۩۩۩ تزکیه و تعلیم از دیدگاه اهل سنّت ۩۩۩

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمْ الْکِتَابَ وَ ....

۩۩۩ تزکیه و تعلیم از دیدگاه اهل سنّت ۩۩۩

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمْ الْکِتَابَ وَ ....

۱۰۹ پرسش و پاسخ در باره اصول حدیث

یکصد ونه

 

 پرسش و پاسخ    

 

 

در باره اصول حدیث  

 

نوشته :دکترمحمود طحان

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

 

إن الحمد لله نحمده ونستعینه، ونعوذ بالله من شرور أنفسنا، ومن سیئات أعمالنا، من یهده الله فلا مضل له، ومن یضلل فلا هادی له، وأشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له وأشهد أن محمداً عبده ورسوله.

أما بعد:

رساله اى که در دست دارید مختصرى است در باره اصول حدیث بصورت سؤال وجواب که تمام مطالب آن با اندک زیاداتى ازکتاب (تیسیر مصطلح الحدیث  = دکتر محمود طحان) برگرفته وترجمه وبراى آسانتر نمودن مطالب براى طلاب علوم دینى،بصورت سؤال وجواب ترتیب داده شده است .

امیدوارم که معبود برحق این رساله را براى خوانندگان گرامى مفید وبراى بنده ودکتر طحان صدقه جاریه گرداند.

 آمین یارب العالمین.

 

تعریفات أولیه أصول حدیث

(1)= علم مصطلح حدیث را تعریف نمائید؟

جواب:علمى است، داراى أصول وقوانینى که از حالات متن وسند حدیث بحث مى نماید.

(2)= موضوع علم مصطلح حدیث چیست؟

جواب:موضوع این علم یعنى آنچه در آن بحث مى شود متن وسند از نظر رد وقبول مى باشد.

(3)= فوائد علم مصطلح حدیث را نام ببرید؟

جواب:فوائد این علم شناخت أحادیث صحیح از غیر صحیح مى باشد.

(4)= حدیث را تعریف نمائید؟

جواب:حدیث در لغت عربى به چیز جدید گفته مى شود ودر اصطلاح :به گفتار وکردار وتأییدات سکوتى رسول الله صلى الله علیه وسلم حدیث گفته مى شود.

(5)= خبررا توضیح دهید؟

جواب:خبردرعربى وفارسى از نظر لغوى یک معنا دارد.

ولى در اصطلاح علماءبراى خبر سه نوع تعریف بیان نموده اند:

(أ)= خبر وحدیث همعنا ومترادف اند.

(ب)= خبربه آنچه از غیر پیامبرصلى الله علیه وسلم روایت شده باشد گویند ولى حدیث به گفتار وکردار وتأییدات سکوتى پیامبر  صلى الله علیه وسلم گویند.

(ج)= خبربه آنچه از پیامبرصلى الله علیه وسلم غیرپیامبر صلى الله علیه وسلم روایت شده باشد گویند ولى حدیث فقط به گفتار وکردار وتأییدات سکوتى پیامبر صلى الله علیه وسلم گویند.

(6)= اثر یعنى چه؟

جواب:اثر در لغت عربى به باقى مانده یک چیزگویند.

 ودر اصطلاح:علماء براى آن دو تعریف بیان نموده اند :

(أ)=  أثر وحدیث دو کلمه همعنا ومترادف اند.

(ب)= أثربه گفتار وکردار صحابى وتابعى گویند. 

(7)= مراد از اسناد چیست؟

جواب:اسناد دو معنا دارد:

(أ)= سخنى را باسند از گوینده اى نقل کردن را اسناد گویند.

(ب)= سلسله راویانى که متن را روایت مى کنند در این صورت اسناد بمعناى سند مى باشد.

(8)= سند و متن را تعریف کنید؟

جواب:سند در لغت عربى به چیزى گویند که بشود به آن اعتماد کرد وبعنوان مدرک از او استفاده کرد.

ودر اصطلاح:به سلسله راویانى گویند که متن را روایت مى کنند.

ومتن درلغت عربى به زمین سفت وبرآمده گویند.

ودر اصطلاح : به سخنى گویند که راویان سند آن را ذکر نموده اند.  

بعنوان مثال امام ترمذى مى گوید:حَدَّثَنَا هَنَّادٌ،عَنْ إِسْرائیلَ، عَنْ سِمَاکِ، عَنْ مُصْعَب بن سَعْدٍ، عَنْ ابن عُمَرَ، عَنْ النَّبیِّ صَلَّى الله عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: "لا تُقبَلُ صَلاةٌ بِغَیْرِ طُهُورٍ، ولا صدَقَةٌ مِنْ غُلُولٍ".

در این مثال (حَدَّثَنَا هَنَّادٌ،عَنْ إِسْرائیلَ، عَنْ سِمَاکِ، عَنْ مُصْعَب بن سَعْدٍ، عَنْ ابن عُمَرَ) سند است.

 وجمله (لا تُقبَلُ صَلاةٌ بِغَیْرِ طُهُورٍ، ولا صدَقَةٌ مِنْ غُلُولٍ) متن است.

(9)= مسند(بافتح نون) را تعریف نمائید؟

جواب:در لغت :اسم مفعول وبه معناى نسبت داده شده مى آید.  ودر اصطلاح:به سه معنا مى آید:

(أ)= مسند به کتابى گفته مى شود که در آن روایتهاى هر صحابه را جدا جداآورده شده باشد،همانند: مسندامام أحمد بن حنبل رحمة الله علیه.

(ب)= مسند به حدیث مرفوع گفته مى شود که با سند متصل روایت شده باشد؟

(ج)= مسند مصدر میمى است وبمعناى سند مى آید.

(10)= مسند(با کسرنون) به چه چیزى گفته مى شود؟

جواب:مسند به کسى گویند که حدیثى را با سندش روایت کند، خواه نسبت به آن روایت گویند آگاهى داشته باشد ویا نه نداشته باشد.

(11)= محدث به چه کسى گفته مى شود؟

جواب:محدث بفردى گویند که مشغول روایت ودرایت علم حدیث باشد ونسبت به روایات وحالات راویان زیادى، آگاهى داشته باشد، مانند استاد آلبانى محدث عصر حاضر رحمة الله علیه نویسنده سلسلة الأحادیث الصحیحة والضعیفة .

(12)= حافظ در اصطلاح محدثین یعنى چه؟

جواب:بعضى ازعلماء مى گویند:محدث وحافظ کلمات همعنا اند ولى بعض دیگر براین باوراند که حافظ ازنظر رتبه ودرجه از محدث بالاتر است.مانند حافظ ابن حجر عسقلانى رحمة الله علیه نویسنده فتح البارى شرح بخارى.

(13)= معناى حاکم چیست؟

جواب:حاکم به کسى گویند:که برتمام أحادیث بجز اندکى  احاطه داشته باشد.مانند حاکم نیشابورى رحمة الله علیه نویسنده المستدرک على الصحیحین.

حدیث متواتر  

 (14)= حدیث ازنظر راویانى که آنرا روایت نموده اند برچند قسم مى شوند؟

جواب:بر دو قسم اند:

(أ) =حدیث متواتر.

(ب)= خبر واحد.

(15)= حدیث متواتر را تعریف نمائید؟

جواب:متواتر به رواتى گویند که آن را راویان زیادى روایت کرده باشند وراویان بقدرى زیاد باشند که توافق آنها بر دروغ محال باشد.

 (16)= شرائط متواتر چیست؟

جواب:حدیث متواتر داراى شرائط ذیل مى باشد:

(أ)= باید راویان آن زیاد باشد.

(ب)= در تمام مراحل وطبقات سند این زیادى راویان وجود داشته باشد.

(ج)= عادتا توافق آنها بر دروغ محال باشد.

(د)= مستند روایتشان حسى باشد یعنى مثلا راویان بگویند: شنیدیم ،دیدیم، وازقبیل این نوع الفاظ را بهنگام روایت آن حدیث  بیان نمایند.

(17)= حکم حدیث متواتر را بیان نمائید؟

جواب: حدیث متواتربطورى قطعى ویقینى ومفید علم ضرورى واست که ان انسان را مجبور مى نماید که آنرا همانند اشیائى که دیده است قبول نماید.

(18)= أقسام حدیث متواتر را بیان نمائید؟

جواب:متواتر بردو قسم است:

(أ)= متواتر لفظى.

 (ب)= متواتر معنوى.

(19)= متواتر لفظى را تعریف نمائید؟

جواب:متواتر لفظى به روایتى گویند که الفاظ آن بطور متواتر نقل شده باشد،مانند (من کذب على متعمدا فلیتبوأ مقعده من النار)

یعنى :هر کس عمدا بر من دروغ ببندد پس باید آماده نماید نشستگاهش را براى آتش جهنم.

(20)= متواترمعنوى را توضیح دهید؟

جواب: متواترمعنوى به روایتى گویند که معنا ومفهوم آن بصورت متواتر روایت شده باشد گرچه از نظر لفظى تک تک روایتهاى که این معنا ومفهوم در آنها آمده بحد تواتر نرسد.

مانند روایت رفع الیدین بهنگام رفتن برکوع وبلند شدن ازرکوع درنماز وروایت مسح برخفین.

(21)= مشهورترین کتابهائى که در باره حدیث متواتر نوشته شده است را نام ببرید؟

جواب: مشهورترین کتابهائى که در باره حدیث متواتر نوشته شده است از قرار ذیل مى باشد:

(أ)= الأزهار المتناثرة فى الأخبار المتواترة : تألیف علامه سیوطى.

(ب)= قطف الأزهار(مختصر کتاب سابق): نوشته علامه سیوطى.

(ج)= نظم المتناثر من الحدیث المتواتر: تألیف محمد بن جعفر الکتانى.

  خبر واحد

(22)= خبر واحد به چه نوع روایتى چه گفته مى شود؟

جواب:خبرواحد به روایتى گویند که بحد تواتر نرسد ودرآن شرائط متواتر کاملا یافت نشود.

(23)= أقسام خبر واحد را نام ببرید؟

جواب: خبرواحد برسه قسم است:

 (أ)= خبرمشهور.

(ب)= خبرعزیز .

(ج)= خبر غریب. 

(25)= خبر مشهور را تعریف کنید؟

جواب:مشهور در لغت بمعناى شهرت یافته وعلنى شده مى آید،ودر اصطلاح:به روایتى گویند که آنرا سه ویا راویانى بیشترى روایت کرده با شند ولى بحد تواتر نرسیده باشد.

(26)= خبرمستفیض یعنى چه؟

جواب:مستفیض در لغت بمعناى منتشر مى آید ،ودر اصطلاح: مشهور و مستفیض یک معنا دارد. 

(27)= حکم خبر مشهور ومستفیض را بیان نمائید؟

جواب:حدیث مشهور ومستفیض گاهى صحیح است و گاهى غیر صحیح اگر صحتش بثبوت برسد واجب العمل است وبرحدیث عزیز وغریب برترى وارجحیت دارد.

(28)= مشهورترین کتابهائى که در باره حدیث مشهور ومستفیض نوشته شده است را نام ببرید؟

جواب: مشهورترین کتابهائى که در باره أحادیثى که بر سر زبانهاست ودر میان مردم مشهورشده است از قرار ذیل مى باشد: (أ)= المقاسد الحسنة فیما اشتهر على الألسنة: تألیف علامه سخاوى.

(ب)= کشف الخفاء ومزیل الالباس فیما اشتهر من الحدیث على السنة الناس :تألیف علامه عجلونى.

(ج)= تمییز الطیب من الخبیث فیما یدور على ألسنة الناس من الحدیث :تألیف ابن الدیبع الشیبانى.

(29)= خبر عزیزبه چه نوع روایتى گفته مى شود؟

جواب:عزیز در لغت بمعناى کم وکمیاب ونیز بمعناى قوى ونیرو مند مى آید ودر اصطلاح :به روایتى گفته مى شود که راویانش در هر طبقه اى از طبقات سند از دونباشد.   

(30)= آیا در باره خبر عزیز نیز کتاب مستقلى نوشته شده است؟

جواب:خیردرباره حدیث عزیز تا بحال کتاب مستقلى نوشته نشده یعنى روایات عزیز را کسى تا بحال در یک کتاب مستقل جمع آورى ننموده است.

(31)= حدیث غریب را تعریف نمائید؟

جواب:غریب در لغت بمعناى به فردى که منفرد ودور از خویشاوندان است مى گویند ،ودر اصطلاح :بروایتى گویند که فقط آنرا یک راوى روایت کرده باشد.

(32)= أقسام حدیث غریب را نام ببرید؟

جواب:بردو قسم است:

(أ) = غریب مطلق ویا فرد مطلق.

(ب)= غریب نسبى ویا فرد نسبى.

(33)= غریب مطلق یعنى چه؟

جواب: غریب مطلق بروایتى گویند که فقط آنرا یک صحابى روایت کرده باشد.

(34)= معناى غریب نسبى چیست؟

جواب: غریب نسبى بروایتى گویند که در اصل سند بیشتر ازیک راوى داشته باشد ولى در میان ویا آخرسند تک راوى گردد.

(35)= مشهورترین کتابهائى که در باره حدیث غریب نوشته شده است را نام ببرید؟

جواب: مشهورترین کتابهائى که در باره حدیث غریب نوشته شده است از قرار ذیل مى باشد:

(أ)= غرائب مالک :تألیف دارقطنى.

(ب)= الأفراد :تألیف دارقطنى.

(ج)= السنن التى تفرد بکل سنة منها أهل بلدة: تألیف أبوداود سجستانى.

علاوه از این کتابها مذکور در مسند بزار ومعجم أوسط طبرانى نیز أحادیث غریب زیادى یافت مى شود.

حدیث مقبول ومردود

(36)= حدیث از نظر قبول یا رد بر چند قسم است؟

جواب:بردو قسم است :

(أ)= حدیث مقبول.

(ب)= حدیث مردود.

(37)= حدیث مقبول را تعریف نمائید؟

جواب: حدیث مقبول به روایتى گویند که راستى ودرستى آن بتأیید رسیده باشد.

(38)= حکم حدیث مقبول را بیان نمائید؟

 جواب: حدیث مقبول حجت است واجب العمل است.

(39)= خبر مردود به چه نوع خبرى گویند؟

جواب: حدیث مردود به روایتى گویند که راستى ودرستى آن بتأیید نرسیده باشد.

(40)= حکم حدیث مردود را بیان نمائید؟

جواب: حدیث مردود حجت نیست ونباید بدان عمل شود.

أقسام حدیث مقبول

(41)= أقسام حدیث مقبول را نام ببرید؟

جواب: حدیث مقبول بر چهار قسم است:

(أ)= صحیح لذاته .

(ب)= صحیح لغیره.

(ج)= حسن لذاته.

 (د)= حسن لغیره.

(42)= صحیح لذاته را تعریف کنید؟

جواب:صحیح لذاته در لغت یعنى چیزى که ذاتا سالم وتن درست باشد ودر اصطلاح : به روایتى گویند که سندش متصل، وتمام راویان آن عادل وضابط  باشند ودر آن هیچ شذوذ وعلتى وجود نداشته باشد.

(43)= کلمات عادل ،ضابط، شذوذ وعلتى که در تعریف صحیح لذاته آمده است را توضیح دهید؟

جواب: (أ)= عادل :یعنى راوى که مسلمان،عاقل،بالغ وپرهیزگارى باشد و کارهاى فاسقانه وخلاف مروت را انجام ندهد.

(ب)= ضابط: یعنى راوى که کاملا روایت را در سینه ویا درنوشتارى حفظ داشته باشد.

(ج)= شذوذ: یعنى مخالفتى که رواى ثقه ومورد اعتماد با راوى ثقه تر ومورد اعتمادترى در نقل حدیث مى نماید گویند .

 (د)= علت :به عیب مخفیانه اى که درروایت ظاهرا سالم وجود داشته باشد گویند.

(44)= شروط حدیث صحیح لذاته رابیان نمائید؟

جواب: حدیث صحیح لذاته داراى پنج شرط مى باشد:

 (أ)= سند آن باید متصل باشد.

(ب)= راویان آن باید عادل باشند.

(ج)= راویان آن باید ضابط باشند.

(د)= علتى درآن یافت نشود.

(ه)= شذوذى در آن نباشد.

(45)= حکم حدیث صحیح لذاته چیست؟

جواب:تمام محدثین ،فقهاء وأصولیین بر این اتفاق نظر دارند که حدیث صحیح لذاته یکى از دلائل وحجتهاى شرعى ا ند وباید بدان عمل شود وبراى هیچ مسلمانى گنجایش ندارد که آنرا ترک نماید وهمگان باید بدان عمل نمایند.

(46)= صحیح لغیره یعنى چه؟

جواب: صحیح لغیره در لغت یعنى چیزى که بتوسط دیگرى به سالمیت وتن درستى دست یافته باشد ودر اصطلاح : به روایتى گویند که سندش متصل، وتمام راویان آن عادل وداراى قوه حفظ اندکى باشند ودر آن هیچ شذوذ وعلتى وجود نداشته باشد وبا سند دیگرى همانند ویا قویترى از آن روایت شده باشد.

(47)= حکم صحیح لغیره چیست؟

جواب: صحیح لغیره یکى از دلائل وحجتهاى شرعى بحساب آمده وباید بدان عمل شود وبراى هیچ مسلمانى گنجایش ندارد که آنرا ترک نماید وهمگان باید بدان عمل نمایند.

(48)= رتبه ودرجه حدیث رابیان نمائید؟

جواب: صحیح لغیره از نظر درجه ورتبه از حسن لذاته بالاتر واز صحیح لذاته پائینتر است.

(49)= أولین کتابى که در آن احادیث صحیح جمع آورد شده کدام است؟

جواب: أولین کتابى که در آن احادیث صحیح جمع آورد شده است

(الجامع الصحیح المسند من حدیث رسول الله صلى الله علیه وسلم وسننه وأیامه) معروف به صحیح بخارى مى باشد وسپس کتاب (الجامع الصحیح )معرف به صحیح مسلم مى باشد.

(50)= أحادیث صحیح درکدام کتابها یافت مى شود؟

جواب: أحادیث صحیح درکتابها ذیل یافت مى شود:

 (1)= صحیح بخارى صحیح ترین کتاب بعد از قرآن .

(2)= صحیح مسلم صحیح ترین کتاب بعد از بخارى.

(3)= سنن أبوداود.        
 (4)= سنن ترمذى .

(5)= سنن ابن ماجه .

(6)= سنن نسائى .

(7)= مؤطاى امام مالک .

(8) = مسند امام أحمدبن حنبل .

(9)= صحیح ابن حبان .

(10)= صحیح ابن خزیمه .

(11)= سنن دارمى .

(12)= مستدرک حاکم .

(13)= سنن بیهقى .

(14)= سنن دارقطنى .

(15)= معاجم سه گانه طبرانى .

ووودیگر کتب حدیثى .

 (51)= (متفق علیه )به کدام حدیث گفته مى شود؟

جواب: (متفق علیه) به حدیثى گفته مى شود که آنرا بخارى ومسلم هر دو روایت کرده باشند.

خوشبختانه که استاد محمد فؤاد عبدالباقى درکتاب خویش بنام (اللؤلؤوالمرجان فیما اتفق علیه الشیخان ) تمام أحادیث متفق علیه را جمع آورى نموده وابوبکرحسن زاده آنرا به فارسى ترجمه نموده است.

(52)= معناى حسن لذاته را بیان کنید؟

جواب: حسن لذاته در لغت: یعنى چیزى که ذاتا خوب ،نیک وزیبا باشد .

ودر اصطلاح : به روایتى گویند که سندش متصل، وتمام راویان آن عادل وداراى قوه حفظ کمترى نسبت به راویا ن حدیث صحیح باشند ودرآن هیچ شذوذ وعلتى وجود نداشته باشد.

(53)= حکم حسن لذاته چیست؟

جواب:حدیث حسن لذاته همانند حدیث صحیح حجت ودلیل است وعمل به آن ضرورى والزامى است.

(54)= تعریف حسن لغیره را بیان کنید؟

جواب: حسن لغیره در لغت: یعنى چیزى که خوبى، نیکى وزیبا ى خویش را توسط چیز دیگرى بدست آورده باشد ورنه خودش فى نفسه خوب،نیک وزیبا نباشد.

ودر اصطلاح : به روایت ضعیفى گویند که باسندهاى متعدد وضعیفى روایت شده باشد وعلت ضعف تمام سندها فاسق بودن راویان ویا دروغگوئى واتهام به دروغ آنها نباشد.

(55)= درجه حسن لغیره را بیان نمائید؟

جواب: حسن لغیره ازنظر درجه ازحسن لذاته پائین تر است ودر صورت تعارض حسن لذاته بر حسن لغیره ترجیح داده مى شود.

(56)= حکم حسن لغیره چیست؟

جواب: حسن لغیره مورد قبول وقابل حجت است.

خبرمعمول به وغیرمعمول به

(57)= أقسام خبر مقبول از نظر عمل شدن ویا غیر عمل شدن به آن، را نام ببرید؟

جواب: خبر مقبول بر دو قسم است:

(أ)= معمول به .

(ب)= غیر معمول به.

(58)= خبر معمول به را تعریف نمائید؟

جواب: معمول به ، به روایتى گویند که هیچ مانعی برای عمل نمودن بآن وجود نداشته باشد وبشود به آن عمل نمود.

(59)= معناى خبرغیر معمول به را بیان نمائید؟

جواب: غیر معمول به ، به روایتى گویند که درآن مانعی وجود داشته باشد که بنا بر أن مانع نشود به آن عمل نمود.

بحث محکم و مختلف الحدیث

 (60)= محکم به چه نوع حدیث گفته مى شود؟

جواب: محکم در لغت: بمعناى مستحکم ومضبوط مى آید .

ودر اصطلاح :به حدیث وخبر مقبولى گویند که هیچ روایت وحدیثى بآن در تعارض ومخالف نباشد.

(61)= مختلف الحدیث یعنى چه؟

جواب:مختلف در لغت :از اختلاف که ضد اتفاق است گرفته شده است. ودر اصطلاح : به روایات وأحادیثى گفته مى شود که ظاهرا با یکدیگر درتضاد اند گرچه در حقیقت هیچ روایت وحدیث صحیحى با روایت وحدیث صحیح دیگرى در تضاد نیست.

بحث نسخ

 

(62)= نسخ را تعریف کنید؟

جواب: نسخ در لغت عربى به دو معنا مى آید :

(أ)= بمعناى دورنمودن چیزى ازجائى .

(ب)= نوشتن ونقل دادن نوشته اى از جائى.

(63)= حدیث ناسخ را تعریف نمائید؟

 جواب: حدیث ناسخ به حدیثى گویند: که آمده باشد تا حکمى که قبلا بوده را بردارد وخود جانشین آن گردد.

(64)= حدیث منسوخ را توضیح دهید؟

جواب: حدیث منسوخ به حدیثى گویند :که با آمدن حکم جدید حکمش برداشته شده باشد. 

(65)= روش شناسائى ناسخ ومنسوخ را بیان نمائید؟

جواب: با روشهاى زیر مى توان ناسخ ومنسوخ را شناسائى نمود:

(أ)= با بیان نمودن رسول الله صلى الله علیه وسلم یعنى اینکه خود رسول الله صلى الله علیه وسلم گفته باشد که این حدیث ناسخ واین حدیث منسوخ مى باشد.

(ب)= با بیان نمودن یاران رسول الله صلى الله علیه وسلم یعنى اینکه یارى از یاران رسول الله صلى الله علیه وسلم گفته باشد که این حدیث ناسخ واین حدیث منسوخ مى باشد.

(ج)= باشناخت تاریخى که حدیث منسوخ وناسخ گفته وبیان شده است زیراهر حدیثى که قبلا گفته شده باشد منسوخ وهرحدیثی که بعدا گفته شده باشد ناسخ مى باشد.

وباید به ناسخ عمل کرد ومنسوخ را ترک کرد.

حدیث مردود

(66)= حدیث مردود را تعریف نمائید؟

جواب:مردود در لغت :بمعناى رد شده مى آید.

 ودر اصطلاح :به حدیثى گویند که یک ویا چند شرط از شرائط حدیث مقبول در آن یافت نشود .

(67)= علل وأسباب رد حدیث مردود رابیان نمائید؟

جواب: علل وأسباب رد حدیث مردود دواند:

(أ)= افتادن راوى از سند آن حدیث.

(ب)= ویا وجود عیبى درراوى آن حدیث.

(68)= أقسام حدیث مردود را بیان نمائید؟

جواب: حدیث مردود داراى أقسام زیر مى باشد:

(1)= معلق .

(2)= مرسل.

(3)= معضل.

(4)= منقطع.

(5)= مدلس.

(6)= مرسل خفى.

(7)= مضطرب.

(8)= مدرج .

(9)= موضوع .

(10)= شاذ.

(11)= ضعیف.

(12)= معلول.

(69)= حدیث ضعیف به چه حدیثى گفته مى شود؟

جواب: ضعیف در لغت :به ضد قوى وبه چیز کمزورگفته مى شود.

 ودر اصطلاح: به حدیثى گویند که بنا برعیوبى که در آن است به در جه حسن لغیره نرسیده باشد.

(65)=آیا عمل به حدیث ضعیف جائز است؟

جواب:تمام علماء براین اتفاق نظر دارند که در عقائد واحکام نباید به حدیث ضعیف عمل نمود وباید از آن دورى نمود ولى در فضائل أعمال بعضیها با شرائط خاصى قبول دارند که این درست نیست،زیرا فضیلت خود یک حکم است وگاهى نیز بالاترازحکم.

(70)= حدیث معلق را تعریف نمائید؟

جواب: معلق در لغت به چیزى که آویزان شده باشد گویند.

ودر اصطلاح: به حدیثى گویند که ازاول سند یک ویا چند راوى پی درپی ویاحتى تمام راویان سند افتاده ویا حذف شده باشد.

(71)=أول وآخر سند کجاست؟

 جواب: أول سند جائى است که محدث شروع به بیان راویان  مى کند وآخر سند صحابى است.

بعنوان مثال امام مسلم رحمة الله علیه می گوید :حدثنا أبوبکربن أبى شیبه حدثنا على بن مسهرعن عبد الملک عن عطاء عن أبى هریرة رضى الله عنه .......در این سند أبوبکربن أبى شیبه أول سند است و أبو هریرة رضى الله عنه آخر سند است.

(72)= حکم حدیث معلق چیست؟

 جواب: حدیث معلق ضعیف است ونباید به آن عمل شود وباید ازعمل به آن خودارى نمود.

(73)= حدیث مرسل را توضیح دهید؟

جواب:مرسل در لغت بمعناى رها شده مى آید.

ودر اصطلاح به حدیثى گویند: که ازآخر سندش صحابى افتاده باشد وتابعى بگوید : رسول الله صلى الله علیه وسلم فرمودند ویا چنین کارى را انجام داند ویا در حضورشان چنین کارى انجام شده.

 (74)= حکم حدیث مرسل را بیان نمائید؟

جواب: حدیث مرسل ضعیف است ونباید به آن عمل شود وباید ازعمل به آن خودارى نمود.

(75)= مرسل خفى را توضیح دهید؟

جواب: مرسل خفى به روایتى گویند: که راوى آنرا از کسى طور بیان وروایت نماید که گویا از اوشنیده ودر حالیکه که از اوهیچ حدیثى نشنیده است ولى معاصرش بوده ویا بااو ملاقاتى داشته است.

(76)= مرسل خفى چه حکمى دارد؟

جواب: حدیث مرسل خفى ضعیف است ونباید به آن عمل شود وباید ازعمل به آن خودارى نمود.

(77)= مشهورترین کتابهاى که در باره أحادیث مرسل نوشته شده است را نام ببرید؟

جواب: مشهورترین کتابهاى که در باره أحادیث مرسل نوشته شده است از قرار زیر مى باشد:

(1)= المراسیل نوشته :أبوداود.

(2)= المراسیل : نوشته ابن أبى حاتم.

(3)= جامع التحصیل لأحکام المراسیل :نوشته علائى.

(4)= التفصیل لمبهم المراسیل: نوشته خطیب بغدادى .

(77)= معناى معضل را بیان نمائید؟

جواب:معضل اسم مفعول واز أعضله که بمعناى بستویش آورد خسته اش نمود مى آید.

ودر اصطلاح : به روایتى گویند: که از سند آن دو راوى ویا بیشتر پی درپی افتاده باشد

 (73)= حکم معضل چیست؟

جواب: حدیث معضل ضعیف است واز مرسل ومنقطع ضعیف تر است ونباید به آن عمل شود وباید ازعمل به آن خودارى نمود.

(74)= أحادیث وروایات معضل بیشتر در کدام کتابه یافت مى شود؟

جواب: علامه سیوطى مى فرماید:کتابهاى که بیشتر مى توان در آنها أحادیث وروایات معضل را دید: کتاب سنن سعید بن منصور وکتابهاى ابن أبى الدنیا مى باشد.

 (74)= حدیث منقطع را تعریف نمائید؟

جواب:منقطع از انقطاع که ضد اتصال است گرفته شده است.

ودر اصطلاح : به روایتى گویند:که سندش متصل نباشد وبنوعى در آن انقطاع وجود داشته باشد یعنى راوى افتاده باشد.

ناگفته نماند که مرسل ، معضل ومعلق درمنقطع داخل اند.

(75)=حکم حدیث منقطع را بیان نمائید؟

جواب: حدیث منقطع باتفاق علماء ومحدثین بنا برعدم آگاهى نسبت به راوى که از سند افتاده ضعیف است ونباید به آن عمل شود وباید ازعمل به آن خودارى نمود.

(76)= مدلس (بفتح لام) یعنى چه؟

جواب: مدلس (بفتح لام) ازتدلیس که بمعناى پوشیدن عیب کالا برمشترى است گرفته شده است.

ودر اصطلاح : به پوشاندن عیبى در سند وخوب جلوه دادن ظاهر آن گویند.  

(77)= حکم حدیثى که در آن تدلس شده را توضیح دهید؟

جواب: حدیثى که در آن تدلیس شده ضعیف است ونباید به آن عمل شود وباید ازعمل به آن خودارى نمود.

(72)=أقسام تدلیس را نام ببرید؟

جواب: تدلیس بردو قسم است:

(1)= تدلیس در اسناد.

(2)= تدلیس درشیوخ.

(73)= تدلیس در اسناد را توضیح دهید؟

جواب: تدلیس در اسناد یعنى اینکه راوى ازاستادش که أحادیث وروایات شنیده است روایتى را که نشنیده طورى روایت کند که گویا شنیده است.

(78)= حکم تدلیس در اسناد چیست؟

جواب: تدلیس در اسناد جائز نیست وعلماء آنرا ناپسند نموده اند تا جائى که شعبة گفته است :(التدلیس أخوالکذب) یعنى تدلیس برادر دروغ است.

(74)= تدلیس درشیوخ یعنى چه؟

جواب: تدلیس درشیوخ یعنى اینکه راوى ازاستادش حدیث وروایتى را که شنیده است روایت کند ولى استادش را با نام ،شهرت ویا کنیت غیر مشهورى ذکر کند تا ضعف استادش نمایان نه گردد ویا خواسته دیگرى که راوى دارد برآورده شود.

(75)= تدلیس تسویه را توضیح دهید؟

جواب: تدلیس تسویه این است که راوى روایتى را از استادش روایت کند ولى رواى ضعیفى که بین دو راوى ثقه آمده آنرا حذف کند تا دیگران فکر کنند که این ثقه از ثقه دیگرشنیده ودر سند راوى نیفتاده است،بعنوان مثال : (عبید الله بن عمرو عن اسحاق بن أبى فروة عن نافع) در این سند عبید الله بن عمرو ،و نافع هر دو ثقه اند ولى راوى که در میان این دو بنام اسحاق بن أبى فروة قرار دارد ضعیف است حالا اگرراوى بیاید اسحاق بن أبى فروة که ضعیف را حذف کند وسند را چنین بیان کند(عبید الله بن عمروعن نافع) این راوى تدلیس تسویه نموده است.

(99)= حکم تدلیس تسویه چیست؟

جواب: تدلیس تسویه از تدلیس در اسناد بدتر وجرمش بالاتر وگناهش بیشتر است ،علامه عراقى مى فرماید :هرکس عمدا این کارا بکند خود معیوب مى گردد.

(100)= چگونه مى شود تدلیس را شناخت؟

جواب: تدلیس را با دو طریق مى شود شناخت :

 (1)= با اقرار واعتراف خود راوى .

(2)= با بیان ائمه این فن.

(98)= مشهور ترین کتابهاى که در باره تدلیس ومدلسین نوشته شده است را نام ببرید؟

جواب: مشهور ترین کتابهاى که در باره تدلیس ومدلسین نوشته شده است ازقرار زیر مى باشد:

(1)= التبین لأسماء المدلسین ،نوشته: خطیب بغدادى.

(2)= التبین لأسماء المدلسین، نوشته برهان الدین بن الحلبى. (3)= تعریف أهل التقدیس بمراتب الموصوفین بالتدلیس ، نوشته ابن حجر عسقلانى.

روایت معنعن ومؤنن

(76)= معنعن یعنى یعنى چه؟

جواب: معنعن اسم مفعول واز عنعن که بمعناى (عن،عن) گفت،گرفته شده است.

ودر اصطلاح : گفته راوى در سند فلان عن فلان راگویند،مانند که در سندهاى روایات وأحادیث مى آید مثلا: عثمان بن عروة عن عروة عن عائشة رضى الله عنها.

(77)= حکم معنعن را بیان نمائید؟

جواب: حدیث وروایتى که بصورت معنعن روایت شده باشد متصل ومورد قبول است به دو شرط:

(أ)= روایت معنعن ،مدلس (بفتح لام) نباشد.

(ب)= ملاقات راویان ازیکدیگر ممکن باشد.

(78)= مؤنن را توضیح دهید؟

جواب: مؤنن اسم مفعول واز (أنن) که بمعناى (أن ،أن) گفت ،گرفته شده است.

ودراصطلاح :گفته راوى در سند (حدثتا فلانا أن فلانا قال) راگویند،مانند که در سندهاى روایات وأحادیث مى آید مثلا: حدثناعثمان بن عروة أن عروة قال أن عائشة رضى الله عنها قالت...

(79)= حکم مؤنن رابیان نمائید؟

جواب: حکم مؤنن همانند حکم معنعن است بادوشرطى که در حکم معنعن گذشت  یعنى اینکه :

(أ)= روایت مؤنن ،مدلس (بفتح لام) نباشد.

(ب)= ملاقات راویان ازیکدیگر ممکن باشد.

حدیث موضوع ومتروک

(80)= علل وأسبابى که روایان حدیث را خدشه دار ومعیوب مى کند را نام ببرید؟

جواب: علل وأسباب زیر را روایان حدیث را خدشه دار ومعیوب مى کند:

(1)= دروغگو بودن راوى .

(2)= متهم شدن راوى بدروغگوئى .

(3)= فاسق بودن راوى.

(4)= بدعتى بودن راوى .

(5)= مجهول وناشناخته بودن راوى.

(6)= زیاد اشتباه نمودن راوى .

(7)= بد حافظه بودن راوى .

(8)= غفلت راوى.

(9)= أوهام زیاد داشتن راوى .

(10)= زیاد مخالفت نمودن راوى باراویان ثقه.

بسیارى از روایات بنا براین علل ضعیف ورد مى شود که در سؤالات بعدى بدانها خواهیم پرداخت .

(81)= حدیث موضوع راتعریف کنید؟

جواب: موضوع اسم مفعول واز (وضع الشىء) یعنى پایینش انداخت وکم اعتبارش نمود گرفته شده است.

ودر اصطلاح : به روایت دروغینى گویند که به رسول الله صلى الله علیه وسلم نسبت داده شود.

(82)= رتبه ودرجه حدیث موضوع را بیان نمائید؟

جواب: حدیث موضوع ضعیف ترین نوع حدیث است ودر حقیقت حدیث نیست بلکه یک سخن دروغین است.

(83)= آیا حدیث موضوع را روایت نمودن صحیح است؟

جواب:علماء ومحدثین بر این اتفاق نظر دارند که روایت موضوع را نباید نمود مگر اینکه بعد ازبیان گفته شود که این حدیث موضوع است زیرا در روایت مسلم آمده است که رسول الله صلى الله علیه وسلم فرمودند :هر کس حدیثى را بیان نماید ودر حالیکه مى داند دروغین است او نیز یکى ازدو، دروغگویان است.

(84)= چگونه معلوم مى گردد که یک حدیث موضوع است؟

جواب:با أمور زیر مى شود دانست که یک حدیث موضوع است: (1)= با اعتراف خود فردى که حدیث وضع مى نموده است.

(2)= با قرینه اى که همانند اعتراف به وضع حدیث باشد. مانند اینکه بدون واسطه از کسى روایت کند که قبل ازاووفات کرده باشد وفقط اوتنها این حدیث روایت کند .

(3)= قرینه اى در خود راوى باشد مانند اینکه حدیثى را بتنهائى روایت کند که ازآن بدعت ونظریه غلطش ثابت گردد.

(4)= قرینه اى در خود روایت باشد همانند مخالفت صریح باقرآن ویا رکیک ونادرست بودن ألفاظ.

(85)= چرا بعض افراد أحادیث وضع نمودند؟

جواب: بعض افراد بنا برعلل زیرأحادیث وضع مى کنند: (1)=براى تشویق مردم بسوى دین اسلام وتقرب الى الله. مانند زاهدان وصوفیان ، این أفراد بدترین وضع کنندگان أحادیث اند زیرا مردم بنا براعتمادى که برآنها دارند أحادیث دروغین آنها را مى پذیرند.

(2)= براى دفاع از مذهب.

(3)= براى خدشه دار نمودن اسلام مانند روایاتى که زندیقان درست نمودند.

(4)= براى تملق وچاپلوسى بنزد حکام.

(5)= براى کسب نان ورزق روزى.

(6)= براى شهرت طلبى.

(86)= مشهورترین کتابهائى که در باره أحادیث ضعیف وموضوع نوشته شده است را نام ببرید؟

جواب: مشهورترین کتابهائى که در باره أحادیث ضعیف وموضوع نوشته شده است ازقرارزیر مى باشد:

(1)= سلسلة الأحادیث الضعیفة والموضوعة ،نوشته : محمد ناصر الدین آلبانى رحمة الله علیه.

(2)= کتاب الموضوعات ، نوشته :ابن جوزى رحمة الله علیه.

(3)= اللآلىء المصنوعة فى الأحادیث الموضوعة، نوشته :علامه سیوطى رحمة الله علیه..

(4)= تنزیه الشریعة المرفوعة عن الأحادیث الشنیعة الموضوعة،نوشته:ابن عراق الکنانى رحمة الله علیه.

(87)= حدیث متروک راتعریف کنید؟

جواب: متروک در لغت یعنى ترک شده ورها شده.

ودر اصطلاح : به روایتى گویند: که در سند آن راوى متهم به دروغگوئى وجود داشته باشد.

(88)= علل واسباب متهم شدن یک راوى به دروغگوئى را بیان نمائید؟

جواب: بنابردوعلت یک راوى متهم به دروغگوئى می شود:

 (أ)= حدیثى که روایت نموده بجزاز او ازکسى دیگر روایت نشده وبا قوانین کلى اسلام هم در تضاد است.

(ب)= درأحادیثى که از رسول الله صلى الله علیه وسلم روایت نموده دروغى ازاو بثبوت نرسیده ولى درسخنان عادى ومعمولیش از اودروغگوئى بثبوت رسیده است.

(88)= رتبه ودرجه حدیث متروک را بیان نمائید؟

جواب: بعد از حدیث موضوع ضعیف ترین وپایین ترین حدیث از نظر رتبه ودرجه حدیث متروک است.

حدیث منکر و معروف

(90)= تعریف حدیث منکر را بیان نمائید؟

جواب: منکر در لغت :اسم مفعول واز انکار که ضد اقرار است گرفته شده است.

ودر اصطلاح: علماء براى آن دو تعریف بیان نمودند:

(1)= منکر به روایتى گویند: که در سند آن راوى وجود داشته باشد که دوچاراشتباهات زیاد ، غفلت و فسق شده باشد.

(2)= منکر به روایتى گویند: که راوى ضعیف آنرا روایت کرده باشد وبا روایت راوى ثقه مخالف باشد.

(91)= حدیث منکر چه رتبه ودرجه اى دارد؟

جواب: حدیث منکر بعد از متروک از ضعیف ترین روایتهاست.

(92)= فرق بین منکر وشاذ را بیان کنید؟

جواب:منکر به روایتى گویند که آنرا راوى ضعیف روایت کرده باشد ولى شاذ به روایتى گویند که آنرا راوى ثقه روایت کرده باشد.

(93)= حدیث معروف را تعریف نمائید؟

جواب:معروف در لغت عربى یعنى شناخته شده.

ودراصطلاح: به روایتى گویند: که راوى ثقه آنرا روایت کرده باشد وبا روایت راوى ضعیف مخالف باشد.

روایت معلل و مدرج

(94)= معلل به چه نوع حدیثى گفته مى شود؟

جواب: معلل در لغت یعنى معیوب وعلت دار.

ودر اصطلاح به روایتى گویند: که ظاهرا سالم ولى درآن عیب وعلتى نهفته باشد که متخصصین علم حدیث برآن واقف شده وآن را کشف وبرملاء نموده اند.

(95)= علت یعنى چه؟

جواب: علت یعنى بعیب نهفته وپنهانى گویند که صحت ودرستى حدیث را خدشه دار کند.

(96)= مشهورترین کتابهائى که در باره آحادیث معلل نوشته شده است را نام ببرید؟

جواب: مشهورترین کتابهائى که در باره آحادیث معلل نوشته شده است از قرار زیر مى باشد:

(1)= کتاب العلل ،نوشته :ابن المدینى رحمة الله علیه.

(2)= علل الحدیث، نوشته: ابن أبى حاتم رحمة الله علیه.

(3)= العلل ومعرفة الرجال، نوشته :امام أحمد بن حنبل رحمة الله علیه.

(4)= العلل الکبیر، نوشته امام ترمذى رحمة الله علیه.

(5)= العلل الصغیر، نوشته امام ترمذى رحمة الله علیه.

(6)= العلل الواردة فى الأحادیث النبویة، نوشته دارقطنى رحمة الله علیه.

(97)= مدرج چه معناى دارد؟

جواب: مدرج در لغت بمعناى داخل شدن چیزى در چیزى مى آید.

ودر اصطلاح: به روایتى گویند: که سیاق سندش تغییر یافته ویا در متنش چیزى اضافه شده که جزء متنش نیست.

(98)= أقسام مدرج را بیان نمائید؟

جواب: مدرج بردوقسم است:

 (أ)= مدرج اسناد.

(ب)= و مدرج متن.

(99)= تعریف مدرج متن را بیان کنید؟

جواب: مدرج متن یعنى اینکه در متن روایتى متصل و بدون فاصله چیزى اضافه شده که جزء متنش نیست.

واین اضافه گاهى در أول ،گاهى در وسط و گاهى هم در آخر روایت مى آید.

بعنوان مثال در حدیث (أسبغوا الوضوء ، ویل للأعقاب من النار) جمله (أسبغوا الوضوء) مدرج وقول أبوهریرة رضى الله عنه مى باشد وجمله(ویل للأعقاب من النار) سخن رسول الله صلى الله علیه وسلم مى باشد.

(100)= مدرج اسناد را تعریف نمائید؟

جواب: مدرج اسناد یعنى اینکه سیاق سند روایتى تغییر یافته باشد یعنى زمانیکه راوى سند را بیان مى کند قبل از اتمام سند مسئله اى پیش آید وراوى سخنى را نسبت به آن مسئله بیان کند شاگرد گمان کند که این سخن متن آن سند است واین سخن را متن آن سند قرار داده روایت کند.  

(101)=حکم ادراج را بیان نمائید؟

جواب:ادراج اگر بقصد تفسیر کلمات مشکل حدیث نباشد باتفاق علماء ومحدثین ممنوع وناجائزمى باشد.

(102)= چگونهادراج فهمیده مى شود؟

جواب:با چهار طریقه ادراج فهمیده مى شود:

(أ)= با آمدن جداگانه در روایتى دیگر.

(ب)= با بیان علماء ومتخصصین این فن.

(ج)= با اقرار واعتراف خود راوى.

(د)= با محال بودن نسبت آن به رسول الله صلى الله علیه وسلم.

(103)= مشهورترین کتابهائى که در باره ادراج در احادیث نوشته شده است را نام ببرید؟

جواب: مشهورترین کتابهائى که در باره ادراج در احادیث نوشته شده است از قرار زیر مى باشد:

(1)= الفصل للوصل المدرج فى النقل، نوشته: خطیب بغدادى رحمة الله علیه.

(2)= تقریب المنهج بترتیب المدرج ، نوشته : ابن حجر عسقلانى رحمة الله علیه.

حدیث مقلوب و مضطرب

(104)= حدیث مقلوب را تعریف نمائید؟

جواب:مقلوب در لغت اسم مفعول واز قلب یعنى دگرگونى گرفته شده است.

ودر اصطلاح به عوض نمودن لفظى در سندى ویا متنى با جلو وعقب نمودن ویا همانند آنها گویند.

(105)= أقسام مقلوب را نام ببرید؟

جواب: مقلوب بر دو قسم است:

 (أ)= مقلوب السند.

 (ب)= مقلوب المتن.

(106)= مقلوب السند یعنى چه؟

جواب: مقلوب السند یعنى اینکه در سند جابجائى صورت گیرد واین خود بردو صورت بوجود مى آید:

(أ)= تقدیم وتأخیر در اسم راوى وپدر آن صورت گیرد مثلا راوى بجاى (کعب بن مرة ) ،(مرة بن کعب )گوید .

(ب)= راوی فردی از افراد سند را باکسى دیگر عوض مى نماید: بعنوان مثال، یک حدیث مشهور است که راوى آن (سالم بن عبد الله) است ولى راوى مى آید آنرااز (نافع مولى ابن عمر) روایت مى کند.  

(107)= مقلوب المتن چه معنائى دارد؟

جواب: مقلوب در متن یعنى اینکه در متن حدیث جابجائى اتفاق افتد واین نیز بردو قسم است :

(أ)= اینکه راوى در متن حدیث تقدیم وتأخیرى ایجاد کرده باشد بعنوان مثال درصحیح مسلم در حدیث سبعة یظلهم الله..... آمده است : (ورجل تصدق بصدقة فأخفاها حتى لاتعلم یمینه ماتنفق شماله) در این روایت ازپیش بعض راویان قلب ایجاد شده زیرا اصل این روایت چنین است (ورجل تصدق بصدقة فأخفاها حتى لاتعلم شماله ماتنفق یمینه).

(ب)= اینکه راوى سند متنى را براى متن دیگرى داده باشد مثلا سند حدیث (انما الأعمال بالنیات) را براى حدیث (الدین النصیحه) داده باشد.  

(108)= حکم قلب چیست؟

جواب: قلب اگر بقصد بتعجب انداختن وسر درگم کردن باشد جائز نیست ولى اگر بقصد امتحان وآزمایش از دانش آموز ویا فردى باشد بشرطى که بعد صحیح آنرا برایش بیان نماید جائز است واما اگر خطائى واشتباهى این عمل انجام گرفته باشد فردى که از او این قلب انجام گرفته معذور مى باشد وبرایش هیچ گناهى نیست ولى اگراین اشتباه ا. راود مکرراسرزد شود دلیلی بر ضعف آن راویست وباعث خدشه دار شدن آن راوى مى گردد.

بهر صورت حدیث مقلوب جزء أحادیث ضعیف ومردود محسوب مى گردد.

(109) = مشهور ترین کتابى که در باره حدیث مقلوب نوشته شده است را نام ببرید؟

جواب: مشهور ترین کتابى که در باره حدیث مقلوب نوشته شده است کتاب (رافع الارتیاب فى المقلوب من الأسماء والألقاب) نوشته خطیب بغدادى مى باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد