۩۩۩ تزکیه و تعلیم از دیدگاه اهل سنّت ۩۩۩

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمْ الْکِتَابَ وَ ....

۩۩۩ تزکیه و تعلیم از دیدگاه اهل سنّت ۩۩۩

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمْ الْکِتَابَ وَ ....

چه کسی چه کسی را سلام کند

رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: (حکم اسلام این است) که سواره بر فردی که پیاده راه می رود سلام می کند و فردی که راه می رود بر نشسته سلام می کند و افرادی که تعدادشان کم اند بر افرادی که تعدادشان زیاد است سلام می کنند.


اخلاق نیک

رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: همــــــــــانا من مبعوث و فرستاده شده ام تا اخلاق نیک و شایسته را تکمیل کنم.

چند احادیث از احادیث زیبای رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم

1- عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : إِنَّ لِعَیْنِکَ عَلَیْکَ حَقًّا وَإِنَّ لِجَسَدِکَ عَلَیْکَ حَقًّا وَإِنَّ لِزَوْجَتِکَ عَلَیْکَ حَقًّا وَإِنَّ لِضَیْفِکَ عَلَیْکَ حَقًّا وَإِنَّ لِصَدِیقِکَ عَلَیْکَ حَقًّا .

عبدالله بن عمروبن عاص رضی الله عنهما فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: همانا چشمت بر تو حقی دارد و همانا جسمت بر تو حقی دارد و قطعا خانمت بر تو حقی دارد و یقینا مهمانت بر تو حقی دارد و همانا دوستت بر تو حقی دارد .

(روایت: نسائی)

2-عن أبی جحیفة وهب بن عبد الله رضی الله عنه قال: آخى النبی صلی الله علیه و آله وسلم بین سَلمان وأبی الدرداء، فزار سلمانُ أبا الدرداء، فرأى أمَّ الدرداء مُتبَذِّلَةً، فقال: ما شأنُکِ؟ قالت:أخوک أبو الدرداء لیس له حاجةً فی الدنیا، فجاء أبو الدرداء فصنع له طعاماً، فقال له: کل فإنی صائم قال:ما أنا بآکِلٍ حتى تأکلَ، فلما کان اللیلُ ذهبَ أبو الدرداءُ یقوم، فقال له:نمْ، فنام ثم ذهب یقومُ، فقال له: نمْ، فلما کان آخرُ اللیلِ قال سلمان: قم الآن، فصلَّیا جمیعاً، فقال له سلمان: إنَّ لربِّکَ علیک حقَّاً، وإنَّ لنفسِکَ علیکَ حقَّاً، ولأهلک علیک حقاً، فأعطِ کلَّ ذی حقٍّ حقه، فأتى النبیَّ صلی الله علیه و آله وسلم فذکر ذلک له، فقال النبیُّ صلی الله علیه و آله وسلم:" صَدَقَ سَلمان "

ابوجحیفه وهب بن عبد الله رضی الله عنه فرموده اند: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بین سلمان و ابودرداء (رضی الله عنهما) برادری برقرار نمودند،(روزی) سلمان به دیدار بینی و ملاقات ابودرداء رفت و دید که ام درداء (خانم ابودرداء) لباسی به تن دارد که علاقه شوهر را بیشتر وجزب نمی کند به او گفت:ترا چه شده است؟(ام درداء) گفت:برادرت ابودرداء نیاز به دنیا (وزنان آن)ندارد، ابودرداء آمد و برای سلمان غذا آمده نمود و به او گفت که به خورمن که روزهام (سلمان)گفت من تا تو نخوری نخواهم خورد، و چون شب فرارسید ابودرداء خواست برای قیام الیل و نماز شب بلند شود(سلمان) به او گفت: به خواب، و او خوابید و باز دوباره خواست بلند شود(سلمان) به او گفت به خواب و او خوابید،و چون آخر شب شد سلمان (به ابودرداء) گفت: حالا بلند شو،لذا هردو(سلمان و ابودرداء) بلند شدند و نماز شب خواندند سپس سلمان به (ابودرداء)گفت:همانا پروردگارت بر تو حقی دارد و قطعاجسمت بر تو حقی دارد و خانواده ات بر تو حقی دارد، پس هر حق هر صاحب حق را به او پرداخت و اداء نما، ابودرداء به نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آمده و این جریان را برای ایشان یسان نمودند ،پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: سلمان راست گفته است.

(روایت: صحیح بخاری)

 

3- عن أنس رضی الله عنه قال: جاء ثلاثةُ رهطٍ إلى بیوتِ أزواجِ النبی صلی الله علیه و آله وسلم ، یَسألون عن عبادةِ النبی صلی الله علیه و آله وسلم ، فلما أُخبِروا کأنهم تَقَالُّوها، وقالوا: أین نحن من النبی صلی الله علیه و آله وسلم وقد غُفِر له ما تقدَّمَ من ذنبهِ وما تأخَّرَ، قال أحدهم: أمَّا أنا فأصلی اللیل أبداً، وقال الآخر:وأنا أصومُ الدَّهرَ أبداً ولا أُفْطِر، وقال الآخر:وأنا أعتزل النساء فلا أتزوج أبداً، فجاء رسولُ الله صلی الله علیه و آله وسلم إلیهم فقال:"أنتم الذین قلتُم کذا وکذا؟!أمَا والله إنی لأخشاکُم لله وأتقاکُم له، لکنِّی أصومُ وأُفطِرُ وأُصلِّی وأَرقُد، وأتزوَّجُ النساءَ، فمَن رَغِبَ عن سُنَّتی فلیس منی "

انس رضی الله عنه فرمودند:سه نفربه خانه های زنان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آمده اند و در باره روش واندازه عبادت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم پرسیدند:و چون زنان پیامبر آنان را (از روش و اندازه عبادت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم)خبر دارنمودند، گویا که آنان (این روش و اندازه عبادت را) کم دانستند و گفتند: ما کجا وپیامبر صلی الله علیه و آله وسلم کجا و در حالی که گناه پسین و پیشین ایشان بخشیده شده است، یکی از آنان گفت: من شب ها را (نمی خوابم و) تا آخر عمر نماز می خوانم و دیگری گفت: من تمام عمرم را روزه می گیرم و هر گز (روزی را روزه) نمی خورم .و سومی گفت: من از زنان دوری نموده وهرگز ازدواج نمی کنم، (خبر به رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم رسید) سپس رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به نزد ایشان آمدند و به آنها گفتند: آیا شماها چنین و چنان گفته اید؟!آگاه باشید که سوگند به الله که من از همه شما از الله بیشتر می ترسم و پرهیزگار تر هستم،ولی با این وجود(گاهی) روزه نفلی می گیریم(وگاهی روزها) روزخور هستم و(قسمتی) از شب را نماز می خوانم(وقسمت دیگری) را می خوابم وبا زنان ازدواج می کنم (این سنت من است) لذا هر کس از سنت من اعراض و روگردانی نماید او از (پیروان) من نیست .  

(روایت : صحیح بخاری و صحیح مسلم). 

4- عن ابن عباس رضی الله عنه  قال: بینما النبی صلی الله علیه و آله وسلم یخطُب إذا هو برجلٍ قائم فسأل عنه، فقالوا: أبو إسرائیل نذَرَ أن یقومَ فی الشمسِ ولایقْعُدَ ولا یستظِلَّ، ولا یتکلمَ ویصومَ، فقال النبی صلی الله علیه و آله وسلم:" مُروهُ فلیتکلَّم، ولیستظِلَّ ولیقعُد ولیتمَّ صومَهُ "

ابن عباس رضی الله عنه  فرمودند: در حالی که پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم سخنرانی می نمودند ناگهان مردی را دیدند که ایستاده است در باره ای ایشان پرسیدند که چرا ایستاده است (صحابه)گفتند:این ابواسرائیل است نذر نموده که در جلوی افتاد ایستاده وننشیند و در سایه هم نرود وبا کسی سخن (نیز)نگوید و روزه بگیرد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: به او دستور دهید که باید که سخن بگوید و به سایه برود و بنشیند ولی روزه اش را تکمیل کند و به اتمام برساند .

(روایت : بخاری) 

5- عن أنس رضی الله عنه أن النبیَّ صلی الله علیه و آله وسلم رأى شَیخاً یُهادَى بین ابنیه، فقال:" ما بالُ هذا؟"، قالوا: نذرَ أن یمشی إلى بیتِ الله، قال:" إنَّ اللهَ تعالى عن تعذیبِ هذا نفسَهُ لغنی "، وأمرَهُ أن یرکب.

انس رضی الله عنه فرموده اند: همانا پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فردی را دیدند که بنا بر ضعیفی کج شده و در میان دو نفر که شانه هایش را گرفته اند پیاده راه می رود (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم)فرمودند:که این را چه شده است(وچرا به این حالت پیاده می رود)؟ (صحابه موجود در آنجا) فرمودند:این فرد نذر نموده که پیاده به خانه الله (برای ادای حج) برود. (رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: همانا الله متعال بی نیاز است از اینکه این فرد خودش با این روش(عبادت نمودن)عذاب بدهد و(سپس رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم)به او دستوردادند تا بر سواری سوار شود.

(روایت : بخاری و مسلم) 

6- عن أبی برزة، أن رسولَ الله صلی الله علیه و آله وسلم قال:" لا تزولُ قدما عبدٍ یومَ القیامة حتى یُسأل عن أربعٍ: عن عُمُرِهِ فیمَ أفناهُ، وعن علمِه ماذا عمِل به، وعن مالِه من أین اکتسبَه وفِیمَ أنفَقَهُ، وعن جسمِه فِیمَ أبلاهُ ".

از ابوبرزه رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:هرگز دو پای انسانی در قیامت از جا تکان نخواهد خورد تا اینکه از چهار چیز از او پرسیده شود: 1- از عمرش که در چه راهی فنا نموده است 2- و از علمش که چه قدر به آن عمل نموده است. 3- واز مالش که از کجا به دست آورده و در چه راهی خرچ نموده است4- واز جسمش که در چه راهی پوسیده نموده است.

(روایت: ترمذی ، صحیح الترغیب والترهیب: 3592

7- عن معاذ بن جبل قال: قال رسولُ الله صلی الله علیه و آله وسلم:" لن تزولَ قدما عبدٍ یومَ القیامةِ حتى یُسألَ عن أربعِ خِصالٍ: عن عمُرِه فیمَ أفناه، وعن شبابِه فیمَ أبلاه، وعن مالِه من أینَ اکتسبَهُ وفیمَ أنفقَه، وعن عِلمِه ماذا عَمِلَ فیه ".

از معاذ بن جبل رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هرگز دو پای انسانی در قیامت از جا تکان نخواهد خورد تا اینکه از چهار چیز از او پرسیده شود: 1- از عمرش که در چه راهی فنا نموده است 2- واز جوانیش که در چه راهی کهنه کرده است 3- واز مالش که از کجا به دست آورده و در چه راهی خرچ نموده است 4-و از علمش که چه قدر به آن عمل نموده است.

( صحیح الترغیب والترهیب: 3593) 

8- عن أبی هریرة قال: قال رسولُ الله صلی الله علیه و آله وسلم:" إن أوَّلَ ما یُحاسَب به العبدُ یومَ القیامة أن یُقال له: ألم أُصِحَّ لکَ جسمکَ، وأروِکَ من الماءِ البارِدِ؟".

از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: اولین چیزی که از بنده در روز قیامت پرسیده خواهد شد (این است) که به او گفته خواهد شد: آیا برایت جسمت را سالم نگرداندم و ترا از آب سرد سیراب نگرداندم؟

(روایت:  ترمذی، ابن حبان، وحاکم، السلسلة الصحیحة: 539) 

9- عن عمران بن حُصین قال: قال رسولُ الله صلی الله علیه و آله وسلم :" إنَّ الله إذا أنعم على عبدٍ نعمةً، یُحِبُّ أن یرى أثرَ نعمتِه على عبدِه "

از عمران بن حصین رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هماناهرگاه که الله؛ بنده ای را از نعمتی بهرمند می کند دوست دارد که آثار آن نعمت را بربنده اش به بیند.

(روایت: ابن سعد، وطحاوی در المشکل، بیهقی در الشعب، السلسلة الصحیحة: 1290) 

10- عن أبی هریرة، قال: قال رسولُ الله صلی الله علیه و آله وسلم:" إنَّ الله عزوجل إذا أنعمَ على عبدٍ نعمةً؛ یُحبُّ أن یرى أثرَ النعمةِ علیه، ویَکرهُ البؤسَ والتَّباؤس، ویبغَضُ السَّائِلَ الملحفَ، ویُحبُّ الحیی العفیف المتعفِّف ".

از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:هماناهرگاه که الله عزوجل؛ بنده ای را از نعمتی بهرمند می کند دوست دارد که آثار آن نعمت را بربنده اش به بیند ویأس و نامیدی را ناپسند می داردوگدائی که در گدائی زیاد پافشاری می کند را ناپسند می دارد وفرد باحیاء ،عفیف وپاکدامن را دوست می دارد.

(روایت : بیهقی در الشعب ، السلسلة الصحیحة: 1320) 

 11- عن سهل بن حُنَیْف، عن أبیه، عن جدِّه، عن النبی صلی الله علیه و آله وسلم قال:"لا تُشَدِّدوا على أنفُسِکم؛ فإنَّما هلَکَ من قبلَکم بتشدِیدِهم على أنفُسِهم، وستجدونَ بقایاهم فی الصوامع والدِّیارات ".

جد سهیل رضی الله عنه روایت نموده که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: (در عمل به احکام شرعی) بر خودتان سخت گیری نکنید؛زیرا کسانی که پیش از شما بودند با همین سختگیری ها برخودشان هلاک گشته اند که بقایای آنان را درکلیساها وخانقاها می بینید.

(روایت : بخاری در التاریخ، السلسلة الصحیحة: 3124) 

12- عن حذیفة قال: قال رسولُ الله صلی الله علیه و آله وسلم:" لا ینبغی لمؤمنٍ أنْ یُذِلَّ نفْسَهُ "، قالوا: وکیف یذلُّ نفْسَهُ قال:" یتعرَّض من البلاء لما لا یُطِیق ".

حذیفه رضی الله عنه فرمودند: که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: برای مسلمان واقعی مناسب نیست که خودش را ذلیل و خوار نماید(صحابه رضی الله عنهم) گفتند: چگونه انسان خودش را ذلیل می گرداند؟ (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: خودش را برمشکلات وبلاهای پیش و عرضه می کند که توان برداشت آنها را ندارد.

(روایت:صحیح سنن ابن ماجه: 3243) 

13- عن عبادَة بن الصَّامت، أنَّ رسولَ الله صلی الله علیه و آله وسلم قضى أن:" لا ضَرَرَ ولا ضِرارَ ".

عباده بن صامت رضی الله عنه فرموده رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فیصله نمودند: نه ضرر رساند به خود و نه هم ضرر رساندن به دیگران (در اسلام مجاز) نیست (و وجودی ندارد).

(روایت: صحیح سنن ابن ماجه: 1895) 

14- عن أبی صِرْمَة، عن رسولِ الله صلی الله علیه و آله وسلم قال:" من ضارَّ أضرَّ اللهُ به، ومن شَاقَّ شقَّ اللهُ علیه ".

ابوصرمه رضی الله عنه فرمودند :رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:هر کس بر خود و یا دیگری ضرری را عاید نماید، الله (نتایج و عواقب)این ضرر را بر خودش برخواهد گرداند و هر کس بر خود و یا دیگری سخت گیری کند، الله (نتایج و عواقب)این سخت گیری را بر خود او عاید خواهد نمود.

(روایت: صحیح سنن ابن ماجه: 1897)

فضیلت انجام اعمال نیک در ده روز اول ماه ذوالحجه

عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ عَنْ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَنَّهُ قَالَ مَا الْعَمَلُ فِی أَیَّامٍ أَفْضَلَ مِنْهَا فِی هَذِهِ قَالُوا وَلَا الْجِهَادُ قَالَ وَلَا الْجِهَادُ إِلَّا رَجُلٌ خَرَجَ یُخَاطِرُ بِنَفْسِهِ وَمَالِهِ فَلَمْ یَرْجِعْ بِشَیْءٍ (بخاری حدیث ۹۱۶) 

ازابن عباس رض الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هیچ عملی درهیچ زمانی از انجام آنها در این روزهای (یعنی ده روزاول ذوالحجه) بیشتر فضیلت ندارد (صحابه ) عرض نمودند و نه جهاد، (رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند و نه جهاد ؛مگر برای فردی که از خانه برای جهاد بیرون شده و خود و مالش را بخطر انداخته و با چیزی بر نگشته (یعنی مالش را از دست داده و خود شهید شده است)

فضیلت زیاد رفع الیدن در نماز را از دست ندهید

         فضیلت زیاد رفع الیدن در نماز را از دست ندهید


عن عقبة بن عامرقال قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم : یکتب فی کل إشارة یشیر الرجل [ بیده ] فی صلاته عشر حسنات ؛ کل إصبع حسنة

یعنی : عقبه بن عامر رضی الله عنه می فرمایند : رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: برای هر رفع الیدینی که فرد در نمازش انجام می دهد ده نیکی نوشته می شود یعنی برای هر انگشت یک نیکی نوشته می شود.

این حدیث را استادآلبانی رحمه الله درسلسله احادیث صحیحه شماره (3286) تحیق و بررسی نموده و سپس فرموده که سند این حدیث صحیح است .

استاد آلبانی رحمه الله بر این حدیث تبصره زده می گوید: بعضی از بزرگواران در فهم این حدیث دچار اشتباه شده اند و فکر نمودند که مراد از اشاره در این حدیث اشاره و حرکت دادن انگشت سبابه در تشهد نماز است و برای هر حرکتش ده نیکی نوشته می شود ، این یک وهم محض است زیرا در این حدیث آمده (بیده) یعنی بادست و نیامده (باصبعه) یعنی با انگشت، بهمین خاطر است که امام بیهقی این حدیث را در باب رفع الیدین فی الصلاة این روایت را آورده است .

آری نکته دیگری که دلالت بر این داردکه مراد از این حدیث (رفع الیدین) در نماز است و نه اشاره با سبابه در تشهد این است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در آخر حدیث فرمودند برای هر انگشت یک نیکی ،اگر مراد اشاره در تشهد می بود باید می گفتند برای هر بار اشاره یک نیکی نوشته می شود

ترجمه حدیث (1) تا (6) عمدة الأحکام

 

 

ترجمه حدیث (1) تا (6)   

عمدة الأحکام  

1 ـ عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ رضی الله عنه قَالَ : سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم یَقُولُ : إنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ ـ وَفِی رِوَایَةٍ : بِالنِّیَّةِ ـ وَإِنَّمَا لِکُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى , فَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إلَى اللَّهِ  وَرَسُولِهِ , فَهِجْرَتُهُ إلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ , وَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إلَى دُنْیَا یُصِیبُهَا أَوْ امْرَأَةٍ یَتَزَوَّجُهَا , فَهِجْرَتُهُ إلَى مَا هَاجَرَ إلَیْهِ . 

ازعمر بن خطاب رضی الله عنه که من از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم  شنیدم که می فرمایند : همانا دار و مدار کارها بر نیّتهاست (و در روایتی آمده که بر نیّت است), وهمانا برای کس همان چیزی است که نیّت نموده است، لذا هر کس که هجرتش برای رضای خدا ورسولش بوده چنین هجرتی به سوی خدا ورسولش خواهد بود , و هر کس هجرتش برای رسیدن به دنیا یا ازدواج با زنی بوده, لذا هجرتش بسوی همان چیزی است که بدان سوهجرت نموده است .   

 

2 ـ عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رضی الله عنه  قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم : لا یَقْبَلُ اللَّهُ صَلاةَ أَحَدِکُمْ إذَا أَحْدَثَ حَتَّى یَتَوَضَّأَ . 

ازابو هریره رضی الله عنه  روایت که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم  فرمودند : خداوند نمار هیچ یک از شما زمانی که بی وضو می گردد را قبول نمی کند تا اینکه وضو بگیرد .  

 

3 ـ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ وَأَبِی هُرَیْرَةَ وَعَائِشَةَ رضی الله عنهم قَالُوا : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم : وَیْلٌ لِلأَعْقَابِ مِنَ النَّارِ  

ازعبد الله بن عمرو بن العاص وابوهریره وعائشه رضی الله عنهم روایت که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : هلاکتی از نوع آتش برای پشت پاهای که (در وضوگرفتن خشک مانده وشسته نشود).  

 

4 ـ عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رضی الله عنه  أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم  قال : إذَا تَوَضَّأَ أَحَدُکُمْ فَلْیَجْعَلْ فِی أَنْفِهِ مَاءً , ثُمَّ لِیَسْتَنْثِرْ , وَمَنْ اسْتَجْمَرَ فَلْیُوتِرْ , وَإِذَا اسْتَیْقَظَ أَحَدُکُمْ مِنْ نَوْمِهِ فَلْیَغْسِلْ یَدَیْهِ قَبْلَ أَنْ یُدْخِلَهُمَا فِی الإِنَاءِ ثَلاثاً ، فَإِنَّ أَحَدَکُمْ لا یَدْرِی أَیْنَ بَاتَتْ یَدُهُ .

وَفِی لَفْظٍ لِمُسْلِمٍ : فَلْیَسْتَنْشِقْ بِمِنْخَرَیْهِ مِنَ الْمَاءِ .

وَفِی لَفْظٍ : مَنْ تَوَضَّأَ فَلْیَسْتَنْشِقْ . 

ابو هریره رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم روایت می کند که ایشان فرمودند : هرگاه یکی ازشما خواست وضو بگیرد باید که دربینیش آب فرو کرده سپس آن را خارج کند , و هرکس برای طهارت گرفتن از سنگ استفاده کرد باید تعداد سنگها را فرد قرار دهد , و هرگاه یکی از شما از خواب بیدار شد باید قبل از اینکه دستش را در ظرف آب فرو ببرد آن را سه بار بشوید زیرا هیچ یک از شما نمی داند که دستش شب را کجا گذرانده است.

و در روایتی از مسلم آمده است: باید از دو سوراخ بینیش آب بگذراند .

و در روایت دیگری آمده است : هر کس وضو گرفت در بینیش آب قرار دهد .  

 

5 ـ  عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رضی الله عنه   : أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم  قَالَ : لا یَبُولَنَّ أَحَدُکُمْ فِی الْمَاءِ الدَّائِمِ الَّذِی لا یَجْرِی , ثُمَّ یَغْتَسِلُ فِیهِ .

وَلِمُسْلِمٍ : لا یَغْتَسِلُ أَحَدُکُمْ فِی الْمَاءِ الدَّائِمِ وَهُوَ جُنُبٌ . 

از ابو هریره رضی الله عنه که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : هرگزهیچ یک از شما در آب راکدی که جریان ندارد و می خواهد در آن غسل کند ادرار نمی کند .

و در روایت مسلم چنین است : هیچ یک از شما در حالت جنابت در آب راکد غسل نمی کند . 

 

6 ـ عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رضی الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم  قَالَ : إذَا شَرِبَ الْکَلْبُ فِی إنَاءِ أَحَدِکُمْ فَلْیَغْسِلْهُ سَبْعاً .

وَلِمُسْلِمٍ : أُولاهُنَّ بِالتُّرَابِ .

وَلَهُ فِی حَدِیثِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُغَفَّلٍ رضی الله عنه: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم قَالَ : إذَا وَلَغَ الْکَلْبُ فِی الإِناءِ فَاغْسِلُوهُ سَبْعاً وَعَفِّرُوهُ الثَّامِنَةَ بِالتُّرَابِ . 

ابو هریره رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم روایت نموده که ایشان فرمودند : اگر سگ از ظرف یکی ازشما آب نوشید باید که آن ظرف را هفت بار بشوید .

و در روایت مسلم آمده : که بار اول آنها با خاک (همراه) باشد .

و در صحیح مسلم در روایت عبد الله بن مغفل رضی الله عنه آمده که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : اگر سگ در ظرفی زبان کشیده آب نوشید آن ظرف را هفت بار بشویید و در بار هشتم آن را باخاک مالید بشویید .

ترجمه بخاری از حدیث (1 تا 5)

 

ترجمه بخاری از حدیث (1 تا 5)   

1) عن علقمة بن وقاص اللیثی یقول: سمعت عمر بن الخطاب رضی الله عنه على المنبر قال: سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول: (إنما الأعمال بالنیات، وإنما لکل امرىء ما نوى، فمن کانت هجرته إلى دنیا یصیبها، أو إلى امرأة ینکحها،فهجرته إلى ما هاجر إلیه).

 

ازعلقمة بن وقاص اللیثی روایت است که می فرماید: من ازعمر بن الخطاب رضی الله عنه شنیدم که بر منبر می گفت من از رسول الله صلى الله علیه وسلم شنیده ام که می فرماید: یقینا دار ومدار کارها بر نیتها است، وقطعا برای هر فردی همان است که نیت کرده است، پس هر کس هجرتش بسوی دنیا بوده تا بدان برسد ویا اینکه بسوی زنی بوده تا با آن ازدواج کند پس هجرتش بسوی همان چیزی است که بسوی آن هجرت نموده است.

2 ) عن عائشة أم المؤمنین رضی الله عنها: أن الحارث بن هشام رضی الله عنه سأل رسول الله صلى الله علیه وسلم فقال: یا رسول الله، کیف یأتیک الوحی؟ فقال رسول الله صلى الله علیه وسلم: (أحیانا یأتینی مثل صلصلة الجرس، وهو أشده علی، فیفصم عنی وقد وعیت عنه ما قال، وأحیانا یتمثل لی الملک رجلا، فیکلمنی فأعی ما یقول).

قالت عائشة رضی الله عنها: ولقد رأیته ینزل علیه الوحی فی الیوم الشدید البرد، فیفصم عنه وإن جبینه لیتفصد عرقا.

از مادر مؤمنان عائشه رضی الله عنها روایت است که حارث بن هشام رضی الله عنه از رسول خدا صلی الله علیه وسلم پرسید وگفت ای رسول خدا چگونه بر شما وحی نازل می شود؟ (رسول الله صلی الله علیه وسلم) فرمودند: گاهی همانند صدای زنگی بر من نازل می شود، واین سخت ترین نوع آن، بر من است، وسپس در حالی این حالت از من قطع می شود ؛که من ازاو حفظ نموده ام آنچه را که گفته است. وگاهی نیزفرشته ( وحی) همانند انسانی برایم نمایان می شود وسپس با من سخن می گوید ومن حفظ می کنم آنچه را که می گوید.

عائشه رضی الله عنها می فرماید: من در روز بسیار سردی دیدم که وحی برایشان نازل می شود وچون وحی بپایان رسید وقطع شد ازپیشانی ایشان عرق می چکید.

 

3 - عن عائشة أم المؤمنین أنها قالت: أول ما بدىء به رسول الله صلى الله علیه وسلم من الوحی الرؤیا الصالحة فی النوم، فکان لا یرى رؤیا إلا جاءت مثل فلق الصبح، ثم حبب إلیه الخلاء، وکان یخلو بغار حراء، فیتحنث فیه - وهو التعبد - اللیالی ذوات العدد قبل أن ینزع إلى أهله، ویتزود لذلک، ثم یرجع إلى خدیجة فیتزود لمثلها، حتى جاءه الحق وهو فی غار حراء، فجاءه الملک فقال: اقرأ، قال: (ما أنا بقارىء). قال: (فأخذنی فغطنی حتى بلغ منی الجهد، ثم أرسلنی فقال: اقرأ، قلت ما أنا بقارىء، فأخذنی فغطنی الثانیة حتى بلغ منی الجهد، ثم أرسلنی فقال: اقرأ، فقلت: ما أنا بقارىء، فأخذنی فغطنی الثالثة، ثم أرسلنی فقال: {اقرأ باسم ربک الذی خلق. خلق الإنسان من علق. اقرأ وربک الأکرم}). فرجع بها رسول الله صلى الله علیه وسلم یرجف فؤاده، فدخل على خدیجة بنت خویلدرضی الله عنها فقال: (زملونی زملونی). فزملوه حتى ذهب عنه الروع، فقال

لخدیجة وأخبرها الخبر: (لقد خشیت على نفسی). فقالت خدیجة: کلا والله ما یخزیک الله أبدا، إنک لتصل الرحم، وتحمل الکل، وتکسب المعدوم، وتقری الضیف، وتعین على نوائب الحق.فانطلقت به خدیجة حتى أتت به ورقة بن نوفل بن أسد بن عبد العزى، ابن عم خدیجة، وکان امرءا تنصر فی الجاهلیة، وکان یکتب الکتاب العبرانی، فیکتب

من الإنجیل بالعبرانیة ما شاء الله أن یکتب، وکان شیخا کبیرا قد عمی، فقالت له خدیجة: یا بن عم، اسمع من ابن أخیک. فقال له ورقة: یا بن أخی ماذا ترى؟

فأخبره رسول الله صلى الله علیه وسلم خبر ما رأى، فقاله له ورقة: هذا الناموس الذی نزل الله به على موسى، یا لیتنی فیها جذع، لیتنی أکون حیا إذ یخرجک قومک، فقال رسول الله صلى الله علیه وسلم: (أومخرجی هم). قال: نعم، لم یأت رجل قط بمثل ما جئت به إلا عودی، وإن یدرکنی یومک أنصرک نصرا مؤزرا. ثم لم ینشب

ورقة أن توفی، وفتر الوحی.

عایشه رضی الله عنها فرموده است: اولین چیزهای که از وحی بر رسول خداصلی الله علیه وسلم شروع شده رویایهای نیک بود که در خواب می دیدند.

 وهیچ خواب وریائی نمی دیدند مگر اینکه همانند صبح روشن تحقق پیدامی کرد.سپس برای ایشان گوشه نشینی محبوب قرار داده شد. وچندین شبانه روز بدون اینکه به نزد خانواده بر گردند در غار حراء به خلوت وتنهائی سپری و برای عمل بر دین ابراهیمی می ماندند (روای گوید یعنی عبادت می کرد) .وایشان برای خویش توشه می بردند وسپس بنزد خدیجه بر گشته دوباره برای روزهای همانند گذشته توشه می بردند. تا اینکه در حالیکه در غار حراء بودند حق بنزدشان آمد وفرشته (وحی) آمد وگفت بخوان (رسول

خدا صلی الله علیه وسلم) گفتند:  من که خواننده نیستم؟(رسول خدا صلی الله علیه وسلم) فرمودند: (فرشته) مرا گرفت و آنقدر مرا فشار داد تا اینکه توانم به آخر رسید، وسپس رهایم نمود وگفت: بخوان . (رسول خدا صلی الله علیه وسلم) گفتند:  من که خواننده نیستم؟ سپس (فرشته)برای بار دوم مرا گرفت و آنقدر مرا فشار داد تا اینکه توانم به آخر رسید، وسپس رهایم نمود وگفت: بخوان. (رسول خدا صلی الله علیه وسلم) گفتند:  من که خواننده نیستم؟ سپس(فرشته)برای بارسوم مرا گرفت فشار داد ، وسپس رهایم نمود وگفت: {اقرأ باسم ربک الذی خلق. خلق الإنسان من علق. اقرأ وربک الأکرم}).

 یعنی: بخوان بنام پرودگارت ذاتی که تو را آفرید . اوانسان را از تکه خونی آفرید. بخوان پرودگار باشرافتر را.سپس رسول خدا صلی الله علیه وسلم با این آیات در حالیکه قلبش می لرزید

بر گشت وبر خدیجه بنت خویلد رضی الله عنها وارد شد وگفت: (مرا بپوشانید مرا بپوشانید) (حاضرین ایشان را) پوشاندند تا اینکه ترس و وحشت از ایشان دور شد سپس (ماجرا را) به خدیجه گفت واو را از جریان با خبر نمودو گفت:من واقعا بر خویش احساس خطر نمودم. خدیجه گفت: نه هرگزآنگونه که فکرمی کنی نیست، سوگند به خدا که تو را خداوند هر گز خار ورسوا نخواهد

نمود،زیرا تو صله رحم را برقرار می داری، ومشکلات را بدوش می کشی،مستمندان را کمک می کنی، واز مهمانان پذیرائی می کنی، ودر دوران سختیهای ،حق را کمک می کنی. سپس خدیجه باایشان را بنزد پسر عموی خویش ورقه پسرنوفل پسرأسد پسر عبد العزی رفت.

(ورقه) قبلا نصرانی شده بود ومی توانست به عبرانی بنویسد واز انجیل آنچه که خداوند بخواستی می نوشت.وایشان پیر وبزرگسال ونابینا شده بودند.

خدیجه خطاب به اوگفت: ای پسر عمو از پسر برادرت بشنو. ورقه به ایشان فرمودند: ای پسر برادرم چه می بینی؟ رسول خدا صلی الله علیه وسلم او را ازماجرا وجریانی که دیده بود باخبر نمود. ورقه به ایشان گفت: این همان راز داری  است که خداوند بر موسی فرو فرستاده است، ای کاش! که من جوان می بودم ای کاش زمانیکه تورا قومت بیرون خواهند نمود زنده می بودم.

رسول خدا صلی الله علیه وسلم پرسیدند که آیا اینها بیرون کننده من هستند؟!

فرمود: آری ، هیچ فردی همانند آنچه تو آوردی نیاورده است مگر اینکه با او دشمنی شده است، وقطعا اگرمن زمان تورا در یابم بتو کمک بسیاری خواهم نمود، سپس طولی نکشید که ورقه وفات یافت و وحی (نیز برای مدت معینی) قطع شد.

 

4 - عن جابر بن عبد الله الأنصاری قال، وهو یحدث عن فترة الوحی، فقال فی حدیثه: (بینا أنا أمشی إذ سمعت صوتا من السماء، فرفعت بصری، فإذا الملک الذی جاءنی بحراء جالس على کرسی بین السماء والأرض، فرعبت منه، فرجعت فقلت: زملونی زملونی، فأنزل الله تعالى: {یا أیها المدثر. قم فأنذر- إلى قوله - والرجز فاهجر} فحمی الوحی وتتابع).

ازجابر بن عبد الله الأنصاری رضی الله عنه روایت است که( رسول خداصلی الله علیه وسلم) در حالیکه از دوران انقطاع وحی سخن می گفتند فرمودند: در حالیکه من راه می رفتم صدایی را از آسمان شنیدم ،با چشمم به بالا نگریستم، ناگهان دیدم که همان فرشته ای که در غار حراء بنزدم آمده بود بر صندلی در میان آسمان وزمین نشسته است، ازاو ترسیدم، وفورا بر گشتم وگفتم: مرا بپوشانید مرا بپوشانید، سپس خداوند متعال( این آیات را )

نازل نمود: {یا أیها المدثر. قم فأنذر - إلى قوله - والرجز فاهجر}  یعنی: ای چادر پوش . بر خیزو بر حذر دار، تا به این گفته خداوند: پلیدی( وشرک) را رها کن.

از این به بعد وحی ادامه یافت وپی در پی نازل شد. 

5 - عن ابن عباس، فی قوله تعالى: {لا تحرک به لسانک لتعجل به}.قال: کان رسول الله صلى الله علیه وسلم یعالج من التنزیل شدة، وکان مما یحرک شفتیه - فقال ابن عباس: فأنا أحرکهما لکم کما کان رسول الله صلى الله علیه وسلم یحرکهما، وقال سعید: أنا أحرکهما کما رأیت ابن عباس یحرکهما، فحرک شفتیه - فأنزل الله تعالى: {لا تحرک به لسانک لتعجل به. إن علینا جمعه وقرآنه}. قال:جمعه له فی صدرک وتقرأه: {فإذا قرأناه فاتبع قرآنه}. قال: فاستمع له وأنصت:

 {ثم إن علینا بیانه}. ثم إن علینا أن تقرأه، فکان رسول الله صلى الله علیه وسلم بعد ذلک إذا أتاه جبریل استمع، فإذا انطلق جبریل قرأه النبی صلى الله علیه وسلم کما قرأه.

ابن عباس رضی الله عنه در تفسیر این گفته خداوند: ( {لا تحرک به لسانک لتعجل به} یعنی ای محمد زبانت را با آن شتابزده(برای یادگیری) بحرکت در میاور)؛ فرموده است: رسول خدا صلی الله علیه وسلم بودن که بهنگام نزول وحی مشقت زیادی رامتحمل می شدند وعلتش نیز این بود که ایشان لبهایشان را بحر کت در می آوردند( یعنی :تؤام به گوش دادن به جبرئیل، تکرارنیزمی کردند).

خداوند متعال (این آیه) را نازل نمود: {لا تحرک به لسانک لتعجل به. إن علینا جمعه وقرآنه}. (ابن عباس رضی الله عنه) فرموده : یعنی قطعا جمع وحفظ نمودن این قرآن در سینه ات واینکه بتوانی دوباره بخوانی (بر عهده ما است)

{فإذا قرأناه فاتبع قرآنه}.( ابن عباس رضی الله عنه) فرموده: یعنی گوش بده (بخواندن جبرئیل) وخاموش باش. {ثم إن علینا 

بیانه}.یعنی : سپس قطعا بر ما است که تو بتوانی بخوانی، بعد از این رسول خدا صلی الله علیه وسلم زمانیکه جبرئیل بنزدشان می آمد گوش می دادند وچون جبرئیل می رفت پیامبر صلی الله علیه وسلم می خواندند همانگونه که (جبرئیل برایشان) خوانده بودند.

ترجمه صحیح مسلم(از حدیث 1 تا 10)

 ترجمه صحیح مسلم(از حدیث 1 تا 10)

 

 

 

1) عن سمرة بن جندب و المغیرة بن شعبة؛ قالا:

 

قال رسول الله صلى الله علیه وسلم " من حدث

 

عنی بحدیث یری أنه کذب فهو أحد الکاذبین".

 

ازسمرة بن جندب و المغیرة بن شعبة رضی

 

 الله عنهما روایت است که رسول الله صلى الله

 

 علیه وسلم فرمودند: هر کس ازجانب من سخنی

 

 را نقل کند در حالیکه یقینا می داند که آن

 

دروغ است پس او یکی از دروغگویان است.

 

2 ) عن علی قال: قال رسول الله صلى الله

 

علیه وسلم: "لا تکذبوا علی فإنه من یکذب

 

علی یلج النار".

 

از علی رضی الله عنه روایت است که رسول

 

الله صلى الله علیه وسلم فرمودند: بر من دروغ

 

نبندید زیرا هر کس که بر من دروغ می بندد به

 

 آتش داخل می شود.

3 ) عن أنس بن مالک؛ أنه قال: إنه لیمنعنی

 

 أن أحدثکم حدیثا کثیرا - أن رسول الله صلى

 

 الله علیه وسلم قال: "من تعمد علی کذبا فلیتبوأ

 

مقعده من النار".

 

از انس بن مالک رضی الله عنه روایت است که

 

 ایشان فرمودند: قطعا آنچه مرا مانع می شود از

 

 اینکه برای شما احادیث زیادی را روایت کنم این

 

 است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند:

 

 هرکس قصد دروغ بستن بر من را نماید پس باید

 

 نشیمنگاهش را از آتش آماده کند.

 

4 ) عن أبی هریرة؛ قال: قال رسول الله صلى الله

 

 علیه وسلم. "من کذب علی متعمدا فلیتبوأ مقعده من

 

النار".

 

از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول

 

 الله صلى الله علیه وسلم فرمودند: هرکس بر من

 

 عمدا دروغ ببندد پس باید نشیمنگاهش را از آتش

 

 آماده کند.

 

5 )  عن المغیرة قال : سمعت رسول الله صلى الله

 

 علیه وسلم یقول: "إن کذبا علی لیس ککذب على

 

 أحد. فمن کذب علی متعمدا فلیتبوأ مقعده من النار".

 

از مغیره رضی الله عنه روایت است که من از

 

 رسول الله صلى الله علیه وسلم شنیدم که می فرماید:

 

 قطعا دروغ بستن بر من مانند دروغ بستن برکسی

 

 دیگر نیست. هر کس عمدا بر من دروغ ببندد پس

 

باید که نشیمنگاهش را از آتش آماده سازد.

 

6) عن أبی هریرة؛ قال: قال رسول الله صلى الله

 

علیه وسلم: "کفى بالمرء کذبا أن یحدث بکل ما

 

 سمع".

 

از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول

 

الله صلى الله علیه وسلم فرمودند: کافی است برای

 

 فرد از دروغ ؛این که هر سخنی را که شنیده است

 

بیان می کند.

 

7 ) قال عمر بن الخطاب رضی الله تعالى عنه:

 

 بحسب المرء من الکذب أن یحدث بکل ما سمع.

 

عمر بن الخطاب رضی الله تعالى عنه  فرمودند:

 

کافی است برای فرد از دروغ ؛این که هر سخنی را

 

 که شنیده است بیان می کند.

 

8 ) عن عبدالله؛ قال: بحسب المرء من الکذب أن

 

 یحدث بکل ما سمع.

 

از عبد الله رضی الله عنه روایت است که فرمودند:

 

  کافی است برای فرد از دروغ ؛این که هر سخنی

 

را که شنیده است بیان می کند.

 

9 ) أن عبدالله بن مسعود قال: ما أنت بمحدث قوما

 

 حدیثا لا تبلغه عقولهم، إلا کان لبعضهم فتنة.

 

عبدالله بن مسعود رضی الله عنه فرمودند: قطعا

 

توگوینده سخنی نیستی برای افرادی که عقلهای آنها

 

نمی توانند آن را درک کنند مگر اینکه آن سخن

 

 برای بعضی از آنها فتنه می گردد.

 

10 ) عن أبی هریرة، عن رسول الله صلى الله علیه

 

 وسلم؛ أنه قال "سیکون فی آخر أمتی أناس یحدثونکم

 

 ما لم تسمعوا أنتم ولا آباؤکم. فإیاکم وإیاهم".

 

از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول

 

الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: عنقریب در آخر

 

 امت من، افرادی خواهند بود که برایتان سخنانی را

 

بیان می کنند که نه شما ونه پدرانتان نشنیده است

 

 پس شما خویش را از آنها و آنان را از خویش بدور

 

 دارید.

ترجمه نسائی از (حدیث (۱) تا (۳۰)

 

ترجمه نسائی  

 

از

 

                          (حدیث (۱) تا (۳۰)

 

 

کتاب الطهارة

 

کتاب پاکى

تأویل قوله عز وجل {إذا قمتم إلى الصلاة فاغسلوا وجوهکم

وأیدیکم إلى المرافق}

تفسیر این گفته  ذات باعزت وبزگوار ( چون خواستید براى

نماز بپا خیزید پس بشوئید چهرهایتان ودستهایتان را تا به

آرنج ....)

(1)= عن أبی هریرة أن النبی صلى الله علیه وسلم قال : إذا

استیقظ أحدکم من نومه فلا یغمس یده فی وضوئه حتى یغسلها

ثلاثا فإن أحدکم لا یدری أین باتت یده.

ازأبوهریره رضى الله عنه روایت است که پیامبر صلى الله علیه

وسلم فرمودند: هنگامی که هر یک از شما از خوابش بیدار مى

شود دستش را در آب وضواش غوطه ندهد تا اینکه آنرا سه

بار بشوید زیرا هیچ  یک از شما نمى داند که دستش شب را کجا

گذرانده است.

باب السواک إذا قام من اللیل

بحث مسواک زدن زمانیکه فرد شب از خواب بیدار مى شود

(2)=عن حذیفة قال : کان رسول الله صلى الله علیه وسلم إذا قام

من اللیل یشوص فاه بالسواک.

از حذیفه رضى الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله

علیه وآله وسلم زمانیکه شب از خواب بیدار مى شدند دهانشان

را با مسواک مى مالیدند یعنى مسواک مى زدند.

باب کیف یستاک

بحث اینکه فرد چگونه مسواک بزند

(3)=  عن أبی موسى قال : دخلت على رسول الله صلى الله

علیه وسلم وهو یستن وطرف السواک على لسانه وهو یقول عأ

عأ.

ازأبو موسى رضى الله عنه روایت است که من بر رسول خدا

صلى الله علیه وسلم وارد شدم در حالیکه ایشان مسواک مى

زدند وکناره مسواک بر زبانشان بود وأع أع مى کردند.

باب هل یستاک الإمام بحضرة رعیته

بحث اینکه آیا امام مى تواند در حضور رعیتش مسواک بزند

(4)= عن أبی موسى قال : أقبلت إلى النبی صلى الله علیه

وسلم ومعی رجلان من الأشعریین أحدهما عن یمینی والآخر

عن یساری ورسول الله صلى الله علیه وسلم یستاک فکلاهما

سأل العمل قلت والذی بعثک بالحق نبیا ما أطلعانی على ما فی

أنفسهما وما شعرت أنهما یطلبان العمل فکأنی أنظر إلى سواکه

تحت شفته قلصت فقال إنا لا أو لن نستعین على العمل من أراده

ولکن اذهب أنت فبعثه على الیمین ثم أردفه معاذ بن جبلْ رضى

الله عنهما.

ازأبوموسى رضى الله عنه روایت است که من بهمراه دو نفر

دیگراز أشعریها که یکى ازآنها در سمت راست من ودیگرى

در سمت چپ من بود بنزد پیامبر صلى الله علیه وسلم و رفتیم

در حالیکه رسول الله صلى الله علیه وسلم مسواک مى زندند هر

نفردر خواست کار نمودند من گفتم قسم بذاتى که شمارا

پیامبربرحق فرستاده این دومرا از آنچه در دل داشتند مطلع

ننمودند ونه هم من خبرداشتم که اینها مى خواهند در خواست

کار نمایند ، واین در حالى بود که من به مسواک ایشان نگاه

مى کردم که زیر لب قرار داشته ولبشان را بلند نموده بود .

پیامبر صلى الله علیه وسلم فرمودند:ما نه ویا هر گزکمک نمى

گیریم بر کارى از کسى که خودش بخواهد ولى تو(أبوموسى)

برو.

رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم ایشان یعنى ابوموسى را

به یمن فرستادند وسپس پشت سرش معاذ بن جبل رضى الله

عنهما را فرستادند.

باب الترغیب فی السواک

بحث تشویق بر مسواک

(5)= عن عائشة عن النبی صلى الله علیه وسلم قال السواک

مطهرة للفم مرضاة للرب.

ازعایشه رضى الله عنها روایت است که  پیامبر صلى الله علیه

وآله وسلم فرمودند: مسواک پاک کننده دهان وباعث رضایت

پرودگار مى گردد.

الإکثار فی السواک

توصیه زیاد در باره مسواک

(6)= عن أنس بن مالک قال: قال: رسول الله صلى الله علیه

وسلم قد أکثرت علیکم فی السواک

ازأنس بن مالک رضى الله عنه روایت است که رسول الله صلى

الله علیه وآله وسلم فرمودند: من شما را زیاد به مسواک زدند

تشویق نمودم .

الرخصة فی السواک بالعشی للصائم

رخصت در مسواک زدن بعد ازظهر براى روزه دار

(7)=  عن أبی هریرة أن رسول الله صلى الله علیه وسلم قال

لولا أن أشق على أمتی لأمرتهم بالسواک عند کل صلاة

ازأبوهریره رضى الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله

علیه وسلم فرمودند: اگر بر أمت من سخت نبودى به آنها دستور

مى دادم که بوقت هر نماز مسواک بزنند.

السواک فی کل حین

هر وقت مسواک زدن

(8)=   عن شریح قالقلت لعائشة بأی شیء کان یبدأ النبی

صلى الله علیه وسلم إذا دخل بیته قالت بالسواک

شریح فرموده است :که من به عایشه رضى الله عنها

گفتم :زمانیکه پیامبر صلى الله علیه وسلم وارد خانه مى شدند

اولا از چه کارى شروع مى کردند؟ فرمود: مسواک مى زدند.

ذکر الفطرة – الاختتان

بحث فطرت وختنه نمودن

(9)=   عن أبی هریرة عن رسول الله صلى الله علیه وسلم قال :

الفطرة خمس الاختتان والاستحداد وقص الشارب وتقلیم الأظفار

ونتف الإبط

ازأبو هریره رضى الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله

علیه وسلم فرمودند:فطرت پنج است، ختنه نمودن، تراشیدن

شرمگاه ، کوتاه کردن سبیل ، کوتاه نمودن ناخونها و کندن

موى زیر بغل.

تقلیم الأظفار

کوتاه نمودن ناخونها

(10)= عن أبی هریرة قال: قال رسول الله صلى الله علیه وسلم

خمس من الفطرة قص الشارب ونتف الإبط وتقلیم الأظفار

والاستحداد والختان

ازأبو هریره رضى الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله

علیه وسلم فرمودند: پنج چیز جزء فطرت است، کوتاه کردن

سبیل ، کندن موى زیر ، کوتاه نمودن ناخونها ، تراشیدن

شرمگاه و ختنه نمودن.

نتف الإبط

کندن موی زیربغل

(11)= عن أبی هریرة عن النبی صلى الله علیه وسلم قال:

خمس من الفطرة الختان وحلق العانة ونتف الإبط وتقلیم

الأظفار وأخذ الشارب

از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله

علیه وسلم

فرمودند:پنج چیز جزء فطرت است، ختنه نمودن، تراشیدن موی

شرمگاه، کندن موى زیر ، کوتاه نمودن ناخونها و گرفتن

وکوتاه کردن سبیل.

حلق العانة

تراشیدن موی شرمگاه

(12)= عن ابن عمر أن رسول الله صلى الله علیه وسلم قال:

الفطرة قص الأظفار وأخذ الشارب وحلق العانة

ازابن عمر رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله

علیه وسلم فرمودند: کوتاه نمودن ناخونها ، گرفتن وکوتاه

کردن سبیل وتراشیدن موی شرمگاه جزء فطرت وسرشت

است.

قص الشارب

قیچی نمودن وکوتاه کردن سبیل

(13)= عن زید بن أرقم قال: قال رسول الله صلى الله علیه

وسلم من لم یأخذ شاربه فلیس منا

اززید بن أرقم رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلى

الله علیه وسلم فرمودند: کسی که سبیلش رانگیرد وکوتاه نکند از

ما نیست.

التوقیت فی ذلک

مدت زمانی که باید در آن این اعمال انجام شود

(14)= عن أنس بن مالک قال وقت لنا رسول الله صلى الله علیه

وسلم فی قص الشارب وتقلیم الأظفار وحلق العانة ونتف الإبط

أن لا نترک أکثر من أربعین یوما وقال مرة أخرى أربعین لیلة

ازأنس بن مالک رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلى

الله علیه وسلم در گرفتن وکوتاه کردن سبیل ، کوتاه نمودن

ناخونها ، ،تراشیدن موی شرمگاه وکندن موی زیربغل برای ما

مدت زمانی را معین نمودند که ازچهل روزبیشتر رها نکنیم

وراوی یکبار گفته که چهل شب(یعنی در این مدت حد اقل

یکبار این اعمال را انجام شود)

إحفاء الشارب وإعفاء اللحى

سبیل را خوب کوتاه نمودن وریش رها و بلند گذاشتن

(15)= عن ابن عمر عن النبی صلى الله علیه وسلم قال أحفوا

الشوارب وأعفوا اللحى

از ابن عمر رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله

علیه وسلم فرمودند : سبیلها را خوب کوتاه کنید وریشها را

رها وبلند بگذارید.

الإبعاد عند إرادة الحاجة

بهنگام اراده قضای حاجت به مکان دوری رفتن

(16)= عن عبد الرحمن بن أبی قراد قال خرجت مع رسول الله

صلى الله علیه وسلم إلی الخلاء وکان إذا أراد الحاجة أبعد

ازعبد الرحمن بن أبی قراد رضی الله عنه روایت است که من

بهمراه رسول الله صلى الله علیه وسلم برای قضای حاجت به

بیرون رفتم ایشان زمانیکه می خواستند قضای حاجت نمایند به

دور ترین مکان می رفتند.

(17)= عن المغیرة بن شعبة أن النبی صلى الله علیه وسلم کان

إذا ذهب المذهب أبعد قال فذهب لحاجته وهو فی بعض أسفاره

فقال ائتنی بوضوء فأتیته بوضوء فتوضأ ومسح على الخفین

ازمغیره بن شعبه رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلى

الله علیه وسلم هرگاه که برای قضای حاجت می رفتند به دور

ترین مکان می رفتند .

مغیره می گوید: رسول خدا صلی الله علیه وسلم در یکی از

سفرهایشان برای قضای حاجت رفتند وچون تشریف آوردند

فرمودند : که برایم آب وضو بیاور من برایشان آب وضو

آوردم وایشان وضو گرفتند وبر موزهایشان مسح نمودند.

الرخصة فی ترک ذلک

اجازه ورخصت در ترک دور رفتن (بهنگام قضای حاجت).

(18)= عن حذیفة قال کنت أمشی مع رسول الله صلى الله علیه

وسلم فانتهى إلى سباطة قوم فبال قائما فتنحیت عنه فدعانی وکنت

عند عقبیه حتى فرغ ثم توضأ ومسح على خفیه

از حذیفه رضی الله عنه روایت است که من بهمراه رسول الله

صلى الله علیه وسلم راه می رفتم که به زباله دان قومی رسیدند

سپس ایستاده ادرار نمودند من یکطرف رفته ودور شدم که مرا

صدا زد ومن آمدم تا پشت سر ایشان ایستادم تا اینکه ادرار

نمودند وسپس وضو گرفته وبر موزهایشان مسح نمودند.

القول عند دخول الخلاء

دعای هنگام ورود به توالت

(19)= عن أنس بن مالک قال کان رسول الله صلى الله علیه

وسلم إذا دخل الخلاء قال اللهم إنی أعوذ بک من الخبث والخبائث

ازأنس بن مالک رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلى

الله علیه وسلم فرمودند: هرگاه کسی از شما وارد توالت شد

بگوید : بار خدایا یقینا بنده از شر وبدی شیطانهای نر وماده بتو

پناه می برم.

النهی عن استقبال القبلة عن الحاجة

ممانعت از رخ بسوی بقبله نمودن بهنگام قضای حاجت

(20)= عن رافع بن إسحاق أنه سمع أبا أیوب الأنصاری وهو

بمصر یقول ما أدری کیف أصنع بهذه الکراییس وقد قال رسول

الله صلى الله علیه وسلم إذا ذهب أحدکم إلى الغائط أو البول فلا

یستقبل القبلة ولا یستدبرها

ازرافع بن إسحاق روایت است که از أبوأیوب أنصاری رضی

الله عنه در مصر شنیده است که می فرماید: نمی دانم با این

توالتها چه کنم ودر حالیکه رسول الله صلى الله علیه وسلم

فرموده است : هرگاه کسی از شما برای ادرار ویا مدفوع

نمودن رفت نه رخ بسوی قبله نمائید ونه بدان سو پشت گردانید.

النهی عن استدبار القبلة عند الحاجة

ممانعت از پشت به قبله نمودن بهنگام قضای حاجت

(21)= عن أبی أیوب أن النبی صلى الله علیه وسلم قال لا

تستقبلوا القبلة ولا تستدبروها لغائط أو بول ولکن شرقوا أو

غربوا

از أبوأیوب أنصاری رضی الله عنه روایت است پیامبر صلى

الله علیه وسلم فرموده اند : بهنگام ادرار ویا مدفوع نه رخ

بسوی قبله نمائید ونه بدان سو پشت گردانید. ولی بسوی مشرق

ویا مغرب پشت ورو گردانید.

الأمرباستقبال المشرق أو المغرب عند الحاجة

دستور به رخ نمودن به مشرق ومغرب بهنگام قضای حاجت

(22)= عن أبی أیوب الأنصاری قال: قال رسول الله صلى الله

علیه وسلم إذا أتى أحدکم الغائط فلا یستقبل القبلة ولکن لیشرق

أو لیغرب

از أبوأیوب أنصاری رضی الله عنه روایت است پیامبر صلى

الله علیه وسلم فرموده اند : بهنگام ادرار ویا مدفوع نه رخ

بسوی قبله نمائید ونه بدان سو پشت گردانید. ولی بسوی مشرق

ویا مغرب پشت ورو گردانید.

الرخصة فی ذلک فی البیوت

اجاز در رخ وپشت به قبله نمودن در چار دیواریهای خانها.

(23)= عن عبد الله بن عمرقال لقد ارتقیت على ظهر بیتنا

فرأیت رسول الله صلى الله علیه وسلم على لبنتین مستقبل بیت

المقدس لحاجته

ازعبد الله بن عمررضی الله عنهما روایت است که روزی بر

پشت خانه ی ما بالا رفتم که دیدم رسول الله صلى الله علیه

وسلم بر دو خشت خام نشسته ورخ به سوی بیت المقدس قضای

حاجت می نماید.

کتاب الطهارة

باب النهی عن مس الذکر بالیمین عند الحاجة

بحث ممانعت از دست راست را به آله تناسل زدن بهنگام

قضای حاجت

(24)= عن أبی قتادة  أن رسول الله صلى الله علیه وسلم قال

إذا بال أحدکم فلا یأخذ ذکره بیمینه.

ازأبوقتاده رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله

علیه وسلم فرمودند: هرگاه کسی از شما خواست ادرار کند

بادست راستش آله تناسلش را نگیرد.

(25)= عن أبی قتادة قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم

إذا دخل أحدکم الخلاء فلا یمس ذکره بیمینه

ازأبوقتاده رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله

علیه وسلم فرمودند: هرگاه کسی از شما وارد توالت شد بادست

راستش آله تناسلش را لمس نکند.

الرخصة فی البول فی الصحراء قائما

اجازه در ادرارنمودن در بیابان بصورت ایستاده

(26)= عن حذیفة أن رسول الله صلى الله علیه وسلم أتى

سباطة قوم فبال قائما.

حذیفه رضی الله عنه روایت نمودند: که رسول الله صلى الله

علیه وسلم به زباله دان قومی آمده وایستاده ادرار نمودند.

(27)=عن حذیفة قال إن رسول الله صلى الله علیه وسلم أتى

سباطة قوم فبال قائما.

حذیفه رضی الله عنه فرمودند: رسول الله صلى الله علیه وسلم

به زباله دان قومی آمده وایستاده ادرار نمودند.

(28)= عن حذیفة أن النبی صلى الله علیه وسلم مشى إلى

سباطة قوم فبال قائما ومسح على خفیه

حذیفه رضی الله عنه روایت نمود ند: که رسول الله صلى الله

علیه وسلم به زباله دان قومی آمده وایستاده ادرار

نمودند.وبرموزهایشان مسح نمودند.

البول فی البیت جالسا

در خانه (توالت) نشسته ادرار نمودن

(29)= عن عائشة قالت من حدثکم أن رسول الله صلى الله علیه

وسلم بال قائما فلا تصدقوه ما کان یبول إلا جالسا

عایشه رضی الله عنها فرمودند: هرکس به شما گفت :

که رسول الله صلى الله علیه وسلم ایستاده ادرار نموده است

حرفش را تأیید ننمائید زیرا ایشان بجز نشسته به روش دیگری

ادرار نمی نمودند.

البول إلى السترة یستتر بها

ادرار نمودن بسوی چیزی که انسان راازدید دیگران

مخفی دارد.

(30)= عن عبد الرحمن بن حسنة قال خرج علینا رسول الله

صلى الله علیه وسلم وفی یده کهیئة الدرقة فوضعها ثم جلس

خلفها فبال إلیها فقال بعض القوم انظروا یبول کما تبول المرأة

فسمعه فقال أو ما علمت ما أصاب صاحب بنی إسرائیل کانوا

إذا أصابهم شیء من البول قرضوه بالمقاریض فنهاهم صاحبهم

فعذب فی قبره

ازعبد الرحمن بن حسنه رضی الله عنه روایت است که روزی

رسول الله صلى الله علیه وسلم بنزد ما آمدند وبه دستشان

چیزی همانند سپر بود که آنرا گذاشته وسپس پشت آن نشسته

وبسوی آن ادرار نمودند بعضی از افراد گفتند: نگاه کنید ادرار

می نماید همانگونه که  زن ادرار می نماید. رسول خدا این

حرف راشنیدند وخطاب به آن فرد گفتند: آیا ندانستی که یار

بنی اسرائیلی به چه عذابی گرفتار شد چون بنی اسرائیل هر

گاه چیزی از ادرار بر آنها می ریخت آنجا را با قیچیها می

بریدند ولی این فرد آنها را از این کار ممانعت نمود وبدین

سبب در قبرش عذاب داده شد.

ترجمه ابن ماجه از حدیث (1) تا حدیث (11)


ترجمه ابن ماجه از حدیث (1) تا حدیث (11) 
المقدمة 
پیشگفتار 
(1) باب اتباع سنة رَسُول اللّه صلى اللّه علیه وسلم

بحث پیروی نمودن از سنتهای رسول خدا صلی الله علیه وسلم

1 - عَنْ أبی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُول اللّه صلى اللّه علیه وسلم :ما أمرتکم به فخذوه. وما نهیتکم عنه فانتهوا.
از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: هر آنچه به شما دستور می دهم قطعاآنرا بگیرید واز هر آنچه شما را باز می دارم حتما باز آیید.
2 -عَنْ أبی هُرَیْرَةَ، قَالَ:قَالَ رَسُول اللّه صلى اللّه علیه وسلم:درونی ما ترکتم. فإنما هلک مِن کان قبلکم بسؤالهم واختلافهمعلى أنبیائهم. فإذا أمرتکم بشیء فخذوا منه ما استطعتم. وإذانهیتکم عَنْ شیء فانتهوا.
از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: بگذارید مرا در باره آنچه برایتان رهانمودم یقینا کسانی که پیش از شما بودند بنا بر سؤالهاواختلافاتشان با پیامبرانشان هلاک شدند . پس هر گاه به شما دستور اجرای حکمی را دادم تا جای که توان دارید آنرا بگیرید وچون شما را از چیزی ممانعت نمودم باز آیید.
3 - عَنْ أبی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُول اللّه صلى اللّه علیه وسلم: مِن أطاعنی فقد أطاع اللّه، ومِن عصانی فقد عصى اللّه.
از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: هرکس از من پیروی کند او قطعا از خداوند پیروی نموده است وهر کس از من نافرمانی کند او یقینا از خداوند نافرمانی نموده است.
4 - عَنْ أبی جعفر، قَالَ:کان ابْن عمر إذا سمع مِن رَسُول اللّه صلى اللّه علیه وسلم حدیثا لم یعده ولم یقصر دونه.
از ابوجعفر روایت است که ابن عمررضی الله عنه چون از رسول خدا صلی الله علیه وسلم حدیثی را می شنید نه از آن تجاوز می کرد ونه در عمل به آن کوتاهی می نمود.
5 - عَنْ أبی الدرداء، قَالَ: خرج علینا رَسُول اللّه صلى اللّه علیهوسلم ونحن نذکر الفقراء ونتخوفه. فقَالَ: آلفقر تخافون؟ والذینفسی بیده لتصبن علیکم الدنیا صبا حتى لا یزیغ قلب أحدکم إزاغة إلا هِیَهْ. وأیم اللّه لقد ترکتم على مثل البیضاء، لیلها ونهارها سواء.
أبودرداء رضی الله عنه فرموده است : رسول خدا صلی الله علیه وسلم از (خانه) بیرون شده (بنزد ما آمدند) درحالیکه مادر بار فقر وتنگدستی بحث وگفتگو می کردیم واز ترسش سخن می گفتیم . رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: آیا از فقیر وتنگدستی می ترسید؟ سوگند بذاتی که جانم در دست اوست دنیا بر شما آنقدر زیاد خواهد ریخت تا جای که دل هیچیک از شما کج نکند (وبه انحراف نکشاند) مگر همین (دنیا ) .وقسم بخدا من شما را برسفیدی کاملی رها نمودم که شب وروز آن هردو برابر اند.

6- عَنْ قرةقَالَ:قَالَ رَسُول اللّه صلى اللّه علیه وسلم: لا تزال طائفة مِن أمتی منصورین لا یضرهم مِن خذلهم حتى تقوم الساعة.
از قره رضی الله عنه روایت است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: همیشه گروهی از امت من یاری شوندگان ، تا قیامت برپا شود اگر کسی بخواهد به آنها ضرری برساند نخواهد توانست.
7 - عَنْ أبی هُرَیْرَةَ؛أن رَسُول اللّه صلى اللّه علیه وسلم قَالَ: لا تزال قائمة مِن أمتی قوامة على أمر اللّه لا یضرها مِن خالفها.
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم روایت است که فرمودند: همیشه گروهی از امت من برپا دارندگان دین خدا اند وکسی که به آنها مخالفت کند نمی تواند به آنها ضرری برساند.
8 - عن أبی عنبة الخولانی، وکان قد صلى القبلتین مع رَسُول اللّه صلى اللّه علیه وسلم قَالَ: سمعت رَسُول اللّه صلى اللّه علیهوسلم یَقُولُ: لا یزال اللّه یغرس فی هذا الدین غرساً یستعملهمفی طاعته.
از ابوعنبه خولانی رضی الله عنه کسی بسوی هر دوقبله با رسول خدا صلی الله علیه وسلم نمازخوانده ؛ روایت است که ایشان از رسول خدا صلی الله علیه وسلم شنیده که می فرمایند: همیشه خداوند در این دین نهالانی را می کارد وسپس آنها رادر پیروی واطاعت خویش بکار می گیرد.
9 - عَنْ شعیب، قَالَ: قَالَ معاویة خطیبا فقَالَ: أین علماؤکم؟ أین علماؤکم؟ سمعت رَسُول اللّه صلى اللّه علیه وسلم یَقُولُ: لاتقوم الساعة إلا وطائفة مِن أمتی ظاهرون على الناس، لا یبالونمِن خذلهم ولا مِن نصرهم .
از شعیب روایت است که معاویه بهنگام سخنرانی فرمود : علماء شما کجا اند؟ روحانیون شما کجا اند؟ من از رسول خدا صلی الله علیه وسلم شنیدم که می فرمایند : قیامت بر پا نخواهدشد مگر اینکه گروهی بر مردم غالب اند ، پروائی ندارند که چه کسی آنها را یاری می کند ویا چه کسی در پی خواری وذلت آنها است.
10 - عَنْ ثوبان؛ أن رَسُول اللّه صلى اللّه علیه وسلم قَالَ: لایزال طائفة مِن أمتی على الحق منصورین، لا یضرهم مِنخالفهم حتى یأتی أمر اللّه، عز وجل .
از ثوبان رضی الله عنه روایت است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: همیشه گروهی از امت من بر حق یاری شوندگان اند، ومخالفین آنها نمی توانند به آنها ضرری برسانند واین جریان ادامه دارد تا این دستور خدا عزوجل (قیامت) بیاید.
11 - عَنْ جابر بن عَبْدُ اللّه، قَالَ: کنا عند النبی صلى اللّه علیه وسلم فخط خطا. وخط خطین عَنْ یمینه، وخط خطین عَنْ یساره، ثم وضع یده فی الخط الأوسط فقَالَ: هذا سبیل اللّه . ثمتلا هذه الآیة: {وأن هذا صراطی مستقیما فاتبعوه ولا تتبعوا السبل فتفرق بکم عَنْ سبیله}. ((6/ سورة الأنعام/ الآیة 53))

از جابر رضی الله عنه روایت است که بنزد رسول خدا صلی الله علیه وسلم بودیم که یک خطی کشیدند، ودو خط دیگر در سمت راست آن کشیدند ، ودو خط دیگر در سمت چپ آن کشیدند ، وسپس دستش را بر خط وسطی گذاشتند وفرمودند : این راه خدا است وسپس این آیه را تلاوت نمودند: {وأن هذا صراطی مستقیما فاتبعوه ولا تتبعوا السبل فتفرق بکم عَنْ سبیله}.یعنی : این راه راست من است پس از آن پیروی کنید واز راهای دیگر پیروی نکنید که شما را از راه خدا پراکنده می کنند.

گلچینی از احادیث بخاری و مسلم

گلچینی از احادیث بخاری و مسلم 

 

احادیث که در زیر با ترجمه فارسی آنها ذکرشده از بخاری و

مسلم گرفته شده تا برای حفظ افرادی که دوست دارند احادیثی

 چند ازاحادیث صحیح نبوی حفظ نمایند آسان گردد

 

1 - الضِّیَافَةُ ثَلَاثَةُ أَیَّامٍ  = مهمانی سه روز است

2- لَا تَحْلِفُوا بِآبَائِکُمْ = به پدرانتان سوگند یاد نکنید

3 - مَنْ کَانَ حَالِفًا فَلْیَحْلِفْ بِاللَّهِ = هر کس می خواهد سوگند یاد کند

 باید که به الله سوگند یاد کند

4 - مَا مِنْ أَحَدٍ أَغْیَرُ مِنْ اللَّهِ = هیچ کس از الله غیرتمند تر نیست

5 - مَا أَحَدٌ أَحَبَّ إِلَیْهِ الْمَدْحُ مِنْ اللَّهِ = هیچ کس از الله بیشتر تعریف

وستایش را دوست نمی دارد

6- لَا یَصْعَدُ إِلَى اللَّهِ إِلَّا الطَّیِّبُ = جز چیز پاک چیز دیگری به سوی الله بالا نمی رود

7 - إِنَّکُمْ سَتَرَوْنَ رَبَّکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ = قطعا شما روز قیامت

 پروردگارتان را خواهد دید

8- اشْفَعُوا فَلْتُؤْجَرُوا = سفارش کنید تا اینکه به شما پاداش داده شود

9 - کَانَ زَکَرِیَّاءُ نَجَّارًا = زکریا نجّار بوده است

10 - لَا هِجْرَةَ بَعْدَ الْفَتْحِ = بعد از فتح مکه هجرتی نیست

11 - السَّفَرُ قِطْعَةٌ مِنْ الْعَذَابِ = سفر تکه ای ازعذاب است

12 - شَهْرَا عِیدٍ لَا یَنْقُصَانِ = هر دو ماه عید در یک سال کم 

 نمی شوند

13 - الْکَلْبُ الْأَسْوَدُ شَیْطَانٌ = سگ سیاه شیطان است

14 - الدِّینُ النَّصِیحَةُ  = دین خیر خواهی است

15- بَدَأَ الْإِسْلَامُ غَرِیبًا = اسلام بی گانه شروع شده است

16 - أَحْفُوا الشَّوَارِبَ =   سبیلها را کوتاه کنید

17- أَوْفُوا اللِّحَى =  ریشها را درازنگه دارید

18 - إِنَّ مِنْ الشِّعْرِ حِکْمَةً =  قطعا بعضی از اشعاردانش اند

19 - لَا تُسَمُّوا الْعِنَبَ الْکَرْمَ = انگور را کرم نام گذاری نکنید

20 - لَعْنُ الْمُؤْمِنِ کَقَتْلِهِ = لعنت نمودن مسلمان مانند کشتنش است

21 - مَنْ رَمَى مُؤْمِنًا بِکُفْرٍ فَهُوَ کَقَتْلِهِ = متهم به کفر نمودن مسلمان

 مانند کشتنش است

22- مَنْ حَمَلَ عَلَیْنَا السِّلَاحَ فَلَیْسَ مِنَّا = هر کس بر ما اسلحه بکشد

از ما نیست

23 - مَنْ غَشَّنَا فَلَیْسَ مِنَّا = هر کس به ما خیانت کند از ما نیست

24 - لَا تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِکُمْ = از پدرانتان روگردانی نکنید

25- مَنْ رَغِبَ عَنْ أَبِیهِ فَهُوَ کُفْرٌ= هر کس ازپدرش روگردانی نماید

 این کفر است

26 - مِنْ الْکَبَائِرِ شَتْمُ الرَّجُلِ وَالِدَیْهِ = دشنام دادن فرد به پدر و

مادرش از گناهان کبیره است

27 - إِیَّاکُمْ وَهَیْشَاتِ الْأَسْوَاقِ= از همهمه وسر وصداهای بازارها

 بر حذر باشید

28 - أَبْغَضُ الْبِلَادِ إِلَى اللَّهِ أَسْوَاقُهَا = مبغوض ترین جاها در نزد

الله بازارهاست

29 - إِنَّ مِنْ الْبَیَانِ سِحْرًا= یقینا بعضی ازسخنان جادوئی است

30 - نُصِرْتُ بِالصَّبَا = من با بادی که از مشرق می وزد یاری شدم

31- أُهْلِکَتْ عَادٌ بِالدَّبُورِ= عاد با بادی که از مغرب می وزدهلاک شدند

32 - لَقِّنُوا مَوْتَاکُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ = به مردگانتان لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تلقین نمایید

33 - الصَّبْرُ عِنْدَ الصَّدْمَةِ الْأُولَى= صبرآن است که درابتدای مصیبت باشد

34 - لَا تُلْحِفُوا فِی الْمَسْأَلَةِ = در گدائی پافشاری ننمایید

35 - لَیْسَ الْغِنَى عَنْ کَثْرَةِ الْعَرَضِ = ثروتمند بودن به داشتن کالای

 زیاد نیست

36 - مَنْ یَسْتَعْفِفْ یُعِفَّهُ اللَّهُ = هر کس طلب عفت نماید الله او پاک وعفیف می گرداند

37 - مَنْ یَسْتَغْنِ یُغْنِهِ اللَّهُ = هر کس طلب بی نیازی کند خداوند او

 را بی نیاز می گرداند

38 - مَنْ یَصْبِرْ یُصَبِّرْهُ اللَّهُ = هر کس صبر نماید الله او را صابر

می گرداند

39 - الْأَنْصَارُ شِعَارٌ وَالنَّاسُ دِثَارٌ= انصار لباس زیرین و دیگر

مردم لبس رو اند

40 - لَوْلَا الْهِجْرَةُ لَکُنْتُ امْرَأً مِنْ الْأَنْصَارِ = اگر هجرت نمی بود

 من یک انصاری می بودم

41 - الدُّنْیَا مَتَاعٌ = دنیا سامان است

42- خَیْرُ مَتَاعِ الدُّنْیَا الْمَرْأَةُ الصَّالِحَةُ = بهترین سامان دنیا زن نیک

است

43 - مَطْلُ الْغَنِیِّ ظُلْمٌ = تأخیر پرداخت نمود ثروتمند بدهی اش را

ظلم است

44 - ثَمَنُ الْکَلْبِ خَبِیثٌ = پول وقیمت سگ پلید و حرام است

45 - مَهْرُ الْبَغِیِّ خَبِیثٌ = پول زنا پلید وحرام است

46 - کَسْبُ الْحَجَّامِ خَبِیثٌ = در آمد حجامتگر پلید وحرام است

47 - کُلُّ مُسْکِرٍ حَرَامٌ = هر نشه آوری حرام است

 48 - کُلُّ مُسْکِرٍ خَمْرٌ =هر نشه آوری شراب است

49 - اشْرَبُوا فِی الْأَسْقِیَةِ کُلِّهَا = درتمام مشکها وظروف بنوشید

50- لَا تَشْرَبُوا مُسْکِرًا = چیز نشه آور ننوشید

51 - الْإِیمَانُ بِضْعٌ وَسِتُّونَ شُعْبَةً = ایمان شصت واندی شعبه دارد

52- الْحَیَاءُ شُعْبَةٌ مِنْ الْإِیمَانِ = حیاء شعبه ای از ایمان است

53 - آیَةُ الْإِیمَانِ حُبُّ الْأَنْصَارِ = دوستی با انصار نشانی ایمان است

54- آیَةُ النِّفَاقِ بُغْضُ الْأَنْصَارِ= کینه با انصار نشانی نفاق است

55- سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ = دشنام دادن مسلمان فسق است

56 - الْإِیمَانُ فِی أَهْلِ الْحِجَازِ= ایمان در اهل حجاز است

57 - لَا شَخْصَ أَغْیَرُ مِنْ اللَّهِ = هیچ شخصی ازالله غیرتمندتر نیست

58 - لَا شَخْصَ أَحَبُّ إِلَیْهِ الْعُذْرُ مِنْ اللَّهِ = هیچ شخصی از الله بیشترعذرخواهی را دوست ندارد

59 - لَا شَخْصَ أَحَبُّ إِلَیْهِ الْمِدْحَةُ مِنْ اللَّهِ = هیچ شخصی از الله بیشترتعریف را دوست ندارد

60- إِنَّ الْحَیَاءَ مِنْ الْإِیمَانِ = یقینا حیاء از ایمان است

61 - الْبِرُّ حُسْنُ الْخُلُقِ = نیکی اخلاق نیک است

62 - إِیَّاکُمْ وَالظَّنَّ = از گمان بر حذر باشید

63- إِنَّ الظَّنَّ أَکْذَبُ الْحَدِیثِ = گمان دروغ ترین سخن است

64- اتَّقِ دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ = از دعای مظلوم بترسید

65 - لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ قَتَّاتٌ    = سخن چین به بهشت نمی رود

66- کُلُّ مَعْرُوفٍ صَدَقَةٌ = هر نیکی صدقه است

67 - لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ قَاطِعٌ = قطع کننده روابط خویشاوندی به بهشت

 نمی رود

68 - مَنْ لَا یَرْحَمُ لَا یُرْحَمُ = کسی که رحم نمی کند بر او رحم نخواهد شد

69 - إِنَّ الصِّدْقَ یَهْدِی إِلَى الْبِرِّ = قطعا راستی به سوی نیکی راهنمائی می کند

70 - إِنَّ الْبِرَّ یَهْدِی إِلَى الْجَنَّةِ = قطعا نیکی به سوی بهشت راهنمائی می کند

71 - إِنَّ الْکَذِبَ یَهْدِی إِلَى الْفُجُورِ= قطعا دروغ به سوی گناه راهنمائی می کند

72 - إِنَّ الْفُجُورَ یَهْدِی إِلَى النَّار= قطعا گناه به سوی آتش (جهنم )

راهنمائی می کند

73 - کُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إِخْوَانًا = بندگان الله وبرادر باشید

74 - لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ قَتَّاتٌ = سخن چین به بهشت نمی رود

75 - کُلُّکُمْ رَاعٍ =  همه تان مسئول هستید

76 - أَسْرِعُوا بِالْجَنَازَةِ = جنازه را باشتاب (بقبرستان) ببرید

77 - مِنًى کُلُّهَا مَنْحَرٌ = تمام منی قربانگاه است

78- السَّعْیُ بَیْنَ الصَّفَا وَالْمَرْوَةِ تَوٌّ = سعی بین صفا و مروه طاق است

79 - الطَّوَافُ تَوٌّ = طواف طاق است

80 - عَرَفَةُ کُلُّهَا مَوْقِفٌ = تمام عرفات محل توقف است

81 - جَمْعٌ کُلُّهَا مَوْقِفٌ = تمام مزدلفه محل توقف است

82 - الِاسْتِجْمَارُ تَوٌّ = باسنگ استنجا زدن طاق است

83 - رَمْیُ الْجِمَارِ تَوٌّ = ریگ جمرات طاق است

84 - إِنَّمَا الْإِمَامُ لِیُؤْتَمَّ بِهِ = یقینا امام برای این است که از او پیروی شود

85 - لَا تُبَادِرُوا الْإِمَامَ = از امام جلو نزنید

86 - إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ = یقینا امام سپر است

87 - التَّسْبِیحُ لِلرِّجَالِ = سبحان الله گفتن از مردان است

88- التَّصْفِیقُ لِلنِّسَاءِ = کف زدن از آن زنان است

89- أَتِمُّوا الرُّکُوعَ وَالسُّجُودَ = رکوع وسجده را کامل کنید

90 - سَوُّوا صُفُوفَکُمْ  = صفهایتان را راست نمایید

91 - صَلَاةُ اللَّیْلِ مَثْنَى مَثْنَى = نماز شب دورکعتی دورکعتی است

92 - أَوْتِرُوا قَبْلَ الصُّبْحِ = پیش از صبح وتر بخوانید

93 - لَا تُصَلُّوا إِلَى الْقُبُورِ = به سوی قبرها نماز نگذارید

94 - لَا صَلَاةَ لِمَنْ لَمْ یَقْرَأْ بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ = نماز کسی که سوره فاتحه را نخوانده است درست نیست

95 - إِنَّ فِی الصَّلَاةِ شُغْلًا = همانا در نماز مشغولی است

96- إِنَّ تَسْوِیَةَ الصَّفِّ مِنْ تَمَامِ الصَّلَاةِ = همانا برابری صف از

 تکمله نماز است

97 - أَیُّکُمْ أَمَّ النَّاسَ فَلْیُوجِزْ = هر کس از شما برای مردم امامت داد پس نماز را کوتاه ومختصر بخواند

98 - مَنْ صَلَّى الْبَرْدَیْنِ دَخَلَ الْجَنَّةَ = هر کس نماز صبح و عصر را بخواند به بهشت می رود

99 - أَرْضُوا مُصَدِّقِیکُمْ = صدقه گیرندگانتان را راضی نمایید

100 - کُلُّ مَعْرُوفٍ صَدَقَةٌ = هر کارنیکی صدقه است

101 - الْیَدُ الْعُلْیَا خَیْرٌ مِنْ الْیَدِ السُّفْلَى = دست بالا از دست پایین بهتراست

102 - أَنَّا لَا نَأْکُلُ الصَّدَقَةَ = قطعا ما صدقه نمی خوریم

103 - تَسَحَّرُوا = سحری بخورید

104- إِنَّ فِی السُّحُورِ بَرَکَةً = یقینا در سحری برکت است

105 - الصِّیَامُ جُنَّةٌ  = روزه سپر است

106 - أَحَبُّ الصِّیَامِ إِلَى اللَّهِ صِیَامُ دَاوُدَ = بهترین روزه درنزد الله

 روزه داود است

107- الْحَرْبُ خَدْعَةٌ =جنگ نیرگ است

108 - مَنْ قُتِلَ دُونَ مَالِهِ فَهُوَ شَهِیدٌ = هر کس در دفاع ازمالش کشته شود شهید است

109 - یَسِّرُوا وَلَا تُعَسِّرُوا = آسان بگیرید و سخت نگیرید

110 - سَکِّنُوا وَلَا تُنَفِّرُوا = آرامش بیاورید و متنفر نکنید

111 - إِنَّمَا بُعِثْتُمْ مُیَسِّرِینَ = همانا شما آسانگیر فرستاده شده اید

112 - لَمْ تُبْعَثُوا مُعَسِّرِینَ = شما سخت گیر فرستاده نشده اید.

113 - الْعَیْنُ حَقٌّ = چشم زخم واقعیت دارد

114 - لِکُلِّ دَاءٍ دَوَاءٌ =هر بیماری داروئی دارد

115 - کَفَّارَةُ النَّذْرِ کَفَّارَةُ الْیَمِینِ = کفاره نذر کفاره قسم است

116 - لَا تَنْذِرُوا  = نذر نکنید

117 - الْوِتْرُ رَکْعَةٌ مِنْ آخِرِ اللَّیْلِ= وتر یک رکعت در آخر شب است

118 - أُوتِیتُ جَوَامِعَ الْکَلِمِ = به من سخنان پرمحتوا داده شده است

119 - أَنَا أَوَّلُ النَّاسِ یَشْفَعُ فِی الْجَنَّةِ = من اولین فردی هستم که در

بهشت سفارش می کنم

120 - أَنَا أَکْثَرُ الْأَنْبِیَاءِ تَبَعًا= من از همه پیامبران بیشتر پیروان خوام داشت

121 - سَلُوا اللَّهَ لِی الْوَسِیلَةَ = از الله برای من وسیله (که جای خاصی در بهشت است ) بخواهید

122 - نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ عَلَى الْعَدُوِّ = من با ترسی که بر دشمن انداخته شده یاری شده ام

123 - إِنَّمَا أَنَا قَاسِمٌ وَیُعْطِی اللَّهُ = همانا من تقسیمگرم ولی الله  

می دهد

124 - إِنَّمَا أَنَا خَازِنٌ = همانا من خزانه دارم

125 - إِنِّی آخِرُ الْأَنْبِیَاءِ = همانا من آخرین پیامبرانم

126 - مِنْبَرِی عَلَى حَوْضِی= منبر من بر حوض من است

127- لَا یَرِثُ الْمُسْلِمُ الْکَافِرَ = مسلمانی از کافری ارث نمی برد

128 - لَا یَرِثُ الْکَافِرُ الْمُسْلِمَ = کافری از مسلمانی ارث نمی برد