را دوست

می دارد.


عمر بن خطاب رضی الله عنه می فرماید : من جوان متدینی که

 لباسش تمیزوبوی خوش عطر از او به مشام می رسد دوست

می دارم. عبدالله پسر احمد بن حنبل می گوید : (من هرگز کسی

 را که به خود ، سبیلها و موهای سر وبدن خود بیشتر رسیدگی

 کند و لباسهایش پاکتر و سفیدتر از احمد بن حنبل باشد ندیده ام) .

 


وسیله هفتم : بخشش واحسان و برآورده نمودن نیازهای دیگران:



بخشش واحسان و برآورده نمودن نیازها ی دیگران تیری است که

با آن دلها شکار شده واثر شگفت انگیزبر افراد می گذارد.

 شاعر این را چنین به تصویر کشیده :

أحسن إلى الناس تستعبد قلوبهم … فطالما استعبد الإنسانَ إحسانُ


به مردم نیکی کن دلهایشان را برده می سازی... ای چه بسا

انسانها را نیکها برده نموده است.


بلکه با این کار محبت ودوستی الله متعال را نیز بدست می آوری

 زیرا رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: محبوب ترین

 فرد به نزد الله کسی است که به مردم نفع بیشتری می رساند.

و الله عزوجل می گوید : نیکی کنید خداوند نیکو کاران را دوست

 می دارد.

وچه زیبا فرموده شاعر:

إذا أنت صاحبت الرجال فکن فتى …… مملوک لکل رفیق


وکن مثل طعم الماء عذبا وباردا..على الکبد الحرى لکل صدیق


اگر با مردان همراه شدی پس نوجوانی باش.

وبرده هر یار ورفیق

 ومانند طعم ومزه آب شیرین وسردی.

 برجگرتشنه هردوست باش

تعجب است به کسی که با مالش بردگان را می خرد ولی با

 نیکیش آزادها را نمی خرد!!!

هرکس نیکیها واحساناتش منتشرشد دوستان ومددگارانش زیاد

 شد.



 

وسیله هشتم : بخشش پول ومال :



هر قلب کلید دارد، پول و مال به خصوص در این زمان کلید

قلب بسیاری از افراد است ،همانگونه که در روایت بخاری

آمده که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید: همان

من به افرادی پول ومال می دهم ودرحالی که دیگرانی (که به

 آنها نمی دهم ) در نزد مکن محبوب تر اند (ولی به اینها

می دهم) از ترس اینکه مبادا الله آنها را سرنگون به آتش جهنم

بیندازد.

صفوان بن امیه روز فتح مکه از ترس مسلمانان فرار کرد و

 در حالی که این فرد تمام تلاشش را بپایان رسانده بود در

جلو گیری از پیشرفت اسلام ومکر وتوطئه برای به قتل رساندن

رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم ، اما با این وجود رسول الله

 صلى الله علیه وآله وسلم به او امان می دهد وی به نزد رسول

 الله صلی الله علیه وآله وسلم بازگشته واز ایشان درخواست

 می کند که دو ماه برای دخول در اسلام به اومهلت دهد،

رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم به او می گوید بلکه تا چهار

ماه آزاد بگرد، وی با رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم در

جنگ حنین وطائف در حالیکه کافر است شرکت می کند ، و

 بعد از محاصره طائف ، و در حالی که رسول الله صلى الله

علیه وآله وسلم می بیند که صفوان به درّه ای نگاه می کند که پر

 از حیوانات گوسفندان وبردگان چوپان اند

رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم  به گفت ابو وهب اینها ترا

پسند آمده ؟ او گفت : بله رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم 

 فرمودند: تمام اینها از تو .

این جا بود که صفوان گفت: بجز پیامبری کسی چنین سخاوتی

ندارد و چنین کاری را نمی کند گواهی می دهم که بجز الله دیگر

 معبود به حقی نیست ومحمد بنده و فرستاده اوست.


پیامبر محبوب صلی الله علیه وآله وسلم با این را روش و این

 برخورد عجیب توانست به دل این فرد راه پیدا کند بعد از اینکه

 کلید آنرا دانست.


پس بخیلی برای چه ؟ و این نگه داری عجیب مال نزد برخی

از مردم چرا ؟ حتی بعضیها هر گاه که اراده سخاوت ودادن مال

در راه خدا را می کنند آثار فقر برپیشانی آنها دیده می شود.

 

وسیله نهم : خوش گمان بودن نسبت به دیگران و آنها را

معذور دانستن.

 


من راهی آسان تر وبهتری از این راه برای دسترسی به دلها

 ندیده ام ، نسبت به اطرافیان خویش خوش گمان باش واز

بد گمانی نسبت به آنها قطعا بدور باش ، مبادا که چشمانت را

کمین گاه حرکات و توقفات آنها گردانده وسپس با عقلت تصرفات

 آنها را تحلیل نموده که ترا به هر سمت سوی ببرد.

به این گفته متنبی گوش ده :

 إذا ساء فعل المرءِ ساءت ظنونه ……

 وصدّق ما یعتاده من توهّم


اگر عمل فردی بد باشد وی بدگمان هم می شود...

 آنچه را که به وهم وخیالش می آید را راست و درست می داند.


خودت را عادت ده که همیشه برادرانت را معذور بدانی چه زیبا

فرموده ابن مبارک : مسلمان همیشه برادرانش را معذور می داند

 ولی منافق همیشه بدنبال لغزشات آنهاست.

وسیله دهم : اظهار دوستی ومحبت را برای دیگران:

 

 


اگر کسی را دوست داری ویا جایگاه خاصی بنزد تو دارد حتمااو

را از این جریان خبر دار کن زیرا این کار؛ تیری است که به

قلب خورد وفرد را اسیر می سازد بهمین خاطر است که رسول

 الله صلی الله علیه وآله وسلم  فرموده اند: هرگاه یکی از شما

رفیقش را دوست داشت حتما به خانه اش رفته واورا از این که

 دوستش دارد خبردارد .

این روایت در صحیح جامع الصغیر آمده و در روایتی مرسل

 چنین اضافه شده : زیرا این کار باعث باقی ماندن ودوام

پذیری بیشترالفت ودوستی می گردد .

این بشرطی است که محبت ودوستی خدائی بوده وبرای هدفی از

 اهداف دنیوی همانند رسیدن به پست مقام، رسیدن به مال ویا

باخاطر زیبائی و جمال نباشد، زیرا هربرادری و دوستی که بر

 مبنای غیر خدا بود بی بنیاد واز بین رفتنی است وباعث دشمنی

 در روز قیامت می گردد . الله مهربان می فرماید: بجز

 پرهیزگاران دیگر دوستان درروز قیامت با یکدیگردشمن اند .

همان گونه که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: (در

 روز قیامت) هر فرد با همانی است که (دردنیا) دوستش

می داشته است، لذا اعلان دوستی ومحبت از بزرگترین

راهای اثرگذاری در دلهاست .

یا جامعه پر است از دوستی،برادری واتحاد وانسجام ویا اینکه

 از پراکندگی ، درگیری و اختلاف مملؤ ولبریزاست .

 به همین خاطر بود که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم

علاقه مند بودندکه جامعه ی پر مهر ومحبّتی را تشکیل دهد

در میان مهاجرین وانصار برادری برقرار نمودند ، واین

برادری بحدی مستحکم بود که هر یک یار و برادرش را

می شناخت .


ودوستی به حدی رسیده بود که اگر در بعضی از جنگها دو

دوست به شهادت می رسیدند در یک قبرگذاشته می شدند .

رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نیز بر نشروسایل این

محبت تأکید می کردند که می شود از آنها این روایت مسلم را

بیان نمود رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: به بهشت

 نخواهید رفت تا اینکه ایمان  نیاورید وایمانتان کامل نمی گردد

تا بایکدیگر دوست نگرددی و آیا شما را به چیزی راهنمائی

 نکنم که چون آن را نجام دهید با یکدیگر دوست گردید ؟ در

 میانتان سلام را پخش نمایید.


متاسفانه ، احساسات و عواطف مردم در دو طرف مخالف

 است ، بعضی از افراد با برادران خود با احساسات و عواطف

خشک ، سفت و سخت برخورد می کنند ، ودر مقابل بعضی

 افراد روش عاطفی و احساسی نرم که به مرحله عشق، پسند

 و دلبستگی شدید با آنان می گردد بر خورد می کنند. و توازن

 در میان عقل و احساسات به شرایط و افراد بستگی داشته

ومتفاوت است ، این کاری است که در توان هر کس نیست مگر

 این که الله فضل وکرم نماید والله به هر کسی که بخواهد احسان

 ونیکی می کند.

 


وسیله یازدهم : مدارا نمودن با مردم

 


آیا فن مدارا کردن را خوب می دانی؟ وآیا تفاوت بین مدارا و

 مداهنت (سستی در دین وچاپلوسی) را می دانی ؟ ، امام بخاری

 رحمه الله در صحیح بخاری از عایشه رضی الله عنه چنین

روایت نموده است: فردی اجازه خواست تا بخانه رسول الله صلی

 الله علیه وآله وسلم داخل شود رسول الله چون او را دیدند

فرمودند که این همنشین بدی برای برادر ش هست ولی زمانی

که به نزد رسول الله نشست رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم

 با چهره باز ونحوه ی خوبی با او بر خورد نمودند و چون آن

 مرد از حضور رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم رفت عایشه

 رضی الله عنها گفت  ای رسول خدا ، شما زمانی که این فرد

 را دیدید چنین وچنان گفتید ولی زمانی که با شما نشست شما با

او باچهره باز و نحوه ی خوبی برخورد نمودید جریان از چه

 قرار است؟ ،رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: ای

عایشه تو چه وقت مرا بد زبان دیدی ؟ (اما اینکه من با این فرد

 خوب برخورد نمودم زیرا این فرد آدم بد زبانی است) وبدترین

 افراد بنزد خداوند در روز قیامت کسی است که مردم از ترس

 زبانش او رها کنند .

ابن حجر در فتح الباری می فرماید: این حدیث اصل وبنیادی

در مدارا نمودن است .

 وسپس قول قرطبی را نقل نموده که ایشان می فرمایند: تفاوت

میان مدارا ومداهنت (چاپلوسی وسستی در دین) در این  است

که مدارا به بخشش بخاطر صلاح دنیا ویا صلاح دین ودنیا

گویند واین مباح و گاهی هم مستحب است ولی مداهنت

(چاپلوسی وسستی در دین) یعنی : دین رابخاطر دنیا ترک

کردن .


لذا مدارا یعنی با فسّاق ، بدزبانان وفحّاشان نرم سخن گفتن و

 با چهره باز برخورد کردن است.

اولا: بخاطرمحفوظ ماندن از فحاشی و بد زبانی آنها.

ثانیا: شاید مدارای با آنها باعث هدایت آنها گردد بشرطی که در

زیرپا گذاشتن دین نباشد ، وفقط در مسائل دنیوی باشد، ورنه

مسأله از مدارا به مداهنت (چاپلوسی وسستی دردین ) می کشد ؟

ولی آیا بعد از این هم مدار نمودن خوب است ؟ (همانند نرمی

نمودن ، پوزش طلبیدن ، با چهره باز برخورد کردن و آن فرد

را تا جای که مصلحت شرعی است تعریف نمودن ) در طبرانی

و ابن السنی از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده

 که ایشان فرمودند: مدارای با مردم صدقه است.

ابن بطال می فرماید: با اخلاق مسلمانان مدارا نمودن یعنی اینکه

 با آنها نرم برخورد نمودن ودر گفتار با آنها خشونت بخرج

ندادن ، واین خود از قویترین اسباب دوستی ومحبت است.

 

 

گناه دروغ بستن بر رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم

گناه دروغ بستن 

 بر  

رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم    

 

 (1)  

 

عَنِ الْمُغِیرَةِ بْنِ شُعْبَةَ ، قَالَ قَالَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه  

 وآله وسلم ‏.‏ ‏"‏ مَنْ حَدَّثَ عَنِّی، بِحَدِیثٍ یُرَى أَنَّهُ کَذِبٌ فَهُوَ  

 أَحَدُ الْکَاذِبِینَ ‏"‏ (مقدمه صحیح مسلم)  

ازمغیره بن شعبه رضی الله عنه روایت است که رسول   

 الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: هر کس سخنی که  

 دانسته می شود که دروغ است را از قول من نقل کند او   

نیزیکی از دروغگویان  است.  

 

(2) 

 

عَنْ عَلِیّ رضى الله قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و   

سلم ‏"‏ لاَ تَکْذِبُوا عَلَىَّ فَإِنَّهُ مَنْ یَکْذِبْ عَلَىَّ یَلِجِ النَّارَ ‏"‏ ‏.‏  

(مقدمه صحیح مسلم)   

از علی رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی   

الله علیه وآله وسلم فرمودند: بر من دروغ نبندید زیرا    

کسی که بر من دروغ می بندد به آتش (جهنم) داخل  

می گردد.   

(3)   

 

عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم    

‏"‏ مَنْ کَذَبَ عَلَىَّ مُتَعَمِّدًا فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ ‏"‏ ‏. 

 (مقدمه صحیح مسلم)  

از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله   

 صلی الله علیه واله وسلم فرمودند: هر کس قصدا بر  

 من دروغ ببندد پس باید که نشیمنگاهش را از آتش  

(جهنم)  آماده سازد.   

(4)   

 

عَنِ الْمُغِیرَةِ بْنِ شُعْبَةَ قَالَ قَالَ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه  

وسلم ‏"‏ إِنَّ کَذِبًا عَلَىَّ لَیْسَ کَکَذِبٍ عَلَى أَحَدٍ فَمَنْ کَذَبَ  

عَلَىَّ  مُتَعَمِّدًا فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ ‏"‏ ‏.‏ 

(مقدمه صحیح مسلم)   

از مغیره بن شعبه رضی الله عنه روایت است که رسول   

 الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: همانا دروغ بستن  

 بر من همانند دروغ بستن بر هر کس دیگری نیست هر  

 کس بر من قصدا دروغ بندد پس باید که نشیمنگاهش را  

از آتش جهنم آماده سازد.

(1) فقط ترا می پرستیم

(1)

فقط ترا می پرستیم  

 

إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ (5)  (سوره فاتحه) 

ترجمه : فقط وفقط ترا پرستش می کنیم و تنها از تو مدد 

  می خواهیم. 

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمْ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ  

لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (21) الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ الأَرْضَ فِرَاشاً   

وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنْ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنْ الثَّمَرَاتِ 

 رِزْقاً لَکُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَندَاداً وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (22) .

(سوره بقره)

ترجمه :ای مردم پرستش نمائید پروردگارتان را؛ آنی که شما 

 وکسانی که پیش ازشما بودند را آفریده تا اینکه از او بترسید 

 (21) آنی که زمین را برایتان فرشی و آسمان را برایتان  

سقفی قرار داده و از آسمان برایتان آبی فرستاد و سپس با آن  

از میوه جات برایتان روزی بیرون نمود پس برای او 

 شریکانی قرار ندهید و در حالی که می دانید ( که او شریکی 

 ندارد(22).