۩۩۩ تزکیه و تعلیم از دیدگاه اهل سنّت ۩۩۩

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمْ الْکِتَابَ وَ ....

۩۩۩ تزکیه و تعلیم از دیدگاه اهل سنّت ۩۩۩

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمْ الْکِتَابَ وَ ....

اوقات افطاری و سحری شهرستان تربت جام

اوقات افطاری و سحری شهرستان تربت جام  

 

برای 

 

ماه مبارک رمضان 1432هجری قمری  

 

خدمت تمام روزه داران عزیز سلام عرض نموده بعد از عرض 

سلام باید گفت که پایان سحری همان وقت اذان صبح است و وقت افطار شرعی با غروب آفتاب شروع می شودولی برای احتیاط دودقیقه بعد از غروب آفتاب افطار نمایید، 

 امیدوارم که الله مهربان نماز ،روزه وسایر عبادت شما را  

در این ماه مبارک و در سایر ماهای سال مورد قبولیت  

درگاه خویش قرار دهد . آمین . 

 

ایام هفته

روز

اذان صبح

طلوع خورشید

اذان ظهر

غروب خوشید

 دوشنبه 10 مرداد

1

03:57

05:35

  

12:34

7:31

سه شنبه

۱۱ مرداد

2

۵۸ : ۰۳

۳۶ : ۰۵

۳۴ : ۱۲

۳۰ : 7

چهارشنبه۱۲ مرداد

3

۵۹ : ۰۳

۳۷ : ۰۵

۳۴ : ۱۲

۲۹ : 7

پنجشنبه ۱۳ مرداد

4

۰۱ : ۰۴

۳۸ : ۰۵

۳۴ : ۱۲

۲۸ : 7

جمعه ۱۴ مرداد

5

۰۲ : ۰۴

۳۸ : ۰۵

۳۴ : ۱۲

۲۷ : 7

شنبه ۱۵ مرداد

6

۰۳ : ۰۴

۳۹ : ۰۵

۳۳ : ۱۲

۲۶ : 7

یکشنبه ۱۶ مرداد

7

۰۴ : ۰۴

۴۰ : ۰۵

۳۳ : ۱۲

۲۵ : 7

دوشنبه ۱۷ مرداد

8

۰۵ : ۰۴

۴۱ : ۰۵

۳۳ : ۱۲

۲۴ : 7

سه شنبه ۱۸ مرداد

9

۰۶ : ۰۴

۴۲ : ۰۵

۳۳ : ۱۲

۲۳ : 7

چهارشنبه۱۹ مرداد

10

۰۷ : ۰۴

۴۲ : ۰۵

۳۳ : ۱۲

۲۲ : 7

پنجشنبه ۲۰ مرداد

11

۰۸ : ۰۴

۴۳ : ۰۵

۳۳ : ۱۲

۲۱ : 7

جمعه ۲۱ مرداد

12

۱۰ : ۰۴

۴۴ : ۰۵

۳۳ : ۱۲

۲۰ : 7

شنبه ۲۲ مرداد

13

۱۱ : ۰۴

۴۵ : ۰۵

۳۲ : ۱۲

۱۹ : 7

یکشنبه ۲۳ مرداد

14

۱۲ : ۰۴

۴۵ : ۰۵

۳۲ : ۱۲

۱۸ : 7

دوشنبه ۲۴ مرداد

15

۱۳ : ۰۴

۴۶ : ۰۵

۳۲ : ۱۲

۱۶ : 7

سه شنبه ۲۵ مرداد

16

۱۴ : ۰۴

۴۷ : ۰۵

۳۲ : ۱۲

۱۵ : 7

    رمضان بهارعبادت بر تمام روزه داران مبارک باد

چهارشنبه۲۶ مرداد

17

۱۵ : ۰۴

۴۸ : ۰۵

۳۲ : ۱۲

۱۴ : 7

پنجشنبه ۲۷ مرداد

18

۱۶ : ۰۴

۴۸ : ۰۵

۳۱ : ۱۲

۱۳ : 7

جمعه ۲۸ مرداد

19

۱۷ : ۰۴

۴۹ : ۰۵

۳۱ : ۱۲

۱۲ : 7

شنبه ۲۹ مرداد

20

۱۸ : ۰۴

۵۰ : ۰۵

۳۱ : ۱۲

۱۰ : 7

یکشنبه ۳۰ مرداد

21

۱۹ : ۰۴

۵۱ : ۰۵

۳۱ : ۱۲

۰۹ : 7

دوشنبه ۳۱ مرداد

22

۲۰ : ۰۴

۵۱ : ۰۵

۳۱ : ۱۲

۰۸ : ۷

سه شنبه ۱ شهریور

23

۲۱ : ۰۴

۵۲ : ۰۵

۳۰ : ۱۲

۰۷ : 7

چهارشنبه۲ شهریور

24

۲۲ : ۰۴

۵۳ : ۰۵

۳۰ : ۱۲

۰۵ : 7

پنجشنبه ۳ شهریور

25

۲۳ : ۰۴

۵۴ : ۰۵

۳۰ : ۱۲

۰۴ : 7

جمعه ۴ شهریور

26

۲۴ : ۰۴

۵۴ : ۰۵

۲۹ : ۱۲

۰۳ : 7

شنبه ۵ شهریور

27

۲۵ : ۰۴

۵۵ : ۰۵

۲۹ : ۱۲

۰۱ : 7

یکشنبه ۶ شهریور

28

۲۶ : ۰۴

۵۶ : ۰۵

۲۹ : ۱۲

۰۰ : 7

دوشنبه ۷ شهریور

29

۲۷ : ۰۴

۵۷ : ۰۵

۲۹ : ۱۲

۵۹ : 6

سه شنبه ۸ شهریور

30

۲۸ : ۰۴

۵۷ : ۰۵

۲۸ : ۱۲

۵۷ : 6

 
 

رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هر کس رمضان   

را در حالی که بدان معتقد بوده و به نیّت اجر و ثواب روزه بگیرد 

 گناهان پیشین او بخشیده می شود.  

رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:هر کس شب های 

 رمضان را در حالی که بدان معتقد بوده و به نیّت اجر و ثواب 

 به عبادت سپری کند گناهان پیشین او بخشیده می شود.  

رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هر کس شب قدر  

را در حالی که بدان معتقد بوده و به نیّت اجر و ثواب به عبادت 

 سپری کند گناهان پیشین او بخشیده می شود.

دو اصل مهم اقتصاد اسلامی

                  دو اصل مهم اقتصاد اسلامی


در اقتصاد اسلامی دو اصل بسیار مهم وجود دارد که باید آنها را رعایت نمود :

1- مالی راکه فرد به دست می آورد باید از راه درست باشد.

2- مالی را که به دست آورده باید در راه درست خرچ کند .

در حدیث صحیح آمده که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: در روز قیامت فرد از جایش تکان نمی خورد تا اینکه از پنج چیز سوال شود یکی از آن پنج چیز این است که در دنیا مالت را از چه راهی بدست آورده ای و در چه راهی صرف و خرج نموده ای .

برنامه درسی علوم دینی

برنامه درسی علوم دینی


از آنجای که اسلام آموختن علم و دانش دینی را بر هرمسلمانی فرض قرارداده؛ بسیاری از افراد دوست دارند بدون اینکه در مدارس علوم دینی ثبت نام نموده و با قاعده در کلاسهای درسی آنها شرکت کنند؛ از علوم دینی و اسلامی آگاه شوند ولی از آنجای که نمی دانند از کجا و چه گونه شروع کنند وچون بدون برنامه شروع می کنند همیشه دچارمشکل شده وبه نتیجه مطلوب نمی رسند و یا اینکه در وسط راه خسته شده رها می کنند، لذا بنده مناسب دیدم که یک برنامه مختصری دوره ای تعیین نمایم تا هرکس که دوست دارد از علوم دینی آگاه شود با این برنامه شروع نماید و سپس با مشوره از علماء و تجربیات شخصی خویش پیشه رفته تا به هدف نهائی خویش که همان حصول علوم دینی بقدر ضرورت است نایل گردد. این برنامه ما از سه دوره تشکیل می شود ولی اینکه هر دوره باید چقدر بطول انجامد و یا علوم تعیین شده در هر مرحله در چه مدتی باید خوانده شود بستگی به خود فرد دارد هر کس به حد توان و استعداد خویش می تواند برای آنها برنامه ریزی کند.

برنامه درسی علوم دینی از سه دوره زیر شکیل می شود :


دوره ابتدائی


1- (قرآن) یادگیری کامل روخوانی قرآن با رعایت قواعد مهم تجویدی.

2- (احکام) خواندن الوجیز فی فقه السنة والکتاب العزیز (از اول کتاب تا آخر کتاب الحج) .

3- (عقیده) یادگیری توحیدهای سه گانه ،ارکان ایمان وشرک واقسام آن.

4- (حفظ)حفظ جزء آخر ازسوره (فیل) تا سوره (ناس).

5- (حدیث) خواندن کتاب عمدة الاحکام.

6- (سیرت) خواندن سیرت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم. 7- (حفظ احادیث) حفظ پنجاه حدیث عقیدتی.

8- (زبان عربی) یادگیری یکصد کلمه کلیدی عربی و دینی (همانند: الله،اسلام، دین ،رب،و....)

9- (رجال شناسی) آشنائی با مشهورترین اصحاب رضی الله عنهم ، علماء و داعیان دین رحمهم الله .

10- (افکار شناسی) آشنائی با مهم ترین مکاتب عقیدتی جهان اسلام



 دوره متوسطه

1- (قرآن ) ترجمه پانزده جزء اول قرآن مجید .

2- (احکام) خواندن الوجیز فی فقه السنة والکتاب العزیز (از اول کتاب النکاح تا آخر کتاب).

3- (حدیث) خواندن کتاب لؤلؤ و مرجان .

4- (تاریخ خلفاء) خواندن زندگینامه ابوبکر و عمر رضی الله عنهما.

5- (عقیده) خواندن یک کتاب عقیدتی .

6- (حفظ قرآن ) حفظ جزء آخر ازسوره (ضحی) تا سوره (همزه). 7- (حفظ احادیث) حفظ پنجاه حدیث احکام.

8- (آداب و اخلاق) ریاض الصالحین قسمت اول.

9- (اصول حدیث) یادگیری اصول مهم حدیثی.

10- (کتاب شناسی) آشنائی با مهم ترین تفاسیر قرآنی.

11- (رجال شناسی) آشنائی با مشهورترین مفسیرین قرآن .

12- (افکار شناسی) آشنائی با مهم ترین مذاهب فقهی جهان اسلام.


دوره نهائی


۱- (قرآن) ترجمه پانزده جزء دوم قرآن مجید .

2- (احکام) خواندن کتاب (اللباب فی فقه السنة والکتاب) .

3- (حدیث) خواندن مختصر بخاری و مختصر مسلم .

۴- (تاریخ خلفاء) خواندن زندگینامه عثمان و علی رضی الله عنهما.

5- (آداب و اخلاق) خواندن ریاض الصالحین قسمت دوم

 6- (عقیده) خواندن یک کتاب عقیدتی .

7- (حفظ احادیث) حفظ پنجاه حدیث دعوتی و اخلاقی .

8- (علوم القرآن) یادگیری اصول مهم قرآنی و تفسیری.

9- (کتاب شناسی) آشنائی با مهم ترین کتب حدیثی.

10- (رجال شناسی) آشنائی با مشهورترین محدثین .

11- (افکار شناسی) آشنائی با مهم ترین مکاتب فکری و دعوتی جهان اسلام

تفسیرآیه (23) و (24) سوره بقره

تفسیرآیه (23) و (24) سوره بقره   

 

 

ترجمه آیات   

 

  

وَإِنْ کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنتُمْ صَادِقِینَ (23) فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ (24) 

اگرشما (کفّار) در شک بودید در باره آنچه ما (از قرآن) بر بنده 

 ما(محمّد صلی الله علیه و آله وسلم)نازل نمودیم پس سوره ای 

 رابیاورید (که کاملا)همانند آن باشد و گواهانتان علاوه از الله  

 را بخوانید اگرواقعا(در این ادّعایتان) راستگویان هستید.(23) 

 پس اگر این کار را انجام ندادید و هر گز هم انجام نخواهید 

 داد پس از آتش (جهنم) بترسید همانی که هیزمش مردم های 

 (مشرک) و سنگان اند (و در اصل ) برای کافران آماده شده 

 است (24) 

 

 

تفسیرآسان آیات فوق     

 

 

دردوآیه بالا الله متعالی در باره حقانیت قرآن و اینکه قرآن کلام الله 

 منان است مسائل مهم زیر را بیان نموده است:

1- (وَإِنْ کُنتُمْ فِی رَیْبٍ) این جمله بیانگر این است که در حقیقت شکی نیست که قرآن کلام؛ الله متعال است ولی بعضیها بنا بر فریب از شیاطین شاید در حقانیت قرآن همانند کفّارصدر اسلام شک نمایند.

 نکته دیگر اینکه بعضی ازکفار صدر اسلام درانکار قرآن متیّقن 

 نبودند بلکه در شک بسر می بردند و می گفتند : شاید قرآن کلام 

 الله متعال باشد و شاید هم نباشد.

۲- (مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا) این تکه از آیه بیانگر چند چیز است:

أ- قرآن را الله متعال نازل نموده است.

ب- قرآن بر بنده الله ؛محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله وسلم نازل شده است .

ج- محمّد صلی الله علیه و آله وسلم پیامبرالهی می باشد.

د- محمّد صلی الله علیه و آله وسلم با وجود اینکه دارای جایگاه  

والا و مقام شامخی است بااین وجود وی بنده و عبادت گذار الله 

 متعال است و باید او را پرستش کند.

۳- (فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ) در این قسمت از آیه الله متعال اعلان مقابله و مبارزه می کند و به کفار می گوید :واقعا اگر بر این باورید که قرآن کتاب الله نیست پس یک سوره ای همانند قرآن بیاورید تا ادعایتان را به اثبات برسانید.

۴- (وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ) در این قسمت از آیه الله عزوجل به آنها اجازه می دهد تا هر کس را که می خواهند به یاری طلبیده و از هر کسی که می خواهند در این راستا کمک بگیرند تا اینکه نگویند ما شاید به تنهائی نتوانیم سوره ای همانند قرآن را بیاوریم ولی دستجمعی می توانیم این کار را انجام دهیم .

نکته دیگر اینکه همه با هم وقتی کوشش کنند و نتوانند سوره ای 

 همانند قرآن بیاورند آن وقت زودتر به این حقیقت خواهند رسید 

 که قرآن کلام الله متعال است.

۵- (إِنْ کُنتُمْ صَادِقِینَ) در این جمله الله مهربان احساسات آنها را بر انگیخته می کند تا با توان و کوشش بیشتر بسراغ این مسأله بروند و به این نیز اشاره می کند که آنها درحقیقت دروغگو اند و راستگو نیستند و دراین هیچ شکی نیست که قرآن کلام الله متعال است که بر بنده خویش محمّد صلی الله علیه و آله وسلم نازل نموده است .

۶- (فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا) این جمله آنها را تهدید می کند که با وجود ادّعا اگر کاری را که می گویند انجام ندادند پس منتظر عذاب الهی باشند.

۷- (وَلَنْ تَفْعَلُوا) این جمله حقیقت و واقعیت آینده را بیان می کند که هر چند هم کفّارودشمنان اسلام زحمت بکشند حتی یک سوره هم همانند قرآن نخواهند آورد لذا تلاش آنها بیهوده و سعی آنهالاحاصل خواهد ماند.

 مهم تر از همه این که این جمله بیانگر حقانیت قرآن و معجزه 

 بودن آن است زیرا هزار و چهار صد وسی و اندی سال اززمان 

نزول این سخن می گذرد؛ بازهم کسی نتوانسته حتی یک سوره 

 ای که تمام خصویات آیات قرآنی را داشته باشد بیاورد.

۸- (فَاتَّقُوا النَّارَ) با این جمله الله متعال دشمنان اسلام و مخالفین قرآن را می ترساند و به نوعی به آنها هشدار می دهد تا دست از لج بازی برداشته و حقیقت را بپذیرند و رنه باید درقیامت در آتش سوزان جهنم بسوزند.

نکته دیگری که در این جمله بیان شده این است که آنچه انسان را 

 از آتش جهنم نجات می دهد ایمان واعتقادات درست است و آنچه 

 در اصل باعث رفتن به جهنم یک فرد می شود کفر و ترک 

 اعتقادات درست دینی می باشد .

۹- (الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ) این قسمت از آیه این را بیان می دارد که ای انسانهای کافراگر توبه نکنید و به سوی حق نیایید در آتشی خواهید سوخت که هیزم آن سنگها وخودتان خواهید بود و با سوختن تن شما وآن سنگها آتش جهنم برافروخته شده و روشن خواهد ماند لذا آن آتش خاموش نخواهد شد چون شما همیشه در آن وجود دارید و آتشی که هیزمش تمام نشود هر گز خاموش نخواهد شد.

۱۰-(أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ)این قسمت از آیه بیانگر این است که در اصل جهنم برای کافران ساخته شده است و اگر مسلمانی هم به جهنم برود همیشه در آن نخواهد ماند و این کفّار اند که باید همیشه در آتش جهنم بسوزند زیرا جهنم برای آنها و بهشت برای اهل ایمان ساخته و آفریده شده است .

تفسیرآسان آیه (۲۱) و (۲۲) سوره بقره

تفسیرآسان آیه (۲۱) و (۲۲) سوره بقره 

 

 

ترجمه آیات



یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (21)

ای مردم پروردگارتان را عبادت نمایید؛ همانی که شما و افراد پیش از شما را آفریده است تا اینکه پرهیزگار گردید.

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَکُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (22)

همان (پرودگاری) که زمین را برایتان بستری و آسمان را سقفی قرار داده و از آسمان آب فرستاده سپس به وسیله آن (از زمین ) میوجات را برای روزیتان بیرون نموده است پس برای الله شریکانی قرار ندهید و در حالی که شما می دانید (اوهرگز شریکی ندارد).

 

تفسیر آسان در فهم قرآن

 

دراین دو آیه بالا الله متعال مطالب مهم زیر را بیان نموده است:

1- (یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ) این قسمت از آیه بیانگرتوحید الوهیت است یعنی عبادت مخصوص الله عزوجل است ما انسانها باید تنها الله متعال را عبادت و پرستش نماییم زیرا او فقط لیاقت پرستش را دارد و دیگر هیچ کس هر جاه و مقامی هم که داشته باشد شایستگی چنین مقامی نبوده و لیاقت اینکه پرستش شود و عبادات برای او انجام گیرد را هر گزندارد.

2- (الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ) این قسمت از آیه بیانگر توحید ربوبیت است ومی گوید : فقط الله منان خالق تمام موجودات من جمله ما و کسانی که پیش از ما بوده اند می باشد.

3- (لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ) این تکه از آیه این مطلب را بیان می کند که آنچه باعث پاکی نفس ، تقوی و پرهیزگاری فرد می گردد یک چیزاست که همان یکتا پرستی و انجام دادن عبادات برای الله مهربان باشد .

لذا اگر کسی غیر او را عبادت کند و عبادات را برای غیر او انجام دهد هر گز از گناهان پاک نشده و از پرهیزگاران نخواهد گشت بلکه بر عکس در گناهان ملوث شده از مشرکان خواهد گشت .

4- (الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا) این قسمت از آیه می گوید: آنکس که زمین را بستر آرامش برای ما انسانها قرار داده است الله مهربان است و زمین همچون بستری است که ما به راحتی بتوانیم برآن زندگی کنیم .

5- (وَالسَّمَاءَ بِنَاءً) الله مهربان آسمان را همچون سقفی آفریده تا ما راحت تر بتوانیم در زیر آن به زندگی مان ادامه دهیم.

6 - (وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً) آری آورنده و فرستاننده باران از آسمان الله متعال است واین آب است که مایه حیات و رونق بخشیدن زندگی به تمام موجودات زنده شده است .

7- (فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا) الله متعال با فرستاده نعمت باران برای ما از زمین انواع و اقسام میوجات با رنگ ها ، شکل ها و طعم های مختلف بیرون آورده است تا از آنها خورده و لذت ببریم.

8- (فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا) ما نباید برای الله عزوجل شریکی قائل گردیم زیرا شرک بزرگترین ناشکری و کفران نعمت است و از گناهانی است که هرگز الله متعال آن را نخواهد بخشید مگر اینکه فرد قبل از مرگ توبه کند و موّحد ویکتا پرست از دنیا برود.

9- (وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ) الله متعال شریکی ندارد و این را هر انسان پاک فطرت و نیک سرشت می داند.

10- آری دلائل وجود الله مهربان درجابجای قرآن مجید دو چیز ذکر شده است :

1- اسماء و صفات الله متعال؛ که معانی و مفاهیم آنها بیانگرتوحید اسماء و صفات الهی اند که در این دو آیه خالق و رازق بودن الله مهربان ذکر شده است ، انسان با تفکر و تدبر در معانی و مفاهیم نام ها و صفات الله متعال پی به وجود و توانائیهای الله متعال خواهد برد.

2- دومین دلیل اثبات کننده وجود الله متعال ؛مخلوقاتی اند که  الله عزوجل آنها را آفریده است ؛ در این دو آیه انسانها ،زمین، آسمان، باران، میوجات که ا ز مخلوقات الله متعال اند ذکر شده است وهر کس در باره این مخلوقات و چگونگی وجود و آفرینش و استحکامی و مناسب حال بودن آنها بیندیشد پی به وجود ذاتی خواهد برد که وی یکتا و بسیار دانا وتوانا است که همان الله متعال باشد.

تفسیر سوره فاتحه

تفسیر سوره فاتحه


ترجمه سوره

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام معبود به حق بسیاربخشاینده و بی نهایت مهربان.

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ (1)

ستایش ازآن معبود به حقی است که پروردگار جهانیان است.

 الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (2)

بسیاربخشاینده و بی نهایت مهربان است.

 مَلِکِ یَوْمِ الدِّینِ (3)

مالک و پادشاه روز سزا است.

 إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ (4)

(ای الله ) تنها ترا می پرستیم و فقط ازتومدد می خواهیم.

 اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ (5)

(یا الله) ما را به راه راست راهنمائی فرما.

 صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ (6)

راه کسانی که تو بر آنها احسان وانعام نموده ای.

 غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ (7)

نه (راه) آنانی که برآنها خشم گرفته شده است و نه هم (راه ) گمراهان.



تفسیر آسان سوره فاتحه


 

این سوره گرچه در اول قرآن نوشته شده است ولی اولین سوره ای نیست که نازل شده است ، این سوره ای است که بدون آن نماز کسی صحیح نمی گردد و در هر رکعت نماز باید خواند و برای دم از بیماریها مفید است و به آن فاتحه الکتاب ، رقیه، صلاه، سبع من المثانی والقرآن العظیم ،و... گفته می شود.

الله متعال در این سوره بسیاری از مسائل مهم عقیدتی ما مسلمانان را بیان نموده است که در زیر خلاصه وار آورده خواهد شد:

1- (الْحَمْدُ لِلَّهِ) این کلمات بیانگر توحید الوهیّت است یعنی : باید تمام عبادات فقط و فقط برای الله تنها انجام شود وکسی به همراه او در این راستا شریک آورده نشود؛ زیرا تنها او معبود به حق است و دیگر افراد و اشیائی که انسانها و جن ها بعنوان معبود گرفته اند باطل و بی ارزش اند، بنابراین ستایش و تعریف شایسته اوست وبس.

2- (رَبِّ الْعَالَمِینَ) این الفاظ بیانگر توحید ربوبیّت است یعنی اینکه تنها الله متعال خالق،رازق و مدبّرتمام مخلوقات است .

آری (رب العالمین) است یعنی الله متعال پرورگار تمام مخلوقات وجهانیان است و در پرورش و خلقت تمام این مخلوقات کسی شریک او نیست و تمام مخلوقات دست پرورده اواند و او پرودگار و پرورش دهنده همه است .

درمعنای (رب العالمین) این مطلب نهفته است که الله متعال رفته رفته و مناسب حال هر مخلوقی او پرورش داده و بزرگ می کند چون تربیت و پرورش یعنی اینکه مرحله به مرحله و رفته رفته و مناسب حال آن شیئ؛ او را سرپرستی و بزرگ نمودن و از این معلوم می شود که تمام مخلوقات از زمان پیدایش تا به پایان عمرشان تحت پرورش و نظارت الله متعال اند.

3- (الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ) این دو صفت بیانگر توحید اسماء و صفات الله متعال است زیرا الله متعال دارای نام ها وصفات متعدد وبهترین است که در قرآن وسنت صحیح آمده و ما باید تمام آنها را بدون هیچ تأویل ،تشبیه ،تحریف و انکاری قبول نموده وبه آنها معتقد باشیم و در آنها الله متعال را یکتا و بی شریک بدانیم.

آری الله متعال دارای اسماء و صفات بهترین است که من جمله آنها دو صفت (الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ) است یعنی الله متعال بسیار بخشاینده و بی نهایت مهربان است ، انسان باشنیدن این دو صفت هر چند هم گنه کار و عاصی باشد به رحمت و مهربانی الله متعال امیدوار می شود زیرا می داند که هر چند هم گناه کند ولی ذاتی وجود دارد که بخشایندگی و مهربانی او از گناهان این فرد هم بالا تر است.

4- (مَلِکِ یَوْمِ الدِّینِ) بیانگریکی دیگر از مهم ترین ارکان ایمانی و مسائل اعتقادی ما مسلمانان است که همان عقیده به روز قیامت و دنیای دیگر باشد.

آری ما مسلمانان بر این عقیده ایم که علاوه از این دنیای فانی دنیای دیگری نیز وجود دارد که بر خلاف این دنیا؛ جاوید است و در آن بهشت جاویدان و دوزخی بی پایان وجود دارد و تمام انسانها و جن ها در آن دنیا محاسبه شده و کفار وفساق آنان به جهنم رفته و مؤمنان پرهیزگارآنان به بهشت خواهند رفت و هر کس در آنجا پاداش کردار نیک و سزای اعمال زشتش را خواهد دید.

ودر آن روزتنها پادشاه و مالک فقط الله متعال است وبس، آنجا جائی است که پادشاهان دنیا توان حرف زدن بدون اجاز وی را ندارند و همه وهمه بفکر نجات خویش اند وبس، ولی این پیامبر بزرگوار اسلام محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله وسلم است که با اجازه پروردگارش بفکر امت خویش بوده و ندای امتی امتی سر می دهد.

5- (إِیَّاکَ نَعْبُدُ) این جمله ای است که الله متعال به ما یاد داده تا آن را بگوییم و بر آن جامعه عمل بپوشانیم یعنی تمام عبادات را فقط و فقط برای الله تنها انجام دهیم و کسی را در آنها با ذات پاک و لاشریک اوشریک نگردانیم.

گفتن این جمله اعترافی است همگانی و دست جمعی، و انسان وقتی که این جمله را بر زبان می آورد نه تنها خودش بدان اعتراف و اقرار می کند ؛بلکه می گوید: یا الله نه من تنها بلکه تمام بندگانت نیز همانند من ترا عبادات می کنند واگر افرادی از این جریان سرپیچی نموده و به انحراف کشیده شده اند وبه خلاف رفته اند آنها هم شایسته است که بر گشته و تنها ترا عبادت و پرستش کنند زیرا کسی دیگری لایق پرستش و عبادت نیست و آنی که شایسته است که عبادت و پرستش شود تنها توئی و بس.

6- (إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ) این جمله به ما مسلمانان این را می آموزد که مشکل گشا ومددگار واقعی الله مهربان است و جز او کسی دیگری نمی توانند مشکلات و حاجات مردم را برآورده کند لذا یک مسلمان زمانی که به دام هر مصیبت و مشکلی که می افتد قبل از هر چیز باید از الله مهربان بخواهد تا آن مشکل و مصیبتش را حل کند وسپس از راه های مشروع بر حل آن مشکل و مصیبتش اقدام کند.

نکته دیگری که در این جمله نهفته است این است که هر مسلمانی که این جمله را تلفظ می کند گویا از جانب خودش و تمام مسلمانان دیگراین را می گوید: که ما مسلمانان فقط و فقط از الله متعال مدد می خواهیم و بس. لذا اگر مسلمانی بنا بر فریب از شیطان از غیر او مدد خواسته و یا می خواهد او از مسیرحق به خطا رفته و امیدواریم که روزی الله مهربان با لطف و کرم خویش او را به راه حق راهنمائی و هدایت فرماید.

7- (اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ) این جمله بیانگر این است که دو راه وجود دارد یک راست و دیگری کج و ما مسلمانان از الله مهربان می خواهیم که ما را از راه کج نجات داده و به راه راست راهنمائی و هدایت فرماید؛ چون فقط او هدایت دهنده است وبس.

8- (صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ) در این جمله الله مهربان راه راست را توضیح داده و گفته: راهی است که روندگان بر آن کسانی اند که الله برآنها احسان وانعام نموده است، ولی آنها چه کسانی اند در دیگر آیات قرآنی آمده که آنها پیامبران،و صدّیقان، شهداء و نیکوکاراند، لذا هرکس خواهان راه راست است باید بر روش پیامبران و صدیقان وبر طریقه شهداء و نیکوکاران برود و همانند آنها از دستورات الله مهربان پیروی نماید تا به راه راست هدایت یابد.

9- (غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ) این جمله به ما می گوید: در این دنیای فانی افرادی همانند یهودیان وجود دارند که بنا بر نافرمانی و سرپیچی از دستورات الله متعال مورد خشم وغضب الهی قرار گرفته اند، ما مسلمانان باید از آنها دور نموده و از الله متعال بخواهیم که ما را از راه و روش آنها بدور بدارد تا نشود که خدای ناخواسته بر روش آنها رفته و همانند آنها مورد خشم وغضب الهی قرار گریم.

10- (وَلَا الضَّالِّینَ) و این جمله به ما می آموزد که ما نباید تنها از الله متعال بخواهیم که ما را به راه راست هدایت نماید بلکه توأم با آن؛ این را نیزبخواهیم که یا الله ما را از راه گمراهانی همانند نصارا نجات ده و هرگز به ما توفیق رفتن بر راه این گمراهان عنایت نفرما بلکه بر عکس به ما توفیق دوری از هر چه گمراه و گمراهی را عنایت فرما. آمین.

نکته قابل توجه : آنچه که لازم است که در اینجا بیان شود این است که (اعوذ بالله من الشیطان الرجیم) و(بسم الله الرحمن الرحیم) که قبل از تلاوت این سوره می گوییم و (آمین) که در آخر این سوره می گوییم جزء آیات این سوره نیستند.

واما از آنجائی که به نوعی به این سور تعلق دارند ضروری است که نسبت به آنها نیز توضیحات لازمی ارائه و بیان شود:

1- (اعوذ بالله من الشیطان الرجیم) این جمله معنایش این است: پناه می برم به معبود به حق از شر شیطانی که از درگاه رحمت الهی رانده شده است.

الله متعال در قرآن مجید به ما دستور داده که قبل از شروع به تلاوت قرآن این جمله را بگوییم لذا این جمله مخصوص سوره فاتحه و یا سوره ای دیگری نیست بلکه قبل از شروع تلاوت باید این جمله گفته شود .

امام اینکه قبل از تلاوت باید این جمله را بخوانیم چون می خواهیم کلام رب العالمین را تلاوت کنیم و شیطان با این کار ما مخالف است ودر هنگام تلاوت ما را نمی گذارد تا به معانی و مفاهیم قرآن فکر کنیم و ما به تنهائی توان مبارزه با شیطان و وساوس اورا نداریم لذا به الله متعال متوسل شده و از شر این شیطان مردود به در گاه او پناه می بریم تا ما را از شرورات و وساوس او محفوظ نگه دارد تا بهتر بتوانیم کلام پرودگار ما را خوانده و معانی و مفاهیم او را دانسته و بهتر بتوانیم به آن جامه عمل بپوشانیم.

2- (بسم الله الرحمن الرحیم) این جمله خود آیه مستقلی است که برای فاصله بین سورها نازل شده است نه تنها در ابتدای تمام سورها بجز سوره توبه نوشته شده و خوانده می شود بلکه در ابتداء هر تلاوت خواندن آن مستحب است همانگونه که در ابتدای تمام کارهای خیرو نیک خواندن این جمله از مستحبات است.

در حقیقت این جمله به ما می گوید: باید از معبود به حقی که بسیار بخشاینده و بسیارمهربان است؛ خواست تا توفیق انجام این عمل نیکی را که شروع کردیم به خیر و خوبی عنایت فرماید.

3- (آمین) یعنی بارالهی دعای مرا قبول فرما؛ این را بعد از پایان این سوره می گوییم چون در این سوره ما از الله مهربان هدایت برراه راست را خواستیم و از الله متعال درخواست نمودیم تا ما را از راه یهودیانی که بر آنها غضب گرفته شده ونصرانیهای که راه راست را رها نموده به گمراهی رفتند ؛ نجات دهد، لذا حال مناسب است که بعد این دعای مبارک از الله مهربان بخواهیم تا این دعای ما را قبول فرماید لذا می گوییم: آمین یعنی ای پرودگارم دعای مرا قبول فرما.

18 پرسش دینی با پاسخ های قرآنی

 18 پرسش دینی با پاسخ های قرآنی


ســـؤال (1) :  آیا دشمنی و عداوت با فرشتگان کفر است؟

جــــــــــــواب : بله دشمنی و عداوت با فرشتگان کفر است، الله مهربان در این باره می فرماید:

مَن کَانَ عَدُوًّا لِّلّهِ وَمَلآئِکَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِیلَ وَمِیکَالَ فَإِنَّ اللّهَ عَدُوٌّ لِّلْکَافِرِینَ ﴿98﴾(سوره بقره)

یعنی : هر که دشمن الله و فرشتگان و پیامبران او و جبرئیل و میکائیل باشد (او کافراست و این را بداند که) یقینا الله تنها دشمن کافران است .


ســــؤال (2) : آیا دشمنی با هریک از پیامبران الهی کفر است؟ 

جــــــــــــواب : ایمان به تمام پیامبران الهی واجب است ودشمنی با هر یک از آنها کفر است، زیرا الله متعال می فرماید:

مَن کَانَ عَدُوًّا لِّلّهِ وَمَلآئِکَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِیلَ وَمِیکَالَ فَإِنَّ اللّهَ عَدُوٌّ لِّلْکَافِرِینَ ﴿98﴾(سوره بقره)

یعنی : هر که دشمن الله و فرشتگان و پیامبران او و جبرئیل و میکائیل باشد (او کافراست و این را بداند که) یقینا الله تنها دشمن کافران است .


ســــؤال (3) : آیا در قرآن نسخ وجود دارد و آیاتی از قرآن منسوخ شده است؟ 

جــــــــــــواب : بله در قرآن نسخ وجود دارد و آیاتی نیز از قرآن منسوخ شده است ، الله متعال در این باره می فرماید:

مَا نَنسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَلَىَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿106﴾(سوره بقره)

هر آیه ای را که ما نسخ می کنیم یا اینکه آن را(در ذهن تو) به فراموشى می سپاریم بهتر از آن یا همانندش را مى‏آوریم مگر ندانستى که الله بر هر کارى بسیار تواناست .


ســــؤال (4) : هدف از بعثت پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم چه بوده است؟

جــــــــــــواب : الله متعال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را فرستاده تا به بنی نوع بشر قرآن تلاوت کند و آنها را از گناهان و شرکها پاک نموده و به آنها قرآن و سنت بیاموزد و به آنها احکامی که نمی دانند یاد بدهد، به این گفته الله مهربان توجه فرمایید:

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِّنکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُعَلِّمُکُم مَّا لَمْ تَکُونُواْ تَعْلَمُونَ ﴿151﴾ (سوره بقره)

 همان طور که ما (به شما احسان نموده و) در میان شما پیامبری از خودتان فرستادیم (و او) آیات ما را بر شما مى ‏خواند و شما را (از شرک و دیگر گناهان) پاک مى‏ گرداند و به شما قرآن و سنّت مى ‏آموزد و آنچه را که نمى ‏دانستید به شما یاد مى ‏دهد .


ســــؤال (5) : آیا امتهای پیشین نیز روزه می گرفتند؟ 

جــــــــــــواب : بله در امتهای پیشین  روزه بوده و آنها نیز همانند ما روزه می گرفتند، الله عزوجل در قرآن مجید در این باره می فرماید:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ﴿183﴾(سوره بقره)  

اى کسانى که ایمان آورده‏اید روزه بر شما نوشته وفرض شده است همان گونه که بر کسانى که پیش از شما (بودند) نوشته وفرض شده بود (وفرضیت روزه بدین خاطراست ) تا باشد که پرهیزگارى گردید.


ســــؤال (6) : آیا خوردن گوشت حیوانی که بدون ذبح و خود بخود مرده ؛حلال است؟

جــــــــــــواب : گوشت حیوانی که مردار شده یعنی خود به خود و بدون ذبح شرعی مرده است حرام است ،الله متعال در این باره می فرماید:

 إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿173﴾(سوره بقره) 

همانا (الله) مردار و خون و گوشت‏خوک و آنچه را که (هنگام سر بریدن) نام غیر الله بر آن گرفته شده را بر شما حرام گردانیده است (ولى) کسى که ناچار و مجبورشود در صورتى که ستمگر و متجاوز نباشد بر او (در خوردن ازاین حرام های مذکور ) گناهى نیست زیرا الله بسیار آمرزنده و بی نهایت مهربان است


ســــؤال (7) : آیا خوردن از گوشت حیوانی که زمان سر بریدن وذبح کردنش نام غیر الله بر آن گرفته شده حلال است؟

جــــــــــــواب : خوردن از گوشت حیوانی که زمان سر بریدن و ذبح کردنش نام غیر الله برآن گرفته شده است حرام و ناجایز است زیرا الله متعال در این باره می فرماید :

إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿173﴾(سوره بقره) 

همانا (الله) مردار و خون و گوشت‏خوک و آنچه را که (هنگام سر بریدن) نام غیر الله بر آن گرفته شده را بر شما حرام گردانیده است (ولى) کسى که ناچار و مجبورشود در صورتى که ستمگر و متجاوز نباشد بر او (در خوردن ازاین حرام های مذکور ) گناهى نیست زیرا الله بسیار آمرزنده و بی نهایت مهربان است


 ســــؤال (8) : آیا نوشیدن خون و خوردن گوشت خوک حلال است؟   

جــــــــــــواب : نوشیدن خون وخوردن گوشت خوک ناجایز و حرام است ؛زیرا الله متعال در این باره می فرماید :

إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿173﴾(سوره بقره)

همانا (الله) مردار و خون و گوشت‏خوک و آنچه را که (هنگام سر بریدن) نام غیر الله بر آن گرفته شده را بر شما حرام گردانیده است (ولى) کسى که ناچار و مجبورشود در صورتى که ستمگر و متجاوز نباشد بر او (در خوردن ازاین حرام های مذکور ) گناهى نیست زیرا الله بسیار آمرزنده و بی نهایت مهربان است.


سؤال (9) : در زمان مشکلات از چه کسی باید کمک خواست؟

جواب : در زمان مشکلات و سختی تنها و تنها باید از الله متعال کمک بخواهیم زیرا الله مهربان در سوره فاتحه ای که ما روزانه چندین بار در نمازهای ما می خوانیم چنین بیان نموده است:

إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ (5)(سوره فاتحه)

تنها ترا عبادت می کنیم وتنها از تو کمک می خواهیم


ســـــــــــؤال (10) : آیا اگر انسانی بنا بر مجبوری و ناچاری چیز حرامی را خورد؛ گنه کار می شود یا خیر؟

جـــــــــــواب : خیر گنه کار نمی شود، زیرا اسلام استفاده ازحرام را با دو شرط:

1- واقعا مجبوری وناچاری واقعی وجود داشته باشد.

2- از آن حرام به اندازه نیاز و ضرورت استفاده شود و نه بیشتر؛ رامجاز می داند در این باره الله مهربان می فرماید:

  إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿173﴾(سوره بقره) 

همانا (الله) مردار و خون و گوشت‏خوک و آنچه را که (هنگام سر بریدن) نام غیر الله بر آن گرفته شده را بر شما حرام گردانیده است (ولى) کسى که ناچار و مجبورشود در صورتى که ستمگر و متجاوز نباشد بر او (در خوردن ازاین حرام های مذکور ) گناهى نیست زیرا الله بسیار آمرزنده و بی نهایت مهربان است.


ســــــــــؤال (11) : منابع موجود در زمین را الله متعال برای چه کسی آفریده است؟

جــــــــــــــواب : تمام منابع موجود در زمین در اصل برای استفاده ما انسانها آفریده شده است در این باره به این گفته الله مهربان توجه فرمایید:

هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَوَاتٍ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (29) (سوره بقره)

الله همان ذاتی است که برای استفاده شما (انسانها) تمام آنچه در زمین است را آفریده و سپس به سوی آسمانها قصد نموده و آنها را هفت آسمان برابرساخته است و او فقط نسبت به هر چیز بسیار آگاه است.


ســــــــــــؤال (12) : آیا فرشتگان هم حرف می زنند؟

جــــــــــــــــواب : بله فرشتگان نیز همانند ما انسانها سخن می گویند و حرف می زنند، به گفتگوی آنها با الله متعال که در آیه زیر آمده است توجه فرمایید:

وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ (30) (سوره بقره)

وآنگاه که پروردگارت به فرشتگان گفت: همانا من قرار دهنده ام در زمین کسانی را که جانشین (یکدیگر) خواهند گشت (فرشتگان گفتند: آیا قرار می دهی در زمین کسی را که در آن فساد می کند و خون ها می ریزد و در حالی که ما با شتایش بیان نمودن برایت پاکی و منزه بودنت را بیان نموده و بزرگواری ترا بیان می نمائیم (الله متعال) گفت: همانا من داناترم نسبت به آنچه شما نمی دانید.


ســـــــــــــؤال (13) : چه کسی به آدم علیه السلام علم آموخت؟

جــــــــــــــــواب : الله دانا و توانا به آدم علیه السلام علم آموخت ، الله عزوجل می فرماید:

وَعَلَّمَ آَدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِکَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (31) (سوره بقره)

و (الله) به آدم نام تمام آن اشیاء را آموخت  و سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود (تا نام آنها را بیان نمایند) پس (الله خطاب به فرشتگان) گفت: مرا از نام های این چیزها خبردار کنید (واقعا) اگر شما از راستگویان بودید(که نباید آدم آفریده شود)


ســـــــــــؤال (14) : فرشتگان از چه کسی علم آموخته اند؟

جـــــــــــــــواب : فرشتگان از الله دانا و توانا علم آموخته اند چنانچه در آیه زیر آمده است:

 قَالُوا سُبْحَانَکَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ (32) (سوره بقره)

(فرشتگان) گفتند: تو پاک ومنزهی و ما جزآنچه که تو به آموخته ای دیگر علمی نداریم همانا تو بسیار دانا و بی نهایت حکیمی.


ســـــــؤال (15) : چه کنیم تا الله مهربان ما را یاد کند؟

جــــــــواب : هر کس می خواهد که الله مهربان ازاو یاد نموده و او را از نعمت های خویش بهرمند سازد پس باید همیشه به یاد الله عزوجل بوده و از یاد و عبادت اوغافل نگردد زیرا الله متعال می فرماید:

 فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلَا تَکْفُرُونِ (152) (سوره بقره)

پس من (الله) را یاد کنید تا شما را یاد کنم وسپاسگذار من باشید و ناشکری وکفران نعمت نکنید.


ســــــــؤال (16) : آیا شهید زنده است؟

جــــــــــواب : آری شهید زنده است و ما نباید بگوییم که مرده است زیراالله متعال در این باره می فرماید:

 وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَکِنْ لَا تَشْعُرُونَ (154) (سوره بقره)

ودر باره کسانی که در راه الله گشته می شوند نگویید که مرده اند چرا که آنها زنده اند ولی شما (زنده بودن آنها را) نمی فهمید.


ســــــــؤال (17) : شیطان انسان را به چه امر می کند؟

جــــــــواب : شیطان انسان را به سه چیز امر می کند:

1- به کارهای بد.

 2- به بی حیائی .

  3- به اینکه در باره الله متعال چیزهای را بگوید که نمی داند.

الله مهربان در این باره می فرماید:

  إِنَّمَا یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ (169) (سوره بقره)

همانا (شیطان) شما را امر می کند: به کارهای بد و بی حیائی و اینکه نسبت به الله چیزهای را بگویید که نمی دانید.


سؤال (18) : راه راست کدام است؟

جواب : یکتا پرستی و فقط الله متعال را عبادت و پرستش نمودن راه راست است زیرا در قرآن مجید به نقل از گفته های عیسی علیه السلام که خطاب به بنی اسرائیل سخن می گوید چنین آمده است:

 إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ (51) (آل عمران)

همانا الله پروردگار من و پروردگار شما است پس او را عبادت و پرستش نمایید که این راه راست است .

کی (لامذهب) وکی با (مذهب)

         کی (لامذهب) وکی با (مذهب)   

  

برادرعزیز و گرامی از بنده چنین درخواست نمودند:

سلام علیکم لطفا حدیث زیر را برای ما شرح و توضیح دهید این حدیث در شان چه کسانی است؟ آیا در مورد اهل حدیث امروزی است که لامذهب هستند وبین مردم اختلاف می اندازند وحدیث هایی به ما می گویند که نه ما شنیدیم نه آبا واجداد ما؟
عن أَبی هُرَیْرَةَ قال قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ دَجَّالُونَ کَذَّابُونَ یَأْتُونَکُمْ مِنْ الْأَحَادِیثِ بِمَا لَمْ تَسْمَعُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُکُمْ فَإِیَّاکُمْ وَإِیَّاهُمْ لَا یُضِلُّونَکُمْ وَلَا یَفْتِنُونَکُمْ . رواه مسلم

جواب: خدمت این برادر عزیز و گرامی عرض کنم علیکم السلام و رحمة الله وبرکاته .

برادر عزیز و گرامی ؛ چشم؛ ان شاء الله وتعالی و بتوفیق الله تعالی وعونه این حدیث را برای شما شرح و توضیح خواهم وبعد به سوالاتی را که مطرح نموده اید نیز پاسخ خواهم داد .

الفاظ حدیث : عن أَبی هُرَیْرَةَ قال قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ دَجَّالُونَ کَذَّابُونَ یَأْتُونَکُمْ مِنْ الْأَحَادِیثِ بِمَا لَمْ تَسْمَعُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُکُمْ فَإِیَّاکُمْ وَإِیَّاهُمْ لَا یُضِلُّونَکُمْ وَلَا یَفْتِنُونَکُمْ

(این حدیث را امام مسلم درمقدمه صحیح مسلم)

ترجمه حدیث:از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: در آخر الزمان یعنی نزدیک به قیامت دغل بازان بسیاردروغگوئی خواهند آمد که احادیثی را برایتان می آورند که نه شما شنیده اید و نه پدرانتان پس شما از آنها بر حذر و دور باشید و آنها را از خود دور بدارید تا اینکه شما را گمراه نکنند و شما را به فتنه نیندازند.

توضیح و شرح حدیث : ما اگر به الفاظ این حدیث دقت نمائیم حقیقت این حدیث و اینکه هدف پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم چه کسانی اند بر ما واضح خواهد شد لذا بیاییم جملات این حدیث را تک تک مورد بررسی و تحقیق قرار دهیم تا حقیقت برای ما واضح شود و خدای نا خواسته از حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برداشت بد و نادرست نکرده باشیم ویا اینکه بنا بر تعصبات مذهبی و فکری حدیث را توجیح نادرست ننموده باشیم که این خود گناهی است بس بزرگ.

(1)در این حدیث آمده (یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ....) یعنی: در آخر الزمان یعنی نزدیک به قیامت....، چنانچه در روایت قبل از این روایت در صحیح مسلم از ابوهریره روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: (سَیَکُونُ فِی آخِرِ أُمَّتِی....) یعنی : در پایان امت من خواهد آمد.....

 (2) در این حدیث آمده : (دَجَّالُونَ) امام نووی در شرح این کلمه می فرماید: یعنی: کسانی که حق را با باطلانش می پوشانند، لذا در این کلمه دو چیز است: 1- بیانگران این نوع احادیث اهل باطل اند 2 - هدفشان پوشاندن حق با نظریات باطل شان است.

(3) در این حدیث آمده : (کَذَّابُونَ) یعنی : بسیاردروغگو، یعنی بیانگران این نوع احادیث بسیار دروغگو اند.

(4)در این حدیث آمده: (یَأْتُونَکُمْ مِنْ الْأَحَادِیثِ) یعنی : احادیثی را ازدروغ و از نزد خویش بدون ثبوت از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم می آورند. زیرا اگر احادیثی که از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ثابت است بیاورند که ایرادی ندارد که هیچ بلکه باعث اجر و ثواب نیزمی شوند، همانگونه که تمام محدثین احادیث رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را روایت نمودند و خود رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ما را تشویق و ترغیب به رساندن احادیث به دیگران نموده اند.

(5)در این حدیث آمده:(بِمَا لَمْ تَسْمَعُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُکُمْ) یعنی: این احادیث را نه شما شنیده اید و نه پدرانتان یعنی: احادیث دروغینی است که در زمان حاضر و گذشته کسی این احادیث را نشنیده است ، هدف این نیست که من و تو ویا پدر من وتو نشنیده باشند زیرا ای چه بسا افراد بسیارزیادی در جامعه وجود دارند که حتی احادیث متواتر را هم نشنیده اند و حدودا بیشتر از نیمی از افراد جامعه ما پنجاه در صد احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم که در بخاری و مسلم و بسیاری از کتب حدیثی و با سندهای صحیح آمده نشنیده اند.

(6) در این حدیث آمده: (فَإِیَّاکُمْ وَإِیَّاهُمْ لَا یُضِلُّونَکُمْ وَلَا یَفْتِنُونَکُمْ) یعنی :پس شما از آنها بر حذر و دور باشید و آنها را از خود دور بدارید تا اینکه شما را گمراه نکنند و شما را به فتنه نیندازند. از این قسمت حدیث مشخص می شود که این نوع افراد گمراه و فتنه گراند و می خواهند اهل اسلام را نیز گمراه نموده وبه فتنه بکشانند.

حالا که به اینجای بحث رسیدم باید به این مطلب اشاره و از آن بحث نمایم که از کجا معلوم شد که معنای حدیث اینگونه است که بنده بیان نموده ام ، لذا بنده مناسب می دانم که دلائل این را نیز بیان نمایم لذا در این باره به دلائل نیز توجه فرمایید:

اولا:هر کس به دقت به الفاظ این حدیث توجه دهد خود بخود همان مطلبی را می فهمد که بنده بیان نمودم زیرا حدیث همین مطلب را بیان می کند و نه چیزدیگری را .

ثانیا:امام مسلم این حدیث را در مقدمه کتاب صحیح مسلم در بحث اینکه فرد باید درگرفت و یادگیری حدیث محتاط باشد و از راویان ضعیف و متروک روایت نکند؛ ذکر نموده است.

ثالثا:امام مسلم بعد از این حدیث ، از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایتی را ذکر می کند که معنای این حدیث را واضح می نماید:

(قَالَ عَبْدُ اللَّهِ إِنَّ الشَّیْطَانَ لِیَتَمَثَّلُ فِی صُورَةِ الرَّجُلِ فَیَأْتِی الْقَوْمَ فَیُحَدِّثُهُمْ بِالْحَدِیثِ مِنْ الْکَذِبِ فَیَتَفَرَّقُونَ فَیَقُولُ الرَّجُلُ مِنْهُمْ سَمِعْتُ رَجُلًا أَعْرِفُ وَجْهَهُ وَلَا أَدْرِی مَا اسْمُهُ یُحَدِّثُ)

یعنی :عبدالله بن مسعود رضی الله عنه فرمودند: همانا شیطان به شکل مردی نمایان می شود و به نزد افرادی می رود و برای آنها احادیث دروغین بیان می نماید و سپس افراد حاضر در جلسه پراکنده می شوند و یکی از آنها می گوید : من از مردی که (اگر ببینم ) چهره اش را می شناسم ولی نامش را نمی دانم شنیدم که چنین احادیثی را بیان می کرد.

رابعا:امام نووی زمانیکه می خواهد این حدیث را شرح نماید قبل از این حدیث و احادیث دیگری که در این باره آمده چنین بابی را می بندد (بَاب النَّهْیِ عَنْ الرِّوَایَةِ عَنْ الضُّعَفَاءِ وَالِاحْتِیَاطِ فِی تَحَمُّلِهَا) یعنی: باب ممانعت از اینکه از راویان ضعیف روایت شود وباید در یادگیری احادیث از آنها فرد احتیاط کند.

پس معلوم شد که هدف این حدیث این است که در نزدیکی قیامت افراد گمراهی خواهند آمد که برای گمراه نمودن و به فتنه انداختن مسلمانان، احادیث دروغینی را درست نموده به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نسبت خواهند داد که هیچ کس از امت اسلامی و آنها را نشنیده اند.

 بعد از شرح و توضیح این حدیث مناسب می دانم که به سوالاتی که بنا برهمین حدیث در ذهن این برادر آمده و مطرح نموده اند را نیز پاسخ دهم :

 

(1) این حدیث در شأن چه کسانی است؟

جواب :  اگر به مطلب بالا که در آن شرح و توضیح حدیث بیان شده دقت نمایید مفصلا جواب این سوال داده شده است.

(2) آیا در مورد اهل حدیث امروزی است که لامذهب هستند وبین مردم اختلاف می اندازند وحدیث هایی به ما می گویند که نه ما شنیدیم نه آبا واجداد ما؟

در جواب این سوال برادر عزیز و گرامیم باید به چند قسمت از این سوال جداگانه پاسخ داد تا حقیقت امر واضح گردد:

1-ایشان پرسیدند که آیا این حدیث در مورد اهل حدیث امروزی است؟

 در جواب باید گفت : نخیر برادر عزیز و گرامی اما دلائل این نخیر از قرار زیر است :

اولا:اهل حدیث (دجال و کذاب) نیستند و هر کس انصاف را رعایت نموده و بدون از تعصبات مذهبی و فکری به این قضیه نگاه نماید و با اهل حدیث در ارتباط باشد این جریان برایش از روز هم روشن تر خواهد شد که اهل حدیث هر گز (دجال و کذاب) نیستند که هیچ ؛ بلکه با دروغگوئی در دین و دروغگویان نیزبسیار مخالف اند.

ثانیا:اهل حدیث ،احادیثی از طرف خویش نساخته و روایات دروغینی را برای مردم نمی آورند بلکه احادیثی که در کتب معتبر اهل سنت همانند بخاری و مسلم ودیگر کتب حدیثی با سندها صحیح آمده را برای مردم بیان می دارند و هر یک از این کتابها سابقه هزار ساله و یا حتی بیشتر را داراست .

ثالثا:اهل حدیث امروزی و اهل حدیث دیروزی نداریم هرکس که بدور از تعصبات مذهبی از احادیث صحیح رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم پیروی کند به او اهل حدیث گویند به همین خاطر در کتب تاریخی به مذهب امام احمد و امام شافعی و بعض دیگر ائمه رحمهم الله مذهب اهل حدیث گفته شده است .

رابعا: به اهل حدیث (لامذهب) گفتن دو بعد دارد:

1- یک اینکه چون اینها ازائمه چهارگانه و یا هیچ کس دیگری تقلید نمی کنند و پایبند کتاب الله وسنت صحیح رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم اند؛ لذا اینها (لامذهب) اند، اگر هدف از (لامذهب) این است ؛پس نه تنها (اهل حدیث)بلکه هر اهل تحقیقی (لامذهب) است .

2 - بعد دیگر این قضیه که عموما افرادی که این لفظ را بر (اهل حدیث) اطلاق می کنند هدفشان از (لامذهب) (لادین) است یعنی اهل حدیث را والعیاذ بالله کافر و بی دین می دانند ، این یک تند روی و تعصب است و این بسیار خطرناک است که انسان برادردینی خویش را بنا بر اختلاف سلیقه و تعصبات فرقه ای تکفیر کند ، در روایت بخاری و دیگر کتب حدیثی آمده که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: هرکس برادرش را تکفیر کند در حالیکه کافر نباشد کفر به خوداو بر خواهد گشت.

خامسا:آیا اهل حدیث در میان مردم اختلاف می اندازند؟!  بنده در جواب می گویم اگر هدف شما این است که اهل حدیث باعث اختلاف در میان امت شده این واقعیت ندارد،زیرا رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: که امت من به هفتاد و سه فرقه می شود که هفتاد دو آن به جهنم می رود و فقط یک فرقه به بهشت می رود و آن فرقه ای که بر روشی باشد که من ویارانم بر آن هستیم . لذا این اختلاف در میان امت بوده و خواهد بود وهیچ ربطی به اهل حدیث ندارد.

ولی ناگفته نماند که اهل حدیث اختلاف نمی اندازد بلکه مخالفین باعث اختلاف می شوند برای واضح شدن این سخن به این مثال توجه فرمایید : بعنوان مثال یک فرد اهل حدیثی در یک روستائی می گوید که رفع الیدین در نماز سنت است و من بخاطر انجام سنت در نماز رفع الیدین می کنم هرکس رفع الیدین کند ثواب دارد زیرا رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: در هر رفع الیدین در مقابل هر انگشت ده نیکی به فرد داده می شود یعنی در هر رفع الیدین صد نیکی به فرد داده می شود. ولی اگر کسی هم رفع الیدین نکرد نمازش صحیح است ولی از این اجر وثواب محروم شده است در مقابل فردی بلند می شود و می گوید که نخیر رفع الیدین منسوخ است واین عمل را هر کس انجام دهد اوگمره است و نباید با او سلام علیک کرد و....

حالا دقت کنید که اهل حدیث اختلاف آورد یا مخالف با آن ، برادر عزیز هیچ گاه عمل به حدیث اختلاف نمی آورد آنچه باعث اختلاف می شود بدعات ،خرافات و مخالفت با کتاب الله وسنت صحیح رسوالله صلی الله علیه وآله وسلم است وبس.

سادسا:اینکه احادیثی که اهل حدیث می گویند شما نشنیده و آبا و اجداد شما نشنیده اند چند علت دارد:

1 - به شما نگفته اند .

2 - وشما هم تحقیق نکرده اید .

و..دها دلائل دیگر که بیان آنها مطلب را به درازا می کشاند و اینجا جای بیانش نیست ، امیدوارم که از جانب بنده همین اندازه شرح وتوضیح برای این حدیث کافی باشد، ولی شما برای تحقیق بیشتر می توانید از علماء و اهل این فن سوال کنید وامیدوارم که ان شاءالله تعالی با تحقیق وبرسی ؛ بهترین ودرسترین جواب را برای سوالتان دریافت نمایید.

در پایان باید گفت : برادر عزیز وگرامی هماگونه که درمیان افراد هر فرقه و مذهبی خوب وبد وجود دارد در میان اهل حدیث نیز افراد خوب وبد هر دونوع وجود دارد ولی آنچه مهم است فکراست نه که افراد؛ و فکر اهل حدیث که همان (بازگشت به قرآن کتاب الله و سنت صحیح رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در روشنی فهم سلف صالح باشد)، بهترین فکر است و هر مسلمان اهل تحقیق و بدون تعصبی این را قبول دارد خواه خودش را اهل حدیث بداند و یا نداند ، زیرا اسم و لقب مهم نیست مهم فکر وایده است .

(بارالهی اگر این جوابی را که بنده برای این برادر عزیز و گرامی نوشتم درست است فضل و کرم تواست وبس، و اگر در آن اشتباهی وجود دارد از من وشیطان است و الله ورسولش از آن بری اند)

کشته شدن دجال توسط عیسی علیه السلام و نابودی یهودیان

آمدن دجّال و کشته شدن آن توسط عیسی علیه السلام


(قسمت دوم)


22-  و همانا هیچ جای از زمین نمی ماند مگراینکه آنجا رفته و بر آنجا غلبه حاصل خواهد نمود بجز مکه و مدینه (که بنا بردلیل زیر نمی تواند به آنجا برود).

23- زیرا به هیچ یک از راهای و دربهای ورودی مکه و مدینه نمی رود مگر اینکه فرشتگان با شمشیرهای کشیده جلویش را گرفته (ومانع ازدوخول دجال به این دوشهرمی شوند).

24- تا اینکه می رود نزد تپه ای سرخ در پایان زمین شور زاری (در نزدیک مدینه) فرود می آید و توقف می کند.

25- سپس مدینه با ساکنانش سه بار می لرزد، وبعد از آن هیچ مرد وزن منافقی در مدینه باقی نمی ماند مگر اینکه از آن بیرون شده (و به دجال می پیوندد).

26- و این بدین خاطر است که مدینه افراد پلید و ناپاک را از خود دور می کند همان گونه که کوره آهنگری پلیدی آهن را از آن دور می کند.

27- و این روز روز رهای نام گذاری می شود.

28- ام شریک دخترابوعکر رضی الله عنها گفتند: ای رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) پس در آن روز عربها کجایند؟ (تا با دجال مبارزه کنند، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: در آن روز جمعیت آنها کم است.

29-  واکثر آنها در بیت المقدس اند.

30- وامام و رهبر آنها مردنیکی است (که همان مهدی رضی الله عنه باشد).


31- درهمان حالی که امام مسلمانهای (ساکن بیت المقدس) جلورفته تا نماز صبح را برای آنها امامت دهد، که عیسی علیه السلام به نزد آنها می آید آن امام به عقب بر می گردد تا که عیسی علیه السلام جلو رفته و امامت دهد ولی عیسی علیه السلام دستش را در میان دو شانه او گذاشته می گوید: تو جلو رفته امامت بده زیرا این نماز برای تو اقامه گفته شده است وآن مرد جلو رفته و به آنها نماز می دهد.

32- وچون نماز تمام شده عیسی چرخیده می گوید: دروازه را باز کنید ودر حالی دروازه باز می شود، که در پشت آن دجال قرار دارد.

33- و به همراه او هفتاد هزار یهودی اند که همه آنها دارای شمشیرهای اند که اززیور وساج آراسته شده اند.

34- و چون عیسی علیه السلام به دجال نگاه می کند همانند نمک در آب زوب می گردد.

35- و شروع به فرار می کند، و در حالی که عیسی علیه السلام خطاب به او می گوید: همانا من باید یک ضربه ای به تو بزنم و تو نمی توانی ازدست این ضربه من فرار کنی.

36- سپس عیسی علیه السلام در دروازه شرقی لدّ به دجال رسیده واو را می کشد.

37- در آن وقت است که الله متعال یهودیان را شکست می هد،هیچ چیز از مخلوقات الله نیست؛ نه سنگی، نه درختی، نه دیواری و نه حیوانی بجز درخت غرقد که از درختان یهود است؛ که یهودی به آن پناه ببرد مگر اینکه الله آن چیز را به سخن می آورد؛ وآن چیز می گوید: ای بنده مسلمان الله این یهودی است(که در پشت من مخفی شده) بیا و او را بکش.


ادامه دارد.........

عوض نمودن اصطلاحات اسلامی مساوی است با ضربه زدن به اسلام


عوض نمودن اصطلاحات اسلامی مساوی است

با

ضربه زدن به اسلام

 

هر دین و فکری اصطلاحات و واژهای منحصر به فرد خودش را داراست که دارای معانی و مفاهیم خاصی است که نباید آنها را عوض کرد و یا از آنها طوری برداشت نمود که در آن دین و فکرهدف و مقصود نیست؛ و هر کس که چنین کاری راانجام دهد او به نوعی به آن دین وفکرخیانت نموده و خواسته با این کارش افکار و اهداف آن دین و فکر را از مسیر اصلیش به انحراف بکشاند تا بتواند بهتر ازصاحبان آن دین وفکرسوء استفاده کند.

آری صحابه کرام رضی الله عنهم زمانی که در کلاس درس و جلسات سخنرانی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم می نشستند و به بیانات زیبا و فرمایشات گوهر بار ایشان گوش فرامی دادند اگر مطلبی را خوب متوجه نمی شدند و دقیق نمی فهمیدند می گفتند (راعنا) یعنی حال ما را رعایت نما و دو باره این جریان را برای ما توضیح دهید ولی دشمنان اسلام اعم از یهود و منافقین که گه گاهی در جلسات حاضر می شدند آنها نیز این کلمه را تکرار نموده می گفتند: (راعنا) ولی هدفشان از گفتن این کلمه معنای واقعی آن نبود بلکه هدفشان این بود ( ای چوپان ما) و یا والعیاذ بالله (ای احمق ما ) از آنجای که الله مهربان از دل تمام افراد آگاه است و دانست که دشمنان اسلام از این کلمه دارند سوء استفاده می کنند آیه نازل نمود و از گفتن این کلمه جلوگیری نمود و به یاران پیامبر کلمه جاگزین و بهتری را آموخت تا دشمنان اسلام دیگر نتوانند از آن سوء استفاده کنند و آن کلمه (انظرنا) است یعنی دوباره مارا مورد لطف قرارده و دوباره به ما نگاه کن و مطلب را برای ما بیان نما ،به آیه زیر توجه فرمایید:

 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ أَلِیمٌ (104) (سوره بقره)

ای کسانی که ایمان آورده اید (راعنا) نگویید (انظرنا) بگویید و خوب گوش کنید (تا نیاز پیدا نکنید که دو باره برایتان مطالب بیان شود) واین را بدانید که برای کافرانی (که از این کلمه سوء استفاده می نمایند در قیامت) عذاب بسیار دردناکی است .

حالاخوب دقت فرمایید که الله مهربان و دانا چقدر به کلمات و اصطلاحات اسلامی اهمیت می دهد و چگونه جلوی سوء استفاده نمودن ازاین اصطلاحات را می گیرد.

آخر نمی دانم ما مسلمانان را چه شده ؟! که امروزه به این چیزها اهمیت نمی دهیم و اصطلاحات اسلامی را همان گونه که اسلام گفته؛ بیان نمی کنیم بلکه بر عکس به همان الفاظ ویا معانی عوض می کنیم که کفار و دشمنان اسلام دوست دارند و مطرح می کنند.

 بنده دوست دارم برای واضح تر شدن این جریان مثالی را مطرح کنم تا برای همگان واضح شود که دشمنان ما چه قدر مکّار و ما مسلمانان چقدر ساده ایم! و چه زود فریب دشمنان را می خوریم!

مثالی که بنده امروزه در باره آن خواهم نوشت : کلمه (مجاهد) است، (مجاهد) یک اصطلاح خاص اسلامی است که در قرآن و سنت در اصل برای کسی بکار برده شده که با کفار،ظالمین ودشمنان اسلام برای بلندی و سرفرازی کلمه توحید می جنگد وهمچنین این کلمه برای کسی که با هوای نفسانی و وساوس شیطانی مبازه می نماید و کوشش می کند تا اینکه خودش را از گناهان بدور و پاک بدار نیز بکار برده شده است .

حال خوب توجه فرماید که چقدر معنای مجاهد زیبا ست؛ زیرا مجاهد کسی است که برای رضای الله متعال و برای سر افرازی کلمه توحید با دشمنان اسلام ،با ظالمین وکفار می جنگد وچون مجاهد به کسی گفته می شود که با خواهشات نفسانی و شیطان برای پاکی نفس از گناهان در نبرد و مبارزه است.

ولی دشمنان اسلام این را خوب دانسته اند که این معانی اگر عوض نشود هر مسلمانی مشتاق این است که نفسش از گناهان پاک نموده وبا دشمنان اسلام در نبرد باشد، لذا آمده اند کلمه (ستیزه جو) که دارای معنای بد و زننده ای است را جاگزین کلمه زیبای (مجاهد) نموده اند ؛ تا هر کس کلمه (ستیزه جو) را به شنود از جهاد و مجاهد متنفر شود، آری دشمنان اسلام برای همین هدف شوم و اراده نادرست است که  همیشه به مجاهدین (ستیزه جویان) می گویند ،زیرا (ستیزه جو) یعنی:

1 - جنگجو .

 2 - لجوج .

3 - خشمگین .

 4 - سرکش وعاصی.

لذا هرگاه که می گویند: (ستیزه جویان) چنین وچنان کردند فورا در ذهن شنودگان همان معانی ستیزه جوئی که لج بازی، خشونت و سرکشی است؛می آید و هیچ کس از این معانی و مفاهیم خوشش نمی آید.

لذا دشمنان دین با این طریق می خواهند چهره زیبای جهاد و مجاهد را عوض نموده تا محبت جهاد و مجاهدین را دل مسلمانان بیرون نموده وحکمی از احکام اسلامی را خدشه دارنمایند وآن وقت بهتر بتوانند کشورها و سرزمین های مسلمانان را استعمار نموده و اموال و منابع آنها را به تاراج ببرند.

ولی باید گفت هر چند دشمنان اسلام دسیسه و مکر کنند باز هم نمی توانند محبت اسلام و احکام زیبای اسلامی را از دل مسلمانان بیرون کنند و الله دینش را نصرت خواهد نمود و دشمنانش را نابود ، ان شاء الله تعالی و بگفته رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم : جهاد تا قیامت باقی خواهد ماند.

 امیدوارم که الله مهربان به تمام مسلمانان این توفیق را عنایت فرماید تا از این مکر و فریب دشمنان آگاه شده واز دام آنها نجات یابند .

 آمین یا رب العالمین.

دجــــــــال و فتنه هایش



آمدن دجال و کشته شدن آن توسط عیسی علیه السلام


(قسمت اول)

 

جریان دجال و همچنین فرود آمدن عیسی علیه السلام از آسمان ها و گشته شدن دجال توسط عیسی علیه السلام مفصلا در روایت ابوامامه رضی الله عنه آمده است که استاد محمد ناصرآلبانی رحمه الله آن را تحقیق و تخریج نموده و مطالب اضافه ای که در این باره در روایات صحیح دیگر صحابه رضی الله عنهم آمده را نیز برآن اضافه نموده و آنها سلسله وار بیان نموده است که ما در زیرترجمه فارسی آن را برای خوانندگان عزیز و گرامی بیان خواهیم نمود.

 

ابوامامه رضی الله عنه می فرماید: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:

1- ای مردم همانا فتنه ای بر روی زمین از زمانی که الله آدم را آفریده بزرگ تر از فتنه دجال نبوده است .

2- وهمانا الله عزوجل هیچ پیامبری را نفرستاده مگر اینکه آن پیامبر؛ امتش را از دجال ترسانده (و از فتنه های او بر حذر داشته) است.

3- و من آخرین پیامبرهستم و شما (امت محمدی) آخرین امت هستید.

4- ویقینا او(یعنی دجال) در میان شما بیرون خواهد شد.

5- لذا اگر(دجال) بیرون شد و در حالی که من در میانتان بودم، پس من مدافع هر مسلمانم( یعنی با او مقابله خواهم نمود)، و اگر بعد از( وفات) من بیرون شد پس هر کس باید از خودش دفاع کند، و الله جانشین من بر هر مسلمان است.

6- و قطعا او از منطقه ای در میان شام و عراق بیرون می شود و به چپ و راست رفته فساد می کند، ای بندگان الله (در آن زمان بر اسلامتان) پایدار بمانید (یعنی: فریب او را نخورید).


7- همانا من دجال را برایتان به گونه ای توصیف می کنم که هیچ پیامبری قبل از من توصیف و بیان ننموده است:

8 - همانا او در ابتداء می گوید: من (دجال) پیامبرهستم و در حالی که بعد از من (محمد صلی الله علیه و آله وسلم) دیگر پیامبری نیست.

9- سپس او دو باره می گوید: من (دجال) پروردگارشما هستم ودر حالی که شما پروردگارتان را نمی بینید تا اینکه به میرید(یعنی الله را در دنیا نمی بینید و در آخرت می بینید)

10- و همانا دجال یک چشم است و قطعا پروردگارتان یک چشم نیست.

11- و همانا در میان چشمان وپیشانی او: کافر نوشته شده است (یعنی اینکه دجال کافراست)

12- وهر مسلمانی که نوشتن می داند و یا نمی داند(یعنی باسواد و بی سواد؛ کلمه کافری که در میان چشمان دجال نوشته است را) می تواند بخواند.

13- و همانا از فتنه های دجّال این است؛ که بهمراه او باغ وآتشی است که آتش او در حقیقت باغی و باغ او در حقیقت آتشی است.

14- لذا هر کس با آتش او آزمایش شد(یعنی دجال او را در آتشش انداخت) پس او از الله کمک بخواهد وآیات ابتدائی سوره کهف را بخواند.

15- پس (در آن وقت است که) آتشش بر آن فرد سرد و سالم می گردد همانگونه که آتش بر ابراهیم (علیه السلام) سرد و سالم گشت.

16- و همانا از فتنه هایش این است؛ که به بادیه نشینی می گوید: تو به من بگو اگر من پدر و مادرت را زنده نمودم؛ آیا گواهی می دهی که من پروردگار توام؟ او می گوید: بله . در آن وقت دوشیطان به شکل پدر و مادر آن بادیه نشین نمایان می گردند، و سپس می گویند: ای پسرما از او پیروی کن؛ زیرا او پروردگار تو است.

17- وهمانا از فتنه هایش این است؛ که برفردی مسلط شده او را (بطریق زیر) می کشد.

18- بدین گونه که آن فرد را با ارّه ای دو نیم می کند (و آن فرد دو تکه شده بر زمین می افتد) ، سپس خطاب به مردم می گوید: به این بنده ام؛ نگاه کنید الآن او را زنده می کنم؛ سپس او گمان می کند که علاوه از من پروردگار دیگری دارد سپس الله تعالی آن فرد را زنده می کند و (دجال) خبیث به او می گوید: پروردگار تو کیست آن فرد می گوید: پروردگار من الله است و تو دشمن الله هستی و تو دجال هستی، و سوگند به الله؛ آگاهیم نسبت به تو هیچ وقت از امروز بیشتر نبوده است (یعنی امروز از همه وقت یقینم بیشتر شده که تو دجال هستی).

19- و همانا از فتنه هایش این است؛ که به آسمان دستور می دهد که باران به بارد و آسمان می بارد ، و به زمین دستور می دهد که گیاه برویاند (وزمین می رویاند)

20- وهمانا از فتنه هایش این است ؛ که بر منطقه ای گذرمی کند و اهل آن منطقه او را دروغ گو می پندارند و قبولش نمی کنند، بعد از رفتنش تمام حیوانات اهل آن منطقه هلاک و نابود می شوند.

21- و همانا از فتنه هایش این است؛ که بر منطقه ای گذرمی کند و اهل آن منطقه او را تأیید می کنند واو را راستگو می پندارند، (دجال) به آسمان دستور می دهد که (بر آن منطقه)  باران به بارد و آسمان باران می بارد ، و به زمین (آن منطقه) دستور می دهد که گیاه برویاند وزمین گیاه می رویاند،(گیاهان آنقدر زیاد می شوند) تا اینکه همان شامگاه که حیوانات شان به خانه باز می گردد از همه وقت چاق تر،سیرتر و پستانها آنها پر شیر تر است .


ادامه دارد....