۩۩۩ تزکیه و تعلیم از دیدگاه اهل سنّت ۩۩۩

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمْ الْکِتَابَ وَ ....

۩۩۩ تزکیه و تعلیم از دیدگاه اهل سنّت ۩۩۩

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمْ الْکِتَابَ وَ ....

فضیلت زیاد رفع الیدن در نماز را از دست ندهید

         فضیلت زیاد رفع الیدن در نماز را از دست ندهید


عن عقبة بن عامرقال قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم : یکتب فی کل إشارة یشیر الرجل [ بیده ] فی صلاته عشر حسنات ؛ کل إصبع حسنة

یعنی : عقبه بن عامر رضی الله عنه می فرمایند : رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: برای هر رفع الیدینی که فرد در نمازش انجام می دهد ده نیکی نوشته می شود یعنی برای هر انگشت یک نیکی نوشته می شود.

این حدیث را استادآلبانی رحمه الله درسلسله احادیث صحیحه شماره (3286) تحیق و بررسی نموده و سپس فرموده که سند این حدیث صحیح است .

استاد آلبانی رحمه الله بر این حدیث تبصره زده می گوید: بعضی از بزرگواران در فهم این حدیث دچار اشتباه شده اند و فکر نمودند که مراد از اشاره در این حدیث اشاره و حرکت دادن انگشت سبابه در تشهد نماز است و برای هر حرکتش ده نیکی نوشته می شود ، این یک وهم محض است زیرا در این حدیث آمده (بیده) یعنی بادست و نیامده (باصبعه) یعنی با انگشت، بهمین خاطر است که امام بیهقی این حدیث را در باب رفع الیدین فی الصلاة این روایت را آورده است .

آری نکته دیگری که دلالت بر این داردکه مراد از این حدیث (رفع الیدین) در نماز است و نه اشاره با سبابه در تشهد این است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در آخر حدیث فرمودند برای هر انگشت یک نیکی ،اگر مراد اشاره در تشهد می بود باید می گفتند برای هر بار اشاره یک نیکی نوشته می شود

آداب و مســــــــائل اعتـــــــــــــــکاف

برادرعزیز وگرامی چنین بیان داشته اند:

سلام علیکم
حالا که لیالی مبارکه قدر و اعتکاف است مقداری از فضایل وآداب وروش صحیح اعتکاف توضیح بفرمایید  الله متعال به شما جزای خیر بدهد.


در جواب این برادر عزیز و گرامی عرض شود و علیکم السلام ورحمة الله و برکاته برادر عزیز و گرامی؛ درمیان مسلمانان مرسوم است که عموما در ده اخیر رمضان در مساجد اعتکاف می نمایند و روزو شب های اخیر ماه رمضان را به عبادت در مساجد سپری می کنند، واما در باره فضیلت اعتکاف هیچ حدیث صحیحی در روایات اهل سنت نیامده است ولی جایز بودن اعتکاف در قرآن و احادیث صحیح بثبوت رسیده است .

الله متعال در قرآن می فرماید: (....وَلا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ .......) (سوره بقره آیه :187)

یعنی در حالی که در مساجد معتکف هستید با خانمهایتان همبستری و جماع ننمایید.

و در احادیث صحیح آمده که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ده اخیر را در مسجد النبی به اعتکاف می نشستند و شب و روزهای این دهه را به عبادت و راز و نیاز با الله متعال سپری می کردند.


ناگفته نماند کسی که اعتکاف می کند برایش مستحب است که به نماز، تلاوت قرآن، تسبیح واذکار،دعاء ویادگیری علم خود را مشغول سازد و با این امور دوران اعتکاف خویش را سپری کند و ازگفتار و اعمال ناشایست خودش را کاملا بدور بدارد تا اینکه از دهه مبارکه که شب قدر نیز درآن وجود دارد استفاده بهینه را در راستای تزکیه نفس خویش برده باشد.


وبرای فرد معتکف بیرون شدن از مسجد برای قضای حاجت و دیگر امور ضروری جایز و مباح می باشد و اما بدون نیاز از مسجد بیرون شدن و یا با همسر همبستر شدن وجماع نمودن در دوران اعتکاف باعث بطلان اعتکاف فرد خواهد گشت .


واما نکته قابل ذکردر باره اعتکاف این است که در میان علماء دراین باره که در کدام مسجد اعتکاف جایز است اختلاف نظر وجود دارد بعضی از علماء بر این باورند که در هر مسجد می شود اعتکاف نمود ولی برخی دیگر بر این باورند که در مسجد جامع باید اعتکاف نمود و سعید بن مسیب رحمه الله بر این باور است که فقط در مسجد النبی می شود اعتکاف نمود، ولی گروهی از علماء بر این باورند که فقط در سه مسجد از مساجد دنیا که همان ( مسجد الحرام ،مسجد النبی و مسجد الاقصی) باشد اعتکاف جایز است و در دیگر مساجد اعتکاف جایز نیست بنده با این دسته از علماء موافقم و دلیل این دسته از علماء از قرار زیر می باشد:

این گروه از علماء می گویند الله متعال در قرآن فرموده: (....وَلا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ .......) (سوره بقره آیه :187)

یعنی در حالی که در مساجد معتکف هستید با خانمهایتان همبستری و جماع ننمایید.

این دسته ازعلماء می گویند (مساجد) در این آیه مطلق آمده و تمام مساجد دنیا را شامل می شود ولی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم این آیه را خاص نموده اند و فرموده اند:-

( لا اعتکاف إلا فی المساجد الثلاثة) یعنی اعتکافی نیست مگر در سه مسجد (یعنی: مسجد الحرام ،مسجد النبی و مسجد الاقصی) این حدیث در سلسله احادیث صحیحه آلبانی شماره 2786 تخریج و تحقیق شده و این حدیث بر شرط شیخین می باشد.

 

و در روایتی دیگر چنین آمده: قال حذیفة لعبد الله [ یعنی ابن مسعود رضی الله عنه ] : [ قوم ] عکوف بین دارک ودار أبی موسى لا تغیر [ وفی روایة : لا تنهاهم ] ؟ وقد علمت أن رسول الله صلى الله علیه وسلم قال : لا اعتکاف إلا فی المساجد الثلاثة ، فقال عبد الله : لعلک نسیت وحفظوا ، أو أخطأت وأصابوا

حذیفه رضی الله عنه به عبد الله بن مسعود رضی الله عنه گفت: افرادی در میان منزل تو ومنزل ابوموسی در اعتکاف نشته اند و توآنها را تغییر نمی دهی و در روایت دیگر آمده که آنها را ممانعت نمی کنی و در حالی که می دانی که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: اعتکافی نیست مگر در سه مسجد (یعنی: مسجد الحرام ،مسجد النبی و مسجد الاقصی) عبدالله بن مسعود رضی الله عنه در جواب گفت: شاید تو فراموش کردی و آنها بیاد دارند و یا تو اشتباه نمودی و آنها درست انجام می دهند.

این روایت را نیزاستاد آلبانی رحمه الله در سلسله احادیث صحیحه  6/667 تخریج و تحقیق نموده و فرموده سند این حدیث بر شرط شیخین است .

 

و در روایت سومی چنین آمده است: جاء حذیفة إلى عبد الله فقال : ألا أعجبک من قومک عکوف بین دارک ودار الأشعری ، یعنی المسجد ، قال عبد الله : ولعلهم أصابوا وأخطأت ، فقال حذیفة : أما علمت أنه : لا اعتکاف إلا فی ثلاثة مساجد . فذکرها ، وما أبالی أعتکف فیه أو فی سوقکم هذه [ وکان الذین اعتکفوا – وعاب علیهم حذیفة - فی مسجد الکوفة الأکبر

یعنی : حذیفه رضی الله عنه به نزد عبد الله بن مسعود رضی الله عنه آمد وگفت: آیا از افردی تعجب نمی کنی که در مسجد میان منزل تو ومنزل ابوموسی در اعتکاف نشته اند عبدالله بن مسعود گفت: شاید که آنها کار درستی را انجام می دهند و تو در اشتباهی، حذیفه گفت: مگر نمی دانی که اعتکافی نیست مگر در سه مسجد (یعنی: مسجد الحرام ،مسجد النبی و مسجد الاقصی) و سپس حذیفه گفت: برای من فرقی ندارد که من در این مسجد اعتکاف کنم و یا اینکه در این بازارتان (روای می گوید: این افراد در مسجد جامع و بزرگ کوفه در اعتکاف نشته بودند).

این را روایت را نیز استاد آلبانی در سلسله احادیث صحیحه6/669 تحقیق و بررسی نموده و فرموده که راویان این حدیث راویان شیخین اند ولی ابراهیم نخعی که از حذیفه روایت می کند او را در نیافته است .

 

آنچه از گفتگوی عبد الله بن مسعودو حذیفه رضی الله عنهما معلوم می شود امورزیر است :

1- عبد الله بن مسعود رضی الله عنه بر این باور بودند که اعتکاف در غیر مساجد سه گانه نیز صحیح است .

2- حذیفه رضی الله عنه بر این باور بودند که اعتکاف فقط در مسجد الحرام ،مسجد النبی و مسجد الاقصی جایز است و در دیگر مساجد جایز نیست .

3- حذیفه رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شنیده اند که فقط در این سه مسجد اعتکاف جایز و در دیگر مساجد جایز نیست .

4- ابن مسعود رضی الله عنه این حدیث را نشنیده بودند و به همین خاطر با شاید جواب دادند زیرا اگر حدیث دیگری در این باره می بود ابن مسعود رضی الله عنه آن را ذکر می کردند.

 

والله اعلم

توضیح روایت خانه عایشه رضی الله عنها

برادر بزرگواری چنین بیان داشته اند:

سلام علیکم

بنده نیز به یک شبهه در مورد عایشه صدیقه ( رضی الله عنها) برخوردم خواهش میکنم جواب بدهید.
آیا در کتاب بخاری نوشته شده که خانه عایشه ( رضی الله عنها) مرکز فتنه است؟

در جواب این برادر عزیز اولا باید گفت: وعلیکم السلام ورحمة الله و برکاته وسپس باید عرض نمود که هر گز نه در صحیح بخاری و نه در هیچ کتب حدیثی دیگری از کتب اهل سنت چنین روایتی یافت نمی شود که در آن آمده باشد که والعیاذ بالله رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرموده باشند که خانه عایشه رضی الله عنها مرکز فتنه است.

شاید این شبهه ای که برای برادر عزیزو گرامی مان پیش آمده از روایتی باشد که در صحیح بخاری و بعضی دیگر از کتب حدیثی آمده که بنده در سطورآینده به توضیح و تشریح آن خواهم پرداخت .

اصل روایت این چنین است:

 در صحیح بخاری ( کتاب فرض الخمس) باب ما جاء فی بیوت ازواج النبی صلی الله علیه و آله وسلم،ومانسب من البیوت الیهن حدیث شماره (3104)ازعبدالله بن عمر بن الخطاب رضی الله عنه چنین روایت شده است که ایشان فرمودند:

( قام النبی صلى الله علیه وآله وسلم خطیبا فأشار نحو مسکن عائشة فقال : ( ها هنا الفتنة - ثلاثا - من حیث یطلع قرن الشیطان )

ترجمه : پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم برای سخنرانی بلند شده و به سمتی که خانه عایشه در آن سو است اشاره کرده فرمودند: فتنه اینجاست فتنه اینجاست فتنه اینجاست ازآنجا شاخ شیطان طلوع می کند.

این روایتی است که برادر عزیز و گرامی ما را؛ به شک وشبهه انداخته است برادر عزیزو دوست گرامی هرکس که اندک به زبان عربی آگاهی و اطلاع داشته باشد خوب می داند که معنای این حدیث چیست؟ زیرا در این حدیث آمده (فأشار نحو مسکن عائشة) یعنی به سمتی که خانه عایشه در آن سو است اشاره کردند . ودر این حدیث نیامده (فأشار الی مسکن عائشة) یعنی بسوی خانه عایشه رضی الله عنها اشاره کردند. واین دو جمله باهم بسیار فرق دارند.

برای بهتر واضح شدن به این مثال توجه فرمایید : اگر من بگوییم که فلان فرد به سمتی رفت که در آن سمت منزل شما قراردارد شما از این جمله من چه می فهمید؟ آیا این را می فهمید که فلان فرد به خانه شما رفته است؟ و یا نه؛ این را می فهمید که فلان فرد به سمتی رفته که در آن سمت خانه شما قراردارد؟ حالا اگر خانه شما در سمت مشرق باشد شما از جمله من این را خواهید فهمید که فلانی به سمت مشرق رفته است و هر گز این را نمی فهمی که فلانی به خانه شما رفته است .

در این حدیث نیز همین آمده که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به سمتی اشاره نموده اند که در آن سمت خانه عایشه رضی الله عنه قرارداشته است و آن سمت مشرق بوده است چنانچه در روایت دیگر صحیح بخاری شماره (3037)از خود عبد الله بن عمررضی الله عنهما که روای حدیث بالا است چنین آمده است : رَأَیْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یُشِیرُ إِلَى الْمَشْرِقِ فَقَالَ هَا إِنَّ الْفِتْنَةَ هَا هُنَا إِنَّ الْفِتْنَةَ هَا هُنَا مِنْ حَیْثُ یَطْلُعُ قَرْنُ الشَّیْطَانِ .

یعنی : من رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را دیدم که به سمت مشرق اشاره نموده می فرماید: همانا فتنه اینجاست ،همانجای که شاخ شیطان طلوع می کند .

ودر روایت دیگر صحیح بخاری حدیث شماره (979) از روای حدیث بالا یعنی عبدالله بن عمررضی الله عنهم چنین آمده است:

 قَالَ:اللَّهُمّ بَارِکْ لَنَا فِی شَامِنَا وَفِی یَمَنِنَا قَالَ قَالُوا وَفِی نَجْدِنَا قَالَ قَالَ اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی شَامِنَا وَفِی یَمَنِنَا قَالَ قَالُوا وَفِی نَجْدِنَا قَالَ قَالَ هُنَاکَ الزَّلَازِلُ وَالْفِتَنُ وَبِهَا یَطْلُعُ قَرْنُ الشَّیْطَانِ.

یعنی (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: بارالهی در شام ما و یمن ما برکت عنایت فرما، (صحابه) گفتند: و در نجد ما، (بازهم رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: بارالهی در شام ما و یمن ما برکت عنایت فرما ، (صحابه) گفتند: و در نجد ما، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند:آنجا تکانها وفتنه هاست و در آنجا شاخ شیطان طلوع می کند.

حالااگر خوب دقت نماییم راوی این هر سه روایت یک نفر است که همان عبدالله بن عمر رضی الله عنهما باشد و هر سه روایت یک جریان را بیان می کند در روایت اول به سمت آن فتنه اشاره شده و درروایت دوم سمت آن فتنه که همان مشرق باشد معین شده و در روایت سوم مکان آن فتنه و جای که شاخ شیطان طلوع خواهد نمود که همان نجد عراق باشد تعیین شده است.

لذا این روایت هیچ ربطی به عایشه صدیقه رضی الله عنها ندارد.

واما اینکه چراامام بخاری این حدیث را در( کتاب فرض الخمس، باب ما جاء فی بیوت ازواج النبی صلی الله علیه و آله وسلم،ومانسب من البیوت الیهن) آورده است ؟

در جواب باید گفت: هر کس اندک سرکاری با صحیح بخاری داشته باشد این را به خوبی می داند که امام بخاری رحمه الله عموما یک حدیث را تکرار نموده و از الفاظی که در آن آمده استنباط های متفاوت و گوناگون می نماید ودر این باب از آن این اسنتباط را نموده که خانه و منزل گرچه مال شوهر است ولی گاهی به زن نیز نسبت داده می شود ،شما اگر به ترجمه عنوان باب توجه کنید این مطلب را خوب خواهید فهمید (باب ما جاء فی بیوت ازواج النبی صلی الله علیه و آله وسلم،ومانسب من البیوت الیهن) یعنی باب آنچه در باره خانه های همسران پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آمده است واینکه خانه ها به همسران رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نسبت داده شده است، و این اسنتباط را امام بخاری از لفظ (مسکن عایشه) نموده است،لذا امام بخاری این حدیث را در این باب به همین خاطر آورده است نه بخاطر این که والعیاذ بالله خانه عایشه صدیقه رضی الله عنها مرکز فتنه است واما چون اصل این حدیث در باره فتنه سمت مشرق است امام بخاری همین حدیث را در (کتاب الفتن ،باب قول النبی صلی الله علیه و آله وسلم الفتنة من قبل المشرق ،حدیث شماره (7092 و 7093و 7094) آورده است. .

نکته آخراینکه جمله (فأشار نحو مسکن عائشة) سخن رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نیست ، سخن روای است که روایت بالمعنی نموده است به همین خاطر است که در روایت دیگر آمده که (یُشِیرُ إِلَى الْمَشْرِقِ) و دروایت دیگری آمده (وهومستقبل المشرق).

سخن پایان این است که ما نباید بنا بر تأویل و توجیح نادرست بعض احادیث ،همسران رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم که قرآن آنها را به عنوان مادران اهل ایمان یاد نموده را بد نام نموده و به آنها توهین نماییم زیرا با این کار بجزناراضی الله متعال ،رنجاندن عموم مسلمانان و شاد نمودن دشمنان دین دیگر نتیجه ای بدست نخواهیم آورد.

آخر چطور رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم خانه عایشه رضی الله عنها را مرکز فتنه معرفی می نماید و سپس تا آخر عمرمبارک خویش با این زن زندگی می کند و او را طلاق نمی دهد و یا اینکه دستورتروروقتل کسی که باعث فتنه می گردد را صادر نمی کند؟!!

آخر چطوردر مرکز این فتنه بعدا به اشاره خود رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و مشوره صحابه رضی الله عنهم در آن خانه دفن می شوند؟!!

آخر چطور رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در آخرین روزهای زندگی اشارة می گوید مرا در خانه عایشه رضی الله عنها ببرید؟!!

آخر چطور رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم آبروی ناموسش را در جلوی مردم می ریزد؟!!

آخر چطور رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در حضور مردم و در حالی که در میان آنان منافقینی که از سرسخت ترین دشمنان اسلام بودند نیز حضور دارند؛ به همسرش ناسزا می گوید؟!!

آخردوستان اندکی به آیات زیر توجه دهید تا جایگاه زنان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بهتر واضح گردد:

1- النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ) الأحزاب: 6)

ترجمه : پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) از مؤمنین به خودشان حق دارتر است و همسران او مادران مسلمانان اند.

 2- یَا نِسَاء النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء ( الأحزاب: 32 )

ترجمه: ای زنان پیامبر(صلی الله علیه و اله وسلم) شما همانند هر یک از زنان (معمولی ) نیستید (یعنی : جایگاه شما بالاتر از همه هست)

 3- الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ(النور 26)

ترجمه : زنان ناپاک برای مردان ناپاک است،ومردان ناپاک برای زنان ناپاک است، و زنان پاکیزه برای مردان پاکیزه و مردان پاکیزه برای زنان پاکیزه است .

آری پاک ترین مرد تاریخ محمد صلی الله علیه و آله وسلم بوده لذا زنانش نیز پاکترین زنان تاریخ اند.

مضرات دروغگوئی و حسادت

                                 مضرات  دروغگوئی  

 

 

1- دروغگوئی از بزرگترین گناهان است.

2- دروغگوئی باعث بی آبروئی می گردد.

3- دروغگوئی باعث شرمندگی می گردد.

4- دروغگوئی باعث خورد شدن شخصیت فرد می گردد.

5- دروغگوئی باعث بی اعتبار شدن فرد می گردد.

6- دروغگوئی باعث از دست دادن دوستان می گردد.

7- دروغگوئی باعث شرمندگی می گردد.

8- دروغگوئی باعث ناراحتی افراد جامعه می گردد.

9- دروغگوئی باعث ناراضی الله متعال می گردد.

10- دروغگوئی باعث نفاق می گردد.

11- دروغگوئی باعث ازیاد شدن دشمنان فرد می گردد.

12-دروغگوئی باعث شکست خوردن در زندگی می گردد.

13-دروغگوئی باعث از دست دادن خانواده و اقوام می گردد.

14-دروغگوئی باعث از بین رفتن خیر و برکت در زندگی  

می گردد.

به خاطر تمام این مضرات و دها مضرات دیگردروغگوئی است  

که اسلام از دروغگوئی ممانعت نموده و رسول الله صلی الله علیه 

 وآله وسلم دروغگوئی را از صفات منافقین و از بزرگترین 

 گناهان کبیره شمرده است . 

  

 

حسادت با انسان چه می کند؟!   

 

 

1- انسان را نسبت به واقعیت های کر و کور می گرداند.

2- انسان را دشمن انسان و انسانیت می گرداند.

3- انسان را وادار به غیبت می کند.

4- انسان را مجبور به تهمت زدن به دیگران می کند.

5- ازانسان یک دروغگو می سازد.

6- انسان را از درون می سوزاند و نابود می کند.

7- انسان را وادار به جنایت می کند.

8- به جامعه ضررمی رساند.

9- باعث غم و اندوه فرد می شود.

10- باعث ناشکری می شود.

11- باعث از دست دادن دوستان می شود.

12- باعث اضافه شدن دشمنان می شود.

13- باعث از دست دادن خانواده و اقوام می گردد.

14- باعث رضامندی و خشنودی شیطان می گردد.

15- باعث خشم الله متعال می گردد.

به خاطراین همه مضرات است که الله مهربان در سوره فلق  

می فرماید: (وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ) یعنی: و از شر حسود  

زمانی که حسادت می ورزد (به الله متعال پناه ببرید).

خلفاء راشدین رضی الله عنهم را بهتر بشناسیم

             

         ابوبکر رضی الله عنه کیست؟  

  

 

ابوبکر رضی الله عنه : 

1- اولین مردی است که مشرف به اسلام شده است. 

2- از مهاجرین اولین بوده است. 

3- پدرخانم رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بوده است.

4- پدرعایشه صدیقه رضی الله عنها است.

5- یارغارورفیق هجرت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم  

بوده است .

6- اولین خلیفه مسلمین بوده است.

7- از بشارت داده شدهای به بهشت است.

8- کسی است که الله متعال در قرآن گفته از او راضی است.

9- دوست رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بوده است.

10-رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم او را صدّیق (راستگو) 

 نامیده است .

11 - رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم او را عتیق (نجات  

یافته و آزاد شده از آتش جهنم) نامیده است .

12- قبرش در پهلوی قبر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم   

قرار دارد.

13- بگفته رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم همراه پیامبر  

صلی الله علیه و آله وسلم در بهشت خواهد بود. 

۱۴-رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در آخر عمرمبارک 

 پشت سرایشان نماز خواندند.  

 

    عمر بن خطاب رضی الله عنه را بهتر بشناسیم 

 

 

اگر از من پرسیده شود عمر بن خطاب رضی الله عنه کیست؟ 

 در جواب خواهم گفت:

1- او پدر خانم رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم است.

2- او داماد علی بن ابی طالب رضی الله عنه است .

3 - او داماد فاطمه رضی الله عنها است.

4- او شوهرام کلثوم دختر علی بن ابی طالب رضی الله عنهم است.

5-او کسی است که الله متعال در قرآن از او اظهار رضایت نموده 

 است.

6-او کسی است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم گفته  

که (فاروق) یعنی (جدا کننده حق از باطل) است.

7- او پدر حفصه رضی الله عنها است.

8- او خلیفه دوم مسلمین بوده است .

9- او کسی است که در تأیید گفتار او آیات قرآن نازل می شده.

10-او کسی است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم  

در باره او گفته است که از کوچه ای که عمر (رضی الله عنه) 

گذر کند شیطان گذر نمی کند. 

11-او کسی است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم او 

 رابشارت به بهشت داده است .

12-اوکسی است که ایران، فلسطین و بسیاری از سرزمین های 

 جهان اسلام درزمان خلافت او فتح شده است. 

13-او مشاور رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بوده است.

14- او وزیرخلیفه اول ابوبکر صدیق رضی الله عنه بوده است.

15-او کسی است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در باره 

 اش گفته که الله حق را بر زبان عمر (رضی الله عنه) قرار  

داده است.

16-او کسی است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در باره 

 اش فرموده: که اگر بعد از من پیامبری می بود او عمر بن خطاب 

 (رضی الله عنه) می بود.

17-اوکسی است که در خانه پیامبر و در جوار پیامبر صلی الله 

 علیه و آله وسلم قبر شده است .

18- او کسی است که در قیامت همراه رسول الله صلی الله علیه  

و آله وسلم در بهشت خواهد بود.

19- او کسی است که علی بن ابی طالب رضی الله عنه نام  

یکی ازفرزندانش را به نام او گذاشت.

20- او کسی است که در زمان خلافتش علی بن ابی طالب  

رضی الله عنه مشاورش بود. 

21- او کسی است که تاریخ اسلامی را از اول هجرت  

رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شروع واعتبار نمود. 

۲2- و در آخر به دست ابولؤلؤ مجوسی ملعون بشهادت رسیده و 

 دارفانی راوداع گفتند (رضی الله عنه) . 

 

     آیا عثمان بن عفان رضی الله عنه را می شناسید؟ 

 

بله عثمان بن عفان رضی الله عنه را خوب می شناسم : 

1- اوداماد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بوده است .

2- او شوهر رقیه دختر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم  

بوده است .

3- او شوهر ام کلثوم دختر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم 

 بوده است .

4- او کسی است که خدیجه دختر خویلد همسر رسول الله صلی  

الله علیه و آله وسلم؛ مادر خانمش بوده است.

5- او کسی است که علی بن ابی طالب رضی الله عنه باجناق  

وی بوده است .

6- اوکسی است که فاطمه زهراء رضی الله عنها ؛خواهر خانمش 

 بوده است.

7- او تنها کسی است که با دو دختر رسول الله صلی الله علیه و  

آله وسلم ازدواج نموده است.

8- او کسی است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم او  

را بشارت به بهشت داده است.

9- اوکسی است که الله متعال در قرآن از او اظهار رضایت  

نموده است.

10 - او کسی است که به حبشه و مدینه هجرت نموده است.

11- او سومین خلیفه مسلمین بوده است.

12- او جامع قرآن بوده است .

13- او کسی است که زمان حمله شورشیان بر او ؛حسن و  

حسین رضی الله عنهما از او دفاع نموده و نگهبانی می دادند.

14- او کسی است که راضی شد به شهادت برسد؛ ولی دستور  

به جنگ با شورشیان در مدینه را صادر نکرد.

15- وی در آخر عمر به دست شورشیان و منافقان ؛ در حال 

 تلاوت قرآن ودر خانه خویش در مدینه منوره به شهادت رسیده  

و در گورستان بقیع دفن شدند (رضی الله عنه).  

 

 

 

         علی بن ابی طالب رضی الله عنه را بهتر بشناسیم  

 

اگر دوست دارید که علی بن ابی طالب رضی الله عنه را بهتر 

 بشناسید به نکات زیر خوب توجه نمایید و اگر قبول ندارید در 

 باره تک تک آنها تحقیق نمایید:

1- اواولین بچه ای بود که در سن کوچکی مشرف به اسلام شد.

2- او پسر عموی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بوده است.

3- او داماد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بوده است .

4- او داماد خدیجه بنت خویلد رضی الله عنها بوده است.

5- او شوهر فاطمه زهراء رضی الله عنها بود است .

6- او پدر حسن و حسین رضی الله عنهما بوده است .

7- او خلیفه چهارم مسلمین بوده است .

8- او کسی است که با فرقه ضاله خوارج جنگیده و آنها را  

شکست داده است .

9- او با جناق عثمان بن عفان رضی الله عنه بوده است .

10- اوپدر خانم عمر بن خطاب رضی الله عنه بوده است .

11- او مشاورابوبکر عمر و عثمان (رضی الله عنهم) سه خلیفه 

 پیش از خود بوده است.

12- او کسی است که الله تعالی در قرآن ازاو اظهار رضایت 

 نموده است .

13- او فاتح خیبربوده است .

14- او کسی است که در شب هجرت رسول الله صلی الله علیه  

و آله وسلم بر بستر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم خوابیده 

 است. 

15- او کسی است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در باره 

 اش فرمودند: هرکس مرا دوست دارد علی را دوست بدارد.

16- او کسی است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در باره 

 اش فرمودند:  الله و رسولش او را دوست می دارند.

17- او نماینده رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در اعلان 

 برائت ازمشرکین بوده است .

18- او کسی است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در باره 

 اش گفته : تو برای من همانند ؛هارون برای موسی هستی ولی  

بعد از من پیامبری نیست .

19- او کسی است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم او را 

 بشارت به بهشت داده است.

20- او کسی است که در بهشت همراه رسول الله صلی الله علیه 

 و آله وسلم خواهد بود.

21- او کسی است که بگفته رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم 

 دوستی با او نشانی ایمان و دشمنی باو نشانی نفاق است .

22- او کسی است که بگفته رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم 

 دوگروه در باره او هلاک می شوند :

أ) کسانی که در محبت به او افراط و زیاد روی می کنند.

 ب) کسانی که با او دشمنی و عداوت می کنند.

23- وی در آخر عمر درشهرکوفه عراق به دست ابن ملجم مرادی 

 ملعون به شهادت رسیده و در همان شهر دفن شدند.  

(رضی الله عنه)

ابوبکر رضی الله عنه کیست؟

 

 

                     ابوبکر رضی الله عنه کیست؟   

 

ابوبکر رضی الله عنه : 

1- اولین مردی است که مشرف به اسلام شده است. 

2- از مهاجرین اولین بوده است. 

3- پدرخانم رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بوده است.

4- پدرعایشه صدیقه رضی الله عنها است.

5- یارغارورفیق هجرت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم  

بوده است .

6- اولین خلیفه مسلمین بوده است.

7- از بشارت داده شدهای به بهشت است.

8- کسی است که الله متعال در قرآن گفته از او راضی است.

9- دوست رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بوده است.

10-رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم او را صدّیق (راستگو) 

 نامیده است .

11 - رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم او را عتیق (نجات  

یافته و آزاد شده از آتش جهنم) نامیده است .

12- قبرش در پهلوی قبر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم   

قرار دارد.

13- بگفته رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم همراه پیامبر  

صلی الله علیه و آله وسلم در بهشت خواهد بود. 

۱۴-رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در آخر عمرمبارک 

 پشت سرایشان نماز خواندند. 

اوقات افطاری و سحری شهرستان تربت جام

اوقات افطاری و سحری شهرستان تربت جام  

 

برای 

 

ماه مبارک رمضان 1432هجری قمری  

 

خدمت تمام روزه داران عزیز سلام عرض نموده بعد از عرض 

سلام باید گفت که پایان سحری همان وقت اذان صبح است و وقت افطار شرعی با غروب آفتاب شروع می شودولی برای احتیاط دودقیقه بعد از غروب آفتاب افطار نمایید، 

 امیدوارم که الله مهربان نماز ،روزه وسایر عبادت شما را  

در این ماه مبارک و در سایر ماهای سال مورد قبولیت  

درگاه خویش قرار دهد . آمین . 

 

ایام هفته

روز

اذان صبح

طلوع خورشید

اذان ظهر

غروب خوشید

 دوشنبه 10 مرداد

1

03:57

05:35

  

12:34

7:31

سه شنبه

۱۱ مرداد

2

۵۸ : ۰۳

۳۶ : ۰۵

۳۴ : ۱۲

۳۰ : 7

چهارشنبه۱۲ مرداد

3

۵۹ : ۰۳

۳۷ : ۰۵

۳۴ : ۱۲

۲۹ : 7

پنجشنبه ۱۳ مرداد

4

۰۱ : ۰۴

۳۸ : ۰۵

۳۴ : ۱۲

۲۸ : 7

جمعه ۱۴ مرداد

5

۰۲ : ۰۴

۳۸ : ۰۵

۳۴ : ۱۲

۲۷ : 7

شنبه ۱۵ مرداد

6

۰۳ : ۰۴

۳۹ : ۰۵

۳۳ : ۱۲

۲۶ : 7

یکشنبه ۱۶ مرداد

7

۰۴ : ۰۴

۴۰ : ۰۵

۳۳ : ۱۲

۲۵ : 7

دوشنبه ۱۷ مرداد

8

۰۵ : ۰۴

۴۱ : ۰۵

۳۳ : ۱۲

۲۴ : 7

سه شنبه ۱۸ مرداد

9

۰۶ : ۰۴

۴۲ : ۰۵

۳۳ : ۱۲

۲۳ : 7

چهارشنبه۱۹ مرداد

10

۰۷ : ۰۴

۴۲ : ۰۵

۳۳ : ۱۲

۲۲ : 7

پنجشنبه ۲۰ مرداد

11

۰۸ : ۰۴

۴۳ : ۰۵

۳۳ : ۱۲

۲۱ : 7

جمعه ۲۱ مرداد

12

۱۰ : ۰۴

۴۴ : ۰۵

۳۳ : ۱۲

۲۰ : 7

شنبه ۲۲ مرداد

13

۱۱ : ۰۴

۴۵ : ۰۵

۳۲ : ۱۲

۱۹ : 7

یکشنبه ۲۳ مرداد

14

۱۲ : ۰۴

۴۵ : ۰۵

۳۲ : ۱۲

۱۸ : 7

دوشنبه ۲۴ مرداد

15

۱۳ : ۰۴

۴۶ : ۰۵

۳۲ : ۱۲

۱۶ : 7

سه شنبه ۲۵ مرداد

16

۱۴ : ۰۴

۴۷ : ۰۵

۳۲ : ۱۲

۱۵ : 7

    رمضان بهارعبادت بر تمام روزه داران مبارک باد

چهارشنبه۲۶ مرداد

17

۱۵ : ۰۴

۴۸ : ۰۵

۳۲ : ۱۲

۱۴ : 7

پنجشنبه ۲۷ مرداد

18

۱۶ : ۰۴

۴۸ : ۰۵

۳۱ : ۱۲

۱۳ : 7

جمعه ۲۸ مرداد

19

۱۷ : ۰۴

۴۹ : ۰۵

۳۱ : ۱۲

۱۲ : 7

شنبه ۲۹ مرداد

20

۱۸ : ۰۴

۵۰ : ۰۵

۳۱ : ۱۲

۱۰ : 7

یکشنبه ۳۰ مرداد

21

۱۹ : ۰۴

۵۱ : ۰۵

۳۱ : ۱۲

۰۹ : 7

دوشنبه ۳۱ مرداد

22

۲۰ : ۰۴

۵۱ : ۰۵

۳۱ : ۱۲

۰۸ : ۷

سه شنبه ۱ شهریور

23

۲۱ : ۰۴

۵۲ : ۰۵

۳۰ : ۱۲

۰۷ : 7

چهارشنبه۲ شهریور

24

۲۲ : ۰۴

۵۳ : ۰۵

۳۰ : ۱۲

۰۵ : 7

پنجشنبه ۳ شهریور

25

۲۳ : ۰۴

۵۴ : ۰۵

۳۰ : ۱۲

۰۴ : 7

جمعه ۴ شهریور

26

۲۴ : ۰۴

۵۴ : ۰۵

۲۹ : ۱۲

۰۳ : 7

شنبه ۵ شهریور

27

۲۵ : ۰۴

۵۵ : ۰۵

۲۹ : ۱۲

۰۱ : 7

یکشنبه ۶ شهریور

28

۲۶ : ۰۴

۵۶ : ۰۵

۲۹ : ۱۲

۰۰ : 7

دوشنبه ۷ شهریور

29

۲۷ : ۰۴

۵۷ : ۰۵

۲۹ : ۱۲

۵۹ : 6

سه شنبه ۸ شهریور

30

۲۸ : ۰۴

۵۷ : ۰۵

۲۸ : ۱۲

۵۷ : 6

 
 

رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هر کس رمضان   

را در حالی که بدان معتقد بوده و به نیّت اجر و ثواب روزه بگیرد 

 گناهان پیشین او بخشیده می شود.  

رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:هر کس شب های 

 رمضان را در حالی که بدان معتقد بوده و به نیّت اجر و ثواب 

 به عبادت سپری کند گناهان پیشین او بخشیده می شود.  

رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هر کس شب قدر  

را در حالی که بدان معتقد بوده و به نیّت اجر و ثواب به عبادت 

 سپری کند گناهان پیشین او بخشیده می شود.

دو اصل مهم اقتصاد اسلامی

                  دو اصل مهم اقتصاد اسلامی


در اقتصاد اسلامی دو اصل بسیار مهم وجود دارد که باید آنها را رعایت نمود :

1- مالی راکه فرد به دست می آورد باید از راه درست باشد.

2- مالی را که به دست آورده باید در راه درست خرچ کند .

در حدیث صحیح آمده که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: در روز قیامت فرد از جایش تکان نمی خورد تا اینکه از پنج چیز سوال شود یکی از آن پنج چیز این است که در دنیا مالت را از چه راهی بدست آورده ای و در چه راهی صرف و خرج نموده ای .

برنامه درسی علوم دینی

برنامه درسی علوم دینی


از آنجای که اسلام آموختن علم و دانش دینی را بر هرمسلمانی فرض قرارداده؛ بسیاری از افراد دوست دارند بدون اینکه در مدارس علوم دینی ثبت نام نموده و با قاعده در کلاسهای درسی آنها شرکت کنند؛ از علوم دینی و اسلامی آگاه شوند ولی از آنجای که نمی دانند از کجا و چه گونه شروع کنند وچون بدون برنامه شروع می کنند همیشه دچارمشکل شده وبه نتیجه مطلوب نمی رسند و یا اینکه در وسط راه خسته شده رها می کنند، لذا بنده مناسب دیدم که یک برنامه مختصری دوره ای تعیین نمایم تا هرکس که دوست دارد از علوم دینی آگاه شود با این برنامه شروع نماید و سپس با مشوره از علماء و تجربیات شخصی خویش پیشه رفته تا به هدف نهائی خویش که همان حصول علوم دینی بقدر ضرورت است نایل گردد. این برنامه ما از سه دوره تشکیل می شود ولی اینکه هر دوره باید چقدر بطول انجامد و یا علوم تعیین شده در هر مرحله در چه مدتی باید خوانده شود بستگی به خود فرد دارد هر کس به حد توان و استعداد خویش می تواند برای آنها برنامه ریزی کند.

برنامه درسی علوم دینی از سه دوره زیر شکیل می شود :


دوره ابتدائی


1- (قرآن) یادگیری کامل روخوانی قرآن با رعایت قواعد مهم تجویدی.

2- (احکام) خواندن الوجیز فی فقه السنة والکتاب العزیز (از اول کتاب تا آخر کتاب الحج) .

3- (عقیده) یادگیری توحیدهای سه گانه ،ارکان ایمان وشرک واقسام آن.

4- (حفظ)حفظ جزء آخر ازسوره (فیل) تا سوره (ناس).

5- (حدیث) خواندن کتاب عمدة الاحکام.

6- (سیرت) خواندن سیرت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم. 7- (حفظ احادیث) حفظ پنجاه حدیث عقیدتی.

8- (زبان عربی) یادگیری یکصد کلمه کلیدی عربی و دینی (همانند: الله،اسلام، دین ،رب،و....)

9- (رجال شناسی) آشنائی با مشهورترین اصحاب رضی الله عنهم ، علماء و داعیان دین رحمهم الله .

10- (افکار شناسی) آشنائی با مهم ترین مکاتب عقیدتی جهان اسلام



 دوره متوسطه

1- (قرآن ) ترجمه پانزده جزء اول قرآن مجید .

2- (احکام) خواندن الوجیز فی فقه السنة والکتاب العزیز (از اول کتاب النکاح تا آخر کتاب).

3- (حدیث) خواندن کتاب لؤلؤ و مرجان .

4- (تاریخ خلفاء) خواندن زندگینامه ابوبکر و عمر رضی الله عنهما.

5- (عقیده) خواندن یک کتاب عقیدتی .

6- (حفظ قرآن ) حفظ جزء آخر ازسوره (ضحی) تا سوره (همزه). 7- (حفظ احادیث) حفظ پنجاه حدیث احکام.

8- (آداب و اخلاق) ریاض الصالحین قسمت اول.

9- (اصول حدیث) یادگیری اصول مهم حدیثی.

10- (کتاب شناسی) آشنائی با مهم ترین تفاسیر قرآنی.

11- (رجال شناسی) آشنائی با مشهورترین مفسیرین قرآن .

12- (افکار شناسی) آشنائی با مهم ترین مذاهب فقهی جهان اسلام.


دوره نهائی


۱- (قرآن) ترجمه پانزده جزء دوم قرآن مجید .

2- (احکام) خواندن کتاب (اللباب فی فقه السنة والکتاب) .

3- (حدیث) خواندن مختصر بخاری و مختصر مسلم .

۴- (تاریخ خلفاء) خواندن زندگینامه عثمان و علی رضی الله عنهما.

5- (آداب و اخلاق) خواندن ریاض الصالحین قسمت دوم

 6- (عقیده) خواندن یک کتاب عقیدتی .

7- (حفظ احادیث) حفظ پنجاه حدیث دعوتی و اخلاقی .

8- (علوم القرآن) یادگیری اصول مهم قرآنی و تفسیری.

9- (کتاب شناسی) آشنائی با مهم ترین کتب حدیثی.

10- (رجال شناسی) آشنائی با مشهورترین محدثین .

11- (افکار شناسی) آشنائی با مهم ترین مکاتب فکری و دعوتی جهان اسلام

تفسیرآیه (23) و (24) سوره بقره

تفسیرآیه (23) و (24) سوره بقره   

 

 

ترجمه آیات   

 

  

وَإِنْ کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنتُمْ صَادِقِینَ (23) فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ (24) 

اگرشما (کفّار) در شک بودید در باره آنچه ما (از قرآن) بر بنده 

 ما(محمّد صلی الله علیه و آله وسلم)نازل نمودیم پس سوره ای 

 رابیاورید (که کاملا)همانند آن باشد و گواهانتان علاوه از الله  

 را بخوانید اگرواقعا(در این ادّعایتان) راستگویان هستید.(23) 

 پس اگر این کار را انجام ندادید و هر گز هم انجام نخواهید 

 داد پس از آتش (جهنم) بترسید همانی که هیزمش مردم های 

 (مشرک) و سنگان اند (و در اصل ) برای کافران آماده شده 

 است (24) 

 

 

تفسیرآسان آیات فوق     

 

 

دردوآیه بالا الله متعالی در باره حقانیت قرآن و اینکه قرآن کلام الله 

 منان است مسائل مهم زیر را بیان نموده است:

1- (وَإِنْ کُنتُمْ فِی رَیْبٍ) این جمله بیانگر این است که در حقیقت شکی نیست که قرآن کلام؛ الله متعال است ولی بعضیها بنا بر فریب از شیاطین شاید در حقانیت قرآن همانند کفّارصدر اسلام شک نمایند.

 نکته دیگر اینکه بعضی ازکفار صدر اسلام درانکار قرآن متیّقن 

 نبودند بلکه در شک بسر می بردند و می گفتند : شاید قرآن کلام 

 الله متعال باشد و شاید هم نباشد.

۲- (مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا) این تکه از آیه بیانگر چند چیز است:

أ- قرآن را الله متعال نازل نموده است.

ب- قرآن بر بنده الله ؛محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله وسلم نازل شده است .

ج- محمّد صلی الله علیه و آله وسلم پیامبرالهی می باشد.

د- محمّد صلی الله علیه و آله وسلم با وجود اینکه دارای جایگاه  

والا و مقام شامخی است بااین وجود وی بنده و عبادت گذار الله 

 متعال است و باید او را پرستش کند.

۳- (فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ) در این قسمت از آیه الله متعال اعلان مقابله و مبارزه می کند و به کفار می گوید :واقعا اگر بر این باورید که قرآن کتاب الله نیست پس یک سوره ای همانند قرآن بیاورید تا ادعایتان را به اثبات برسانید.

۴- (وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ) در این قسمت از آیه الله عزوجل به آنها اجازه می دهد تا هر کس را که می خواهند به یاری طلبیده و از هر کسی که می خواهند در این راستا کمک بگیرند تا اینکه نگویند ما شاید به تنهائی نتوانیم سوره ای همانند قرآن را بیاوریم ولی دستجمعی می توانیم این کار را انجام دهیم .

نکته دیگر اینکه همه با هم وقتی کوشش کنند و نتوانند سوره ای 

 همانند قرآن بیاورند آن وقت زودتر به این حقیقت خواهند رسید 

 که قرآن کلام الله متعال است.

۵- (إِنْ کُنتُمْ صَادِقِینَ) در این جمله الله مهربان احساسات آنها را بر انگیخته می کند تا با توان و کوشش بیشتر بسراغ این مسأله بروند و به این نیز اشاره می کند که آنها درحقیقت دروغگو اند و راستگو نیستند و دراین هیچ شکی نیست که قرآن کلام الله متعال است که بر بنده خویش محمّد صلی الله علیه و آله وسلم نازل نموده است .

۶- (فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا) این جمله آنها را تهدید می کند که با وجود ادّعا اگر کاری را که می گویند انجام ندادند پس منتظر عذاب الهی باشند.

۷- (وَلَنْ تَفْعَلُوا) این جمله حقیقت و واقعیت آینده را بیان می کند که هر چند هم کفّارودشمنان اسلام زحمت بکشند حتی یک سوره هم همانند قرآن نخواهند آورد لذا تلاش آنها بیهوده و سعی آنهالاحاصل خواهد ماند.

 مهم تر از همه این که این جمله بیانگر حقانیت قرآن و معجزه 

 بودن آن است زیرا هزار و چهار صد وسی و اندی سال اززمان 

نزول این سخن می گذرد؛ بازهم کسی نتوانسته حتی یک سوره 

 ای که تمام خصویات آیات قرآنی را داشته باشد بیاورد.

۸- (فَاتَّقُوا النَّارَ) با این جمله الله متعال دشمنان اسلام و مخالفین قرآن را می ترساند و به نوعی به آنها هشدار می دهد تا دست از لج بازی برداشته و حقیقت را بپذیرند و رنه باید درقیامت در آتش سوزان جهنم بسوزند.

نکته دیگری که در این جمله بیان شده این است که آنچه انسان را 

 از آتش جهنم نجات می دهد ایمان واعتقادات درست است و آنچه 

 در اصل باعث رفتن به جهنم یک فرد می شود کفر و ترک 

 اعتقادات درست دینی می باشد .

۹- (الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ) این قسمت از آیه این را بیان می دارد که ای انسانهای کافراگر توبه نکنید و به سوی حق نیایید در آتشی خواهید سوخت که هیزم آن سنگها وخودتان خواهید بود و با سوختن تن شما وآن سنگها آتش جهنم برافروخته شده و روشن خواهد ماند لذا آن آتش خاموش نخواهد شد چون شما همیشه در آن وجود دارید و آتشی که هیزمش تمام نشود هر گز خاموش نخواهد شد.

۱۰-(أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ)این قسمت از آیه بیانگر این است که در اصل جهنم برای کافران ساخته شده است و اگر مسلمانی هم به جهنم برود همیشه در آن نخواهد ماند و این کفّار اند که باید همیشه در آتش جهنم بسوزند زیرا جهنم برای آنها و بهشت برای اهل ایمان ساخته و آفریده شده است .

تفسیرآسان آیه (۲۱) و (۲۲) سوره بقره

تفسیرآسان آیه (۲۱) و (۲۲) سوره بقره 

 

 

ترجمه آیات



یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (21)

ای مردم پروردگارتان را عبادت نمایید؛ همانی که شما و افراد پیش از شما را آفریده است تا اینکه پرهیزگار گردید.

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَکُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (22)

همان (پرودگاری) که زمین را برایتان بستری و آسمان را سقفی قرار داده و از آسمان آب فرستاده سپس به وسیله آن (از زمین ) میوجات را برای روزیتان بیرون نموده است پس برای الله شریکانی قرار ندهید و در حالی که شما می دانید (اوهرگز شریکی ندارد).

 

تفسیر آسان در فهم قرآن

 

دراین دو آیه بالا الله متعال مطالب مهم زیر را بیان نموده است:

1- (یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ) این قسمت از آیه بیانگرتوحید الوهیت است یعنی عبادت مخصوص الله عزوجل است ما انسانها باید تنها الله متعال را عبادت و پرستش نماییم زیرا او فقط لیاقت پرستش را دارد و دیگر هیچ کس هر جاه و مقامی هم که داشته باشد شایستگی چنین مقامی نبوده و لیاقت اینکه پرستش شود و عبادات برای او انجام گیرد را هر گزندارد.

2- (الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ) این قسمت از آیه بیانگر توحید ربوبیت است ومی گوید : فقط الله منان خالق تمام موجودات من جمله ما و کسانی که پیش از ما بوده اند می باشد.

3- (لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ) این تکه از آیه این مطلب را بیان می کند که آنچه باعث پاکی نفس ، تقوی و پرهیزگاری فرد می گردد یک چیزاست که همان یکتا پرستی و انجام دادن عبادات برای الله مهربان باشد .

لذا اگر کسی غیر او را عبادت کند و عبادات را برای غیر او انجام دهد هر گز از گناهان پاک نشده و از پرهیزگاران نخواهد گشت بلکه بر عکس در گناهان ملوث شده از مشرکان خواهد گشت .

4- (الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا) این قسمت از آیه می گوید: آنکس که زمین را بستر آرامش برای ما انسانها قرار داده است الله مهربان است و زمین همچون بستری است که ما به راحتی بتوانیم برآن زندگی کنیم .

5- (وَالسَّمَاءَ بِنَاءً) الله مهربان آسمان را همچون سقفی آفریده تا ما راحت تر بتوانیم در زیر آن به زندگی مان ادامه دهیم.

6 - (وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً) آری آورنده و فرستاننده باران از آسمان الله متعال است واین آب است که مایه حیات و رونق بخشیدن زندگی به تمام موجودات زنده شده است .

7- (فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا) الله متعال با فرستاده نعمت باران برای ما از زمین انواع و اقسام میوجات با رنگ ها ، شکل ها و طعم های مختلف بیرون آورده است تا از آنها خورده و لذت ببریم.

8- (فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا) ما نباید برای الله عزوجل شریکی قائل گردیم زیرا شرک بزرگترین ناشکری و کفران نعمت است و از گناهانی است که هرگز الله متعال آن را نخواهد بخشید مگر اینکه فرد قبل از مرگ توبه کند و موّحد ویکتا پرست از دنیا برود.

9- (وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ) الله متعال شریکی ندارد و این را هر انسان پاک فطرت و نیک سرشت می داند.

10- آری دلائل وجود الله مهربان درجابجای قرآن مجید دو چیز ذکر شده است :

1- اسماء و صفات الله متعال؛ که معانی و مفاهیم آنها بیانگرتوحید اسماء و صفات الهی اند که در این دو آیه خالق و رازق بودن الله مهربان ذکر شده است ، انسان با تفکر و تدبر در معانی و مفاهیم نام ها و صفات الله متعال پی به وجود و توانائیهای الله متعال خواهد برد.

2- دومین دلیل اثبات کننده وجود الله متعال ؛مخلوقاتی اند که  الله عزوجل آنها را آفریده است ؛ در این دو آیه انسانها ،زمین، آسمان، باران، میوجات که ا ز مخلوقات الله متعال اند ذکر شده است وهر کس در باره این مخلوقات و چگونگی وجود و آفرینش و استحکامی و مناسب حال بودن آنها بیندیشد پی به وجود ذاتی خواهد برد که وی یکتا و بسیار دانا وتوانا است که همان الله متعال باشد.